tag:blogger.com,1999:blog-113166202024-02-19T16:36:07.289-08:00یادداشتهای یک دور مانده از وطنانسان مي تواند وبايد عليه سرنوشت
خويش شورش كند
انسان نمي تواند حتي يك مورچه بيافريند اما هزاران خدا خلق كرده است.وبلاگ شخصی بهزاد پیله ورhttp://www.blogger.com/profile/11813446570223118306noreply@blogger.comBlogger288125tag:blogger.com,1999:blog-11316620.post-31102787360136280692010-06-06T19:57:00.000-07:002010-06-06T20:28:11.237-07:00اندر مقام خر<a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjSQgeI0VmpXUHgo3AZR9bFoMl7cSNSURwuSUUsCqqB4RQ7T8ZG1Q2OXTORLHq8r9CS0WbWw0BL5dhAsRd9gkhQXKLWwgekJDmqttCYWW0F7jiCrwoQBHZ8MO0iM3LgzktnDizX/s1600/Anna%2520Elizabeth%252012.jpg"><img id="BLOGGER_PHOTO_ID_5479868330073691458" style="FLOAT: left; MARGIN: 0px 10px 10px 0px; WIDTH: 250px; CURSOR: hand; HEIGHT: 251px" alt="" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjSQgeI0VmpXUHgo3AZR9bFoMl7cSNSURwuSUUsCqqB4RQ7T8ZG1Q2OXTORLHq8r9CS0WbWw0BL5dhAsRd9gkhQXKLWwgekJDmqttCYWW0F7jiCrwoQBHZ8MO0iM3LgzktnDizX/s320/Anna%2520Elizabeth%252012.jpg" border="0" /></a><br /><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">دردا و حسرتا شد جهان به کام خر</span></strong></div><br /><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">زد چرخ سفله، سکه ی دولت به نام خر</span></strong></div><br /><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">خر سرور ار نباشد، پس هر خر از چه روی؟</span></strong></div><br /><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">گردد همی ز روی ارادت غلام خر</span></strong></div><br /><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">افکنده است سایه، هما بر سر خران</span></strong></div><br /><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">افتاده است طایر دولت بدام خر</span></strong></div><br /><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">خر بنده ی خران شده، آزادگان دهر</span></strong></div><br /><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">پهلو زن است چرخ، به این احتشام خر</span></strong></div><br /><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">خرها تمام محترمند! اندرین دیار</span></strong></div><br /><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">باید نمود از دل و از جان احترام خر</span></strong></div><br /><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">خرها وکیل ملت و ارکان دولتند</span></strong></div><br /><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">بنگر که بر چه پایه رسیده مقام خر؟</span></strong></div><br /><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">شد دایمی ریاست خرها به ملک ه</span></strong></div><br /><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">اثبت است در جریده ی عالم دوام خر</span></strong></div><br /><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">هنگامه ای به پاست به هر کنج مملکت </span></strong></div><br /><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">از فتنه ی خواص پلید و عوام خر</span></strong></div><br /><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">آگاه از سیاست کابینه، کس نشد </span></strong></div><br /><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">نبود عجب که «نیست» معین مرام خر</span></strong></div><br /><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">روزیکه جلسه ی وزرا، منعقد شوددربار</span></strong></div><br /><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">چون طویله شود ز ازدحام خر</span></strong></div><br /><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">درغیبت وزیر، معاون شود کفیل </span></strong></div><br /><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">گوساله ایست نایب و قایم مقام خر </span></strong></div><br /><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">یا رب «وحید ملک 2 » چرا می خورد پلو؟</span></strong></div><br /><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">گر کاه و یونجه است، به دنیا طعام خر</span></strong></div><br /><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">گفتم به یک وزیر، که من بنده توام </span></strong></div><br /><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">یعنی منم ز روی ارادت غلام خر</span></strong></div><br /><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">این شعر را به نام «سپهدار3 » گفته ام</span></strong></div><br /><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">تا در جهان بماند، پاینده نام خر</span></strong></div><br /><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">خر های تیزهوش، وزیران دولتند</span></strong></div><br /><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">یا حبذا ز رتبه وشان ومقام خر</span></strong></div><br /><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">از آن الاغتر وکلایند از این گروه </span></strong></div><br /><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">تثبیت شد به خلق جهان احتشام خر</span></strong></div><br /><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">شخص رییس دولت ما، مظهر خر است </span></strong></div><br /><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">نبود به جز خر، آری قایم مقام خر</span></strong></div><br /><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">چون نسبت وزیر به خر، ظلم بر خر است</span></strong></div><br /><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">انصاف نیست، کاستن از احترام خر</span></strong></div><br /><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">گفتا سروش غیب، بگوش «امین ملک 4»</span></strong></div><br /><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">زین بیشتر، زمانه نگردد به کام خر</span></strong></div><br /><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">«سردار معتمد5 » خر کی هست جرتغوز</span></strong></div><br /><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">کز وی همی به ننگ شد، آلوده نام خر</span></strong></div><br /><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">امروز روز خرخری و خرسواری است</span></strong></div><br /><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">فردا زمان خرکشی و انتقام خر</span></strong></div><br /><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;"></span></strong></div><br /><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">میرزاده عشقی</span></strong></div>وبلاگ شخصی بهزاد پیله ورhttp://www.blogger.com/profile/11813446570223118306noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-11316620.post-61160780421867136282010-05-09T20:46:00.001-07:002010-05-09T20:47:11.085-07:00کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی - سحرگاه امروز یکشنبه ۱۹ اردیبهشت ماه پنج زندانی سیاسی فرزاد کمانگر، علی حيدريان، فرهاد وكيلی، شيرين علمهولی و<a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhy0DHg_GTmvj_nvFrssk4BKiHGgOecIpjjqLnKRk67n9ecV1kXiMBMFGP59_Ip-WfeBNMjagfqkXXbBDo05Sb0sjTzyiHt64EHiy2fRqGWV6iB9X9DmXHeRY0pvxt2LO_WwaMB/s1600/farzad.jpg"><img id="BLOGGER_PHOTO_ID_5469482881879074146" style="FLOAT: right; MARGIN: 0px 0px 10px 10px; WIDTH: 200px; CURSOR: hand; HEIGHT: 135px" alt="" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhy0DHg_GTmvj_nvFrssk4BKiHGgOecIpjjqLnKRk67n9ecV1kXiMBMFGP59_Ip-WfeBNMjagfqkXXbBDo05Sb0sjTzyiHt64EHiy2fRqGWV6iB9X9DmXHeRY0pvxt2LO_WwaMB/s200/farzad.jpg" border="0" /></a><br /><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی - سحرگاه امروز یکشنبه ۱۹ اردیبهشت ماه پنج زندانی سیاسی فرزاد کمانگر، علی حيدريان، فرهاد وكيلی، شيرين علمهولی و مهدی اسلاميان، بدون اطلاع وکلا و خانوادههایشان به چوبه دار سپرده شدند تا بار دیگر بر همان آشکار شود که رژیم جمهوری اسلامی پایبندی به موازین بین المللی حقوق بشر و نیز قوانین انسانی ندارد.<br />اعدام این پنج زندانی در حالی انجام گرفت که آنها از داشتن وکیل مدافع در کلیه مراحل پرونده و نیز دادرسی عادلانه محروم بوده اند و ابهامات زیادی در پرونده های آنها وجود دارد. ضمن آنکه فرزاد کمانگر بارها اتهامات خود را در کرده بود. مقامات جمهوری اسلامی به نحوی عمل می کردند که گویی او دیگر اعدام نخواهد شد اما شبانه او را از بند جدا کرده و سحرگاه امروز به چوبه دار سپردند.<br />خلیل بهرامیان وکیل فرزاد کمانگر پیش از این در مصاحبهای گفته بود: "در مورد پرونده کار دقیق قضائی صورت نگرفت و «در دادگاه انقلاب در پنج، شش دقیقه محاکمه انجام شد، بدون حضور سایر متهمین".<br />خلیل بهرامیان وکیل مدافع فرزاد کمانگر گفت : فرزاد را ده روی قبل دیدم. او اصلا فکر نمی کرد اعدام شود. مامور همراه او نیز گفت موضوع اعدام او حل است اما بهتر است درخواست عفو از رهبری بکند. فرزاد به هیچ وجه زیر بار نمی رفت با این همه او را در نهایت مظلومیت کشتند.<br />به دنبال این اعدام های سیاسی و غیرانسانی، که جامعه ایرانی را شوک زده کرده است، خانوادههای این زندانیان سیاسی تصمیم گرفتهاند که در اعتراض به این جنایات و نقض حقوق انسانی ایرانیان، فردا از ساعت ۱۱ صبح در مقابل درب اصلی دانشگاه تهران دست به تجمع بزنند. خانوادههای این زندانیان سیاسی که فرزندانشان صبح امروز به صورت ناگهانی اعدام شدند، برای شرکت در تجمع فردا به سمت تهران حرکت کرده اند.<br />کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی ضمن محکوم کردن این اعدام ها، آن را اقدامی ناقض حقوق بشر و حرکتی سیاسی می داند. این کمیته با حضور در تجمع حانواده های اعدام شدگان، با آنان همدردی می کند.<br />کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی از همه ایرانیان در سراسر دنیا می خواهد با برگزاری گردهمایی و تجمع، این اعدام ها را محکوم کنند و خواستار آزادی زندانیان سیاسی شوند. به باور ما جمهوری اسلامی به رعایت حقوق بشر تعهدی نشان نمی دهد و نیاز است کارزاری جهانی برای دفاع از زندانیان سیاسی محکوم به اعدام شکل بگیرد.<br /><br />کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی تهران - یکشنبه ۱۹ اردیبهشت</span></strong></div>وبلاگ شخصی بهزاد پیله ورhttp://www.blogger.com/profile/11813446570223118306noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-11316620.post-83668512466387452812010-05-09T20:44:00.001-07:002010-05-09T20:44:50.032-07:00بازهم کشتار سیاسی، بازهم ضرورت یک محکمه مردمی<div align="right"><strong><span style="font-size:130%;"><br />بازهم کشتار سیاسی، بازهم ضرورت یک محکمه مردمی<br /><br />رژیم جمهوری اسلامی سحرگاه روز یکشنبه ١٩اردیبهشت ١٣۸۹برابر با ٩ مه ٢٠١٠، معلم زندانی فرزاد کمانگر، شیرین علم هولی، علی حیدریان، فرهاد وکیلی و مهدی اسلامیان را اعدام کرد.<br /><br />فرزاد کمانگر معلم مبارز کرد، در مرداد ماه سال ۱۳۸۵ به اتهام همکاری با پژاک دستگیر شد، اما بعدها به اتهام واهی بمب گذاری محاکمه و در اسفند ماه ۱۳۸۶ به اعدام محکوم شد.<br /><br />علی حیدریان و فرهاد وکیلی دو مبارز کرد، به اتهام مشابه با فرزاد کمانگر مرداد ماه سال ۱۳۸۵ دستگیر و در اسفندماه ۱۳۸۶ به اعدام محکوم شدند.<br /><br />شیرین علم هولی، زن مبارز کرد به اتهام همکاری با پژاک در اردیبهشت ۱۳۸۷ در تهران دستگیر شد ، اما بعدها به اتهام واهی بمب گذاری محاکمه و در دیماه سال ١٣٨٨ به اعدام محکوم شد.<br /><br />مهدی اسلامیان در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ماه ۱۳۸۸ به اتهام کمک مالی به برادرش محسن اسلاميان که رژیم سال گذشته او را همراه روزبه يحييزاده و علياصغر پشته به اتهام بمب گذاری در شیراز اعدام کرد، دستگیر شد. وی در آذرماه ۱۳۸۸ به اعدام محکوم شد.<br /><br />ماشین سرکوب و مرگ رژیم جمهوری اسلامی طی سی و یک سال حاکمیت اش هرگز متوقف نشد. رژیم خونین ترین جنایت خود را در دهه شصت به اجرا در آورد که طی آن هزاران زندانی سیاسی را به جوخه های مرگ سپرد. رژیم جمهوری اسلامی حذف فیزیکی مخالفان و آزای خواهان و انقلابیون را همواره با اتهامات واهی به اجرا در آورده است. کشتار جوانان در خیزش اعتراضی اخیر مردم، تجاوز به دختران جوان و آتش زدن اجساد آنان، و اکنون اعدام جمعی پنچ تن از زندانیان سیاسی، نشانگر این واقعیت است تا زمانی که جمهوری اسلامی در قدرت است، ماشین سرکوب و کشتارش متوقف نخواهد شد.<br /><br />رژیم جمهوری اسلامی باید در جائی جوابگوی جنایات خود باشد. دولت ها و نهادهای بین المللی وابسته به آن ها هرگز تلاش نکردند ماشین سرکوب و اعدام رژیم را متوقف کنند. هیچ نهاد و محکمه بین المللی هم حاضر نیست به دادخواهی خانواده های قربانیان سرکوب و ماشین کشتار رژیم رسیدگی کند. اعدام های سیاسی اخیر، ضرورت تشکیل یک دادگاه مردمی برای رسیدگی به جنایات رژیم در زندان ها را پیش ار بیش ایجاب می کند.<br /><br />هم اکنون کارزاری مردمی برای رسیدگی به کشتار زندانیان سیاسی در ایران شکل گرفته است که می خواهد پژواک دادخواهی و فریاد حق خواهی مردمی باشد که هیچ یار و فریادرسی در این جهان بی عدالت و نابرابر ندارند.<br /><br />کارزار تدارک دادگاه بین المللی برای رسیدگی به کشتار زندانیان سیاسی در زندان های ایران<br /><br />١٩اردیبهشت ١٣۸۹برابر با ٩ مه ٢٠١٠<br /><br /></span></strong><a href="http://www.irantribunal.com/" target="_blank" rel="nofollow"><strong><span style="font-size:130%;">www.irantribunal.com</span></strong></a><strong><span style="font-size:130%;"><br /> </span></strong></div>وبلاگ شخصی بهزاد پیله ورhttp://www.blogger.com/profile/11813446570223118306noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-11316620.post-28014639371993081392010-05-09T20:42:00.000-07:002010-05-09T20:43:43.657-07:00بیانیه سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور در رابطه با اعدامهای امروز جلب میکنیم.<div align="right"><strong><span style="font-size:130%;"><br />اعدام پنج تن از زندانیان سیاسی توسط جمهوری اسلامی را بشدت محکوم میکنیم<br />صبح امروز حکومت جمهوری اسلامی بار دیگر جان پنج تن از مبارزین سیاسی که یک زن و یک معلم در میان آنها هستند را گرفت. معلم یاد شده فرزاد کمانگر است که همواره اتهامات وارده را رد کرده و شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان ایران در آستانه روز معلم امسال، خواستار آزادی سریع و بدون قید و شرط وی و دیگر معلمان زندانی شده بود.<br />همه میدانند که هدف از اعدام ها ایجاد جو ترس در بین مردم در آستانه سالگرد انتخابات 22 خرداد است. رژیم ضد ملی و سرکوبگر که ناتوانی اش در حل مشکلات سیاسی، اقتصادی و بین المللی بیش از پیش آشکار شده و امروز خود را با نارضائی اکثریتی بزرگ روبرو می بیند، هنوز به عبث تصور میکند که اعدام و کشتار به ترس مردم و خودداری آنان از مقاومت خواهد انجامید و میتواند با توسل به این جنابات برای همیشه ادامه حیات خود را ممکن سازد.<br />سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور اعدامهای غیر انسانی و وحشیانه را بشدت محکوم مینماید و بار دیگر به سران این رژیم قرون وسطائی و جنایتکار هشدار میدهد که در پیشگاه مردم ایران هیچیک از این جنایاتشان بدون مجازات نخواهد ماند.<br />هیات اجرائی سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور<br />مهندس کامبیز قائم مقام ـ مهندس بهمن مبشری - دکتر همایون مهمنش<br />نوزدهم اردیبهشت 1389 برابر نهم مه 2010<br /></span></strong><a style="COLOR: blue; TEXT-DECORATION: underline; text-underline: single" href="mailto:info@iranazad.info"><strong><span style="font-size:130%;">info@iranazad.info</span></strong></a><br /><a style="COLOR: blue; TEXT-DECORATION: underline; text-underline: single" href="http://www.iranazad.info/"><strong><span style="font-size:130%;">http://www.iranazad.info/</span></strong></a><strong><span style="font-size:130%;"><br /><br /><br /> </span></strong></div>وبلاگ شخصی بهزاد پیله ورhttp://www.blogger.com/profile/11813446570223118306noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-11316620.post-24605942160971016962010-05-09T20:39:00.001-07:002010-05-09T20:40:17.484-07:00نامه سرگشاده خانواده زندانیان سیاسی به سازمان ملل متحد<div align="left"><strong><span style="font-size:130%;">نامه سرگشاده خانواده زندانیان سیاسی به سازمان ملل متحد<br /><br />عالیجناب دکتر بان كي مون، دبير كل محترم سازمان ملل متحد،<br /> خانم دكتر ناوي پيلاي، كميسر عالي حقوق بشر سازمان ملل متحد،<br /><br />موضوع: رسیدگی اضطراری به وضعیت درمانی در زندانهای ایران<br /><br />با درود و احترام،<br />اطلاع یافتیم که شما عازم ایران هستید و با مقامات ایران در خصوص مسائل مربوط به حقوق بشر گفتگو خواهید داشت از اینرو ما جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی و عقیدتی نکات زیر را به عرض شما میرسانیم و ازشما انتظار داریم برای نجات جان این زندانیان و آزادی فوری آنان اقدامات لازم را صورت دهید.<br />محرومیت زندانیان از خدمات پزشکی و درمانی در زندانهای ایران تبدیل به یک معضل بزرگ شده است که جان اکثر زندانیان بی پناه را به مخاطره انداخته و خانواده های آنها را شدیدا نگران کرده است.<br />پزشکان شاغل در زندانها توسط حکومت به گونه ای تحت فشار قرار می گیرند که قادر به انجام تعهدات انسانی و صنفی خود نیستند و در غیر اینصورت اخراج شده و یا حتی به طرز مشکوکی به قتل می رسند که این امر باعث بی اعتمادی زندانیان از درمان در محیط زندان شده است.<br />اخيرا مواردي از انتقال زندانيان به سلولهائي كه گازهاي سمي و شیميائي در آنها پخش مي شود، گزارش شده است كه عوارض جبران ناپذير جسمي به دنبال دارد. همچنین افزايش روز افزون بازداشت ها، تغذیه ناکافی و ناسالم، نبود امکانات بهداشتی و درمانی، خرابی تاسیسات و برخوردهای غیرانسانی مامورین، بحران را در زندانها تشدید کرده است. چنین شکنجه های بي صدا و نامرئی، بسی فجیع تر از شکنجه های جسمی است زیرا بدون آنکه رد پائی از آنها باقی بماند، باعث تخریب اعصاب و از کار افتادن اعضای بدن و در نهايت مرگ تدریجی می گردد.<br />متاسفانه اقدامات مجامع حقوق بشری و دولتهای حامی حقوق بشر، صرفا در حد محكوميتهاي ابتدائي بوده و فعالیت بین المللی موثر براي نجات زندانیان انجام نگرفته است و از سوی دیگر، موضوع نقض گسترده حقوق بشر در این کشور تحت ستم، قربانی توجهات جهان به مهار کردن ماجراجوئی های تسلیحاتی گردانندگان مستبد ایران شده است، لذا از شما تقاضا داریم شخصا فاجعه انسانی در زندانهای ایران را مورد رسیدگی قرار دهید و هیاتی متشکل از ناظران حقوق بشر و پزشکان معتمد را بطور اضطراری برای بازدید از زندانهای ایران، اعزام فرمائید.<br />در پايان، نام برخي از زندانیان سرشناس عقیدتی و سیاسی از جنبش های مختلف اعتراضی و با گرایشات سیاسی و عقیدتی گوناگون ، شامل: مخالفين حكومت دینی، اقليت هاي مذهبي، فعالین اتنیکی و اقوام ایرانی، کمپین حقوق زنان، دانشجویان، روزنامه نگاران، كارگران، معلمان، فعالين حقوق بشر و هنرمندان به شرح ذيل اعلام مي گرد: <br /><br />آیت الله بروجردی ؛ منصور اسانلو؛ فرزاد کمانگر ؛ بهروزجاوید تهرانی ؛ حشمت الله طبرزدی ؛ شیوا نظر آهاری ؛ شیرین علم هولی؛ احمد زید آبادی ؛بهاره هدایت ؛ عیسی سحرخیز؛ عبدالله مومنی ؛ مسعود باستانی؛ کاوه کرمانشاهی ؛بهمن احمدی امویی ؛ مهدی خدایی، محمد اولیایی فرد ؛ بدرالسادات مفیدی ؛ میلاد ابراهیمیان، عبدالرضا احمدی، دکتر حسام فیروزی، نصور نقیپور، لاله حسنپور؛ شبنم مددزاده ؛ مهدی محمودیان ؛ مجتبی لطفی ؛ رضا خندان ؛ احمد قابل روحانی نواندیش ؛ مهدی ترابی ؛ امیر احسان تهرانی سخاوت و نیما گلزاری ، راضیه عالمی ، محمد نوریزاد ، مسعود لواسانی ؛ سهند علی محمدی، بخشعلی محمدی و عبادالله قاسم زاده از پیروان اهل حق در زندان یزد؛ میترا عا لی ؛ ارسلان ابدی؛ ایمان زارعی ، میثم بیک محمدی ، کیارش کامرانی ؛ جعفر پناهی ؛ آرش صادقی ؛ سلامت مهدوی گلرو ؛ علی ملیحی ؛ مجید توکلی ؛ محبوبه کرمی ؛ درسا سبحانی ( بهائی *) ؛ مرجان صفری؛ نفیسه مجتهدی ؛ مراد حسن لو ؛ زهرا اسدپور گرجی ؛ عبدالله مومنی ؛ تهمینه مومنی ؛ فاطمه خرم لو ؛ مریم ضیا ؛ آذر منصوری ؛ هنگامه شهیدی ؛ لی لی فرهادپور؛ زینب جلالیان ؛ سوسن محمد خانی ؛ محمد امین عبداللهی ؛ برادران علا ئی ( دکتر آرش و کامیارعلائی ) ....؛ <br /><br />با سپاس، جمعی از خانواده های زندانیان عقیدتی سیاسی و فعالان حقوق بشر در ایران<br />مسئول هماهنگي و پيگيري: ويكتوريا آزاد ، عضو سازمان عفو بین الملل سوئد<br /><br /><br />An open letter by the families of the Iranian prisoners to the United Nations<br />2010.05.07You’re Excellencies;<br />Dear Dr. Ban ki-Moon, the Secretary-General of the United Nations<br />Dear Dr. Navi Pillay, the high commissar for UN Human Rights<br />Subject: urgent consideration of the medical condition in the Iranian prisons<br />It has come to our attention that you are due to attend a meeting with the Iranian authorities regarding the violations of human rights. We are a group of families that have become victims of the fact that our beloved ones have got incarcerated for being politically active, they are prisoners of conscience, we wish to stress the urgency of the matters discussed below and expect that you will take any measures necessary to protect these prisoners’ human rights.<br />We desperately yearn to draw your attention to the grave situation existing inside the Iranian prisons; Prisoners are deprived of medical care and refused access to the care facilities inside the prison. This has put the lives of the imprisoned in great danger and exposed them to immense peril and made their families anxious and worried.<br />The physicians in the prisons are being pressured by the government not to act according to their oath and obligations. These doctors will risk their jobs and lives if they would to follow their professional obligations and treat the prisoners. It is these matters amongst others which have led to the prisoners’ mistrust of the health care inside the prison.<br />It has been reported numerous times that prisoners who are working as informants for the opposition has been transferred to cells where chemical and poisonous gases are kept. According to the reports, these gases have had severe consequences for the prisoners’ health. Moreover the overfilling of the prisons by the vast increase of intake of detainees, unhealthy and inadequate food standards, inhumane conduct and torture by both physical and psychological means and a more radical attitude towards the incarcerated prisoners has further intensified the crisis that existed. The psychological torture or the “silent and invisible” torture as it sometimes is called in prison, has become more vile since the torture more and more lead to paralysis, damages to the nervous system and gradually to death, all this without leaving any visible marks.<br /><br />The actions of the governments and the human rights communities around the world whom claim to defend human rights have been very limited and the aid provided has been only at a minimal level. At the best, communities and nations have been condemning the anti- human rights actions of the Islamic republic of Iran, all of this without any international effort to release the political prisoners. We should not forget that these issues are dated 30 years back; violations of human rights have been a re-occurring method of the oppressing regime in Iran but gone by unnoticed by the world community and human rights organisations, due to the immense focus on the words of Iran’s autocratic regime and its representatives and the current nuclear issue.<br />We ask you to take the necessary actions against the tragic treatment of the political prisoners taking place in the prisons of Iran. We suggest that you send physicians under the observation of the UN to visit the Iranian prisons immediately.<br />Below, you can find a list of the names of the renowned political and ideological prisoners from various opposition movements with different political affiliations that are currently incarcerated. These are the opponents of the Islamic republic of Iran and its pro-reform movement, these prisoners come from different religious and ethnic groups, amongst them are campaigners for women’s Rights, students, journalists, workers, teachers, Human Rights activists and artists;<br />Ayatollah Kazemini Boroujerdi, Mansour Osanloo, Farzad Kamangar, Behrouz Javid-Tehrani, Heshmatollah Tabarzadi, Shiva Nazar-Ahari, Shirin Alam-Holi, Ahmad Zeydabadi, Bahare Hedayat, Esa Saharkhiz, Abdollah Momeni, Masoud Bastani, Kave Kermanshahi, Mehdi Khodai, Mohammad Oliai-Fard, Badrossadat Mofidi, Milad Ebrahimian, Abdoreza Ahmadi, Dr. Hesam Firouzi, Nasour Naghipour, Lale Hasan pour, Shabnam Madadzade, Mehdi Mahmoudian, Mojtaba Lotfi, Reza Khandan, Ahmad Ghabel Rouhani Noandish, Mehdi Torabi, Amir-Ehsan Tehrani Sekhavat, Nima Golzari, Raziye Alemi, Mohammad Nourizad, Masoud lavasani, Sahand Ali Mohammadi, Bakhshali Mohammadi, Ebadollah Ghasemzade( the followers of Ahl-e-Hagh group in Yazd prison), Mitra Ali, Arsalan Abadi, Iman Zarei, Meysam Beig-Mohammadi, Kiarash Kamrani, Jafar Panahi, Arash Sadeghi, Salamat Mahdavigolrou, Ali Malihi, Majid Tavakoli, Mahboube Karami, Dorsa Sobhani( Baha’i), Marjan Safari, Nafise Mojtahedi, Morad Hasanlou, Zahra Asadpour Gorgi, Abdollah Momeni, Tahmine Momeni, Fateme Khorramlou, Maryam Zia, Azar Mansouri, Hengame Shagidi, Leili Farhadpour, Zeinab Jalalian, Sousan Mohammadkhani, Mohammad-Amin abdollahi an, Dr.Arash Alai & Kamyar Alai ( scientist),…<br />With sincere regards,<br />Families of the ideological and political prisoners and human rights activists in Iran!<br /><br />Coordinator & Contact person<br />Victoria Azad Member of Amnesty International <br />Women´s rights & political Activist<br /></span></strong><a href="http://www.victoriaazad.com/"><strong><span style="font-size:130%;">www.victoriaazad.com</span></strong></a><br /><a href="mailto:sonja6321@gmail.com"><strong><span style="font-size:130%;">sonja6321@gmail.com</span></strong></a><strong><span style="font-size:130%;">This email address is being protected from spam bots, you need Javascript enabled to view it<br />' );<br />//--><br /><br />Tel. 00 46 739383902 <br /> </span></strong></div>وبلاگ شخصی بهزاد پیله ورhttp://www.blogger.com/profile/11813446570223118306noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-11316620.post-43016305406582330062010-01-11T17:58:00.000-08:002010-01-11T17:59:00.778-08:00پاسخ سارا نیکو به اظهارات اکبر گنجی<div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">در کشور «امام زمان» اکبر گنجی هم گاندی می شود!سارا نيکو اخیرا اکبر گنجی يکی ازسازماندهندگان و بنیانگذاران سپاه پاسداران رژیم دار و شکنجه جمهوری اسلامی که در سالهای اخير همواره با کتمان گذشته سرکوبگرانه اش در تلاش بوده تا به خود ظاهر ی دمکرات ببخشد، در چهارچوب پروژه " کمپین جنایت علیه بشریت " در پارلمان سوئد حضور يافت و طی سخنرانی ای خواستار تشکیل دادگاهی برای محاکمه سران جنايتکارجمهوری اسلامی شد. جالب است که در جريان اين سخنرانی یکی از حاضرین در جلسه با صدای بلند فرياد زد که اگر چنين دادگاهی شکل بگيرد " خود گنجی نیز باید بخاطر عضویت در سپاه و همکاری با رژیم محاکمه شود". گنجی که برای دريافت بودجه چند ميليون دلاری ای که برای راه اندازی پروژه " کمپین جنایت علیه بشریت " تدارک ديده است به اين کشور رفته بود مصلحت را در آن ديدکه در مصاحبه ای که رادیو پژواک سوئد با وی نمود به نقش خود در سپاه پاسداران - اين چماق سرکوب توده ها- اعتراف نموده اما با توسل به توجيهات مبتذلی به توجیه اعمال سرکوبگرانه اش بر عليه توده ها برخيزد. در سالهای اخير اکبر گنجی همواره در مقابل افشاگريهای نيرو های انقلابی ، نقش خونبار خود در سپاه پاسداران را کتمان می کرد و به اين هم اکتفاء نکرده و نيرو های افشاگر گذشته جنايتبارش را متهم به اين می کرد که "بلادليل" و بدون ارائه مدرکی بر عليه وی سمپاشی کرده و خود را در جايگاه "قاضی" قرار داده اند. اما حالا معلوم می شود که آن افشاگريها درست ، و بر عکس اين جناب گنجی بوده که به قول خودش از ترس اينکه "فکر میکردم که برخی پیامد ها داره که شاید خوب نباشه" از بيان حقيقت طفره رفته و باز هم به قول خودش "کوشش من این بود که تا حالا صحبت نکنم." اينکه چرا کسی که ادعای جدا شدن از جمهوری اسلامی را دارد بايد حقايق را از مردم پنهان نمايد و در مقابل افشاگريهای نيروهای انقلابی آنها را متهم به دروغ گوئی کند و اينکه چه منافعی چنين لاپوشانی به همراه دارد البته امری نيست که بر هيچ انسان آزاده ای روشن نباشد اما قبل از پرداختن به چنين امری بهتر است به توجيهات پاسدار ی بپردازيم که هنوز هم در پاسداری از نظم ظالمانه حاکم از توسل به هيچ دروغ و ترفندی کوتاهی نمی کند تا قادر شود دستان آلوده به خون اش را از انظار مخفی سازد. چرا که خود خوب می داند که سپاه پاسداران يکی از اصلی ترين ابزارهای جمهوری اسلامی جهت سرکوب مبارزات مردم و آزاديخواهان ايران بوده و به ويژه در دهه 60 هزاران نفر از آزاديخواهان کشور را پاسداران همين سپاه به وحشيانه ترين شکلی به قتل رسانده اند. اکبر گنجی در پاسخ به خبرنگار راديو پژواک سوئد می گوید : " بله انقلاب که پیروز شد من یک جوان 19 ساله بودم به سپاه پاسداران پیوستم. سپاه پاسداران گفته میشد که تشکیل شده برای دفاع از انقلاب و شما بخاطر دارید در همان شرایطی که گروه های مارکسیست و سازمان مجاهدین خلق ایران شعار میدادند که ارتش را منحل کنید همزمان شعار میدادند که سپاه پاسداران را به سلاح های سنگین مجهز کنید. اگر کسی به گذشته نگاه میکنه باید بدقت بره تو همون کانتکس به اون ها نگاه کنه به وضعیتی که بودیم درش نگاه کنه و در اون زمان از نظر همه گروه ها سپاه یک نیروی انقلابی چیز میشد که حتی آن ها خواهان بودند سپاه به سلاح های سنگین مجهز بشه . من به سپاه پیوستم 58 این طورا بود که من پیوستم و این تا سال 63 بود. من در مورد اون تاریخ و وقایع اون دوره یعنی وقایعی که در سپاه بود و نقشی که من داشتم کوشش من این بود که تا حالا صحبت نکنم. یعنی فقط به این اکتفا کردم همیشه بگم که من بله عضو سپاه بودم همه جا هم گفتم و هیچ نقطه پنهانی نیست اگر چه با سیل اتهامات بلادلیل ولی هیچ موقع بنابر دلائلی نمی خواستم در این مورد اطلاع رسانی بکنم بخاطر اینکه فکر میکردم که برخی پیامد ها داره که شاید خوب نباشه ولی حداقل این توضیح رو به شما میتونم بدم که اون چیزی که امروزه راجب به نقش سپاه گفته میشه در جامعه ایران و برای خیلی کس ها امروز خیلی چیز علنی و مهمی است که همه لازم می بینند راجبش مقاله بنویسند، بگند سپاه را ببینید تو مملکت چقدر نقش پیدا کرده ،تو سیاست دست این هاست اولین کسی که شاید شکفت در ایران در مقابل این فرایند ایستاد و تا پای اعدام هم پیش رفت خود من بودم ...." پرداختن به این مصاحبه از آنرو اهمیت دارد که در شرایطی که مبارزات مردم ایران بر علیه رژیم جمهوری اسلامی هر روزه اوج تازه ای می گيرد، برخی از مهره های سابق رژيم که تا ديروز دست در دست احمدی نژاد و خامنه ای به چپاول دسترنج کارگران و زحمتکشان و سرکوب خونين اعتراضات و مبارزات توده ها می پرداختند حال در کسوت اپوزيسيون جمهوری اسلامی قيافه "دمکرات" گرفته و اين بار در اين لباس به دفاع از "نظام مقدس جمهوری اسلامی" خود برخاسته اند. افرادی چون مهاجرانی،سازگارا،سروش ، گنجی و ...که امروز زير پرچم موسوی سينه می زنند و به اين وسيله در تلاش اند تا خيزش بزرگ مردم ما را از محتوی تهی سازند. گنجی و امثال وی با اين ترفند می کوشند در صفوف مبارزاتی مردم نفوذ کرده و آنرا به انحراف بکشانند. افرادی چون گنجی با توجیه عملکرد گذشته خویش و با انکار سهمی که در بنا نهادن سیستم سرکوب جمهوری اسلامی داشتند امروز نه تنها از اعمال گذشته خود پشیمان نیستند و حاضر به پذیرفتن هیچ مسئولیتی در مقابل مردم نیستند بلکه این چنین وقیحانه مبارزین و نیروهای انقلابی را که تا پای جان در مقابل مزدوران جمهوری اسلامی مبارزه کردند را همکیش خود معرفی میکند و با اینکار قصد دارد که نیروهای انقلابی و مبارز را در جنایات خود سهیم نمايد. گنجی این پاسدار سابق سپاه پاسداران که این روزها لباس دمکراسی خواهی بر تن کرده در این مصاحبه با گفتن اينکه "جوانی 19 ساله بودم " رياکارانه قصد دارد تا سمپاتی مخاطبین خود را با توجه به خامی و جوانی خودش بر انگیزد ، اما باید به این نکته مهم توجه داشت که گنجی پاسدار جوان 19 ساله در آن شرایط سال های سیاه دهه 60 مسئولیت پیگرد ، دستگیری ، زندان و شکنجه شدن جوانانی را در همان سال های بقول خودش بین 58 تا 63 به عهده داشت که اکثر آنها به مراتب جوانتر از گنجی بودند. سال هایی که گنجی بسیار ساده با گفتن" من به سپاه پیوستم 58 این طورا بود که من پیوستم و این تا سال 63 بود" از کنارش می گذرد ، 5 سال از سیاه ترین دوران های تاریخ معاصر جامعه ما را رقم زده است، سال هایی که جمهوری اسلامی توانست با تکیه بر گنجی و امثال وی پایه های خود را بر روی اجساد انقلابی ترین زنان و مردان نسل انقلابی ایران بنا نهد و جامعه ایران را به جهنمی غیر قابل تحمل تبدیل کند. این سال ها سال هایی سرنوشت ساز برای مردم ایران بود که اگر هزاران هزار مبارز راه آزادی در چنگال پاسداران و دژخیمان جمهوری اسلامی اسیر نمی شدند و به شهادت نمی رسيدند بی شک راه تحول جامعه جهت رسيدن به آزادی و دمکراسی هموار می شد. مفهوم واقعی این تاکيد که " بله انقلاب که پیروز شد من یک جوان 19 ساله بودم به سپاه پاسداران پیوستم" در عمل چیست؟ گنجی از دوران پر تلاطم نخستین سالهای حکومت جمهوری اسلامی در بین سال های 58 تا 63 که عضو سپاه پاسداران بوده صحبت میکند، زمانی که در واقعیت جمهوری اسلامی تداوم حیات 30 ساله اش را مدیون سرکوب وحشیانه مبارزات دمکراتیک و ضد امپریالیستی مردم ایران در آن سالهاست. نقش گنجی ها در واقعیت سازمان دادن به ماشین سرکوبی بود که موفق شد در یکی از درخشان ترین دوران های سرنوشت ساز تاریخ ایران مقاومت ها و مبارزات آزادیخواهانه مردم ایران را در تمامی عرصه های اجتماعی سرکوب کند.گنجی که بسیار کهنه کار تر از آن است که نداند شعار ننگین "پاسداران را به سلاح های سنگین مجهز کنید" شعار نیرو های مارکسیست و انقلابی و حتی شعار مجاهدين خلق هم که آن زمان خمينی را "رهبر مبارزات ضد امپرياليستی" می دانستند نبود فريبکارانه اين واقعيت را لاپوشانی کرده و به شنوندگان خود نمی گويد که اين شعار نه خواست نيرو های انقلابی بلکه پلاتفر م سازمان اکثریت در دفاع از دژخیمان جمهوری اسلامی بود که امروز هم کماکان از حامیان گنجی می باشند. مگر اکثريتی ها هم اکنون ازخادمین و همپالگی های کنونی "جمهوری خواه لائیک" گنجی نمی باشند؟ بنابراين این شعار بر عکس آنچه گنجی در این مصاحبه قصد دارد که آنرا به نیرو های مارکسیست و انقلابی وصل کند متعلق به اکثریتی های خائنی بود که آنزمان چاکرانه در کنار گنجی و برادران سپاهی اش جهت سرکوب نیرو های مبارز و انقلابی فعالیت می کردند و بقول خودشان چند سال با رژیم "همسویی" داشتند. تاریخ همانطور که داغ ننگ همکاری اکثریت با رژیم جمهوری اسلامی را هر گز پاک نخواهد کرد دستان گنجی که آلوده به خون آزاديخواهان می باشد را نيز فراموش نخواهد کرد. سازمان اکثریت شعار "پاسداران را به سلاح های سنگین مجهز کنید" را در شرایطی طرح میکرد که دقیقا سپاه با مجهز شدن به همین سلاح های سنگین بود که خلق های مبارز و از جمله خلق کرد را در کردستان مورد تهاجم قرار داده ودر خون غوطه ور ساختند، تمام کسانی که به نوعی در صحنه سیاسی جامعه ایران در سالهای 60 حضور داشتند بر ابعاد همکاری های برنامه ریزی شده اکثریت با رژیم جمهوری اسلامی واقف هستند . در آن سالها سازمان اکثریت، مشخصا به هوادارانش رهنمود شناسایی و معرفی نیرو های مبارز و انقلابی به سپاه پاسدارانی که گنجی یکی از بنیان گذاران آن بود را می داد. اسناد همه این جنانات موجود است و بخشی از آنها تحت عنوان "اسناد سخن می گویند" هم اکنون در سايت سياهکل(</span></strong><a href="http://www.siahkal.com/" target="_blank" rel="nofollow"><strong><span style="font-size:130%;">www.siahkal.com</span></strong></a><strong><span style="font-size:130%;">) قابل رجوع است. سازمان اکثریت هنوز هم با حفظ ماهیت بغایت پلید خود کماکان به جنا ح های درون حکومتی جمهوری اسلامی دخیل بسته به آن امید که فرجی حاصل شود تا این ها بتوانند پاداش 30 سال همسویی با جمهوری اسلامی را با سهیم شدن درقدرت بدست آورند. اما مسئله همکاری سازمان اکثریت با جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران و نقشی که در سرکوب مبارزين ایفا کرد یک واقعيت تاریخی است که گنجی با فریبکاری نمی تواند رندانه آنرا به نیروهای مبارز و انقلابی وصل کند.گنجی در ادامه مصاحبه اش با راديو پژواگ جهت توجيه نقش خود در سپاه پاسداران يادش می افتد که "اگر کسی به گذشته نگاه میکنه باید بدقت بره تو همون کانتکس به اون ها نگاه کنه"اما گنجی درست به همان دليل که در طول اين سالها به قول خودش از "اطلاع رسانی" به مردم خود داری کرده بود آگاهانه تلاش نمی کند که اين به اصطلاح "کانتکس" را باز کند و در مقابل چشم شنوندگان خود قرار دهد. براستی آقای گنجی ، در چه "کانتکس" تاریخی باید به شراکت در جنایات بر علیه مردم ایران به شما نگاه کرد؟ چه "کانتکسی" جز اینکه قیام مردم ایران جهت سرنگونی نظام پهلوی شکست خورد و دشمنان مردم ایران این بار به جای تاج به عمامه متوسل شدندو از همان روز اول کمر به در بند کشیدن مردم ایران بستند، کارگزارن رژیم خمینی جهت حفظ سيستم جابرانه حاکم و بنا کردن سلطه اهریمنی خود بر جامعه ایران با تمام قدرت به سازماندهی و باز سازی ماشین سرکوب پرداختند. و در چنين " کانتکسی " شما جزئی از این ماشین سرکوب بودید. ماشينی که وحشیانه تار و پود جامعه را در هم درید ، زنان را به بند کشید ، روزنامه ها را بست ، دانشگاه ها را تعطیل کرد، شورا های کارگری را سرکوب نمود ، خلق های ترکمن و کرد را قتل عام کرد ، در خیابان ها جرثقیل های اعدام راه انداخت و هزاران تن از بهترین زنان و مردان ایران را در سیاه چالهایش شکنجه کرد، هزاران نفر را کشت. براستی در چنين "کانتکسی" شما و یارانتان کجا ايستاده بوديد؟ و چه بر سر مردم ایرا ن آورديد؟ شمایی که در مقابل سوال خبرنگار رادیو که می پرسد : "اگر امروز شما به آن روزها نگاه کنید با توجه به جوی که بود آیا شما هم مرتکب کاری شدید که امروز پشیمان باشید که چرا مثلا علیه مردم عادی شما کاری انجام دادید؟"بی شرمانه می گویید: " بنده مرتکب هیچ کاری علیه مردم کشورم نشدم که بخوام بابت اون نگران باشم". و با اين موضع به احمدی نژاد جنايتکار ايراد می گيريد که مسئوليت اعمالش را نمی پذيرد و دروغ می گويد!!براستی اگر شما هیچ مسئولیتی در مقابل جنایاتی که در آن سالها مرتکب شدید ندارید پس چگونه میتوانید امروز به احمدی نژاد جلاد نقد داشته باشید ؟ چه جنایاتی را جانیانی چون احمدی نژاد و خامنه ای مرتکب شدند که شما ، حجاریان ، محسن رضایی ، موسوی ، خاتمی ، رفسنجانی و سازگارا انجام نداده اید؟ البته کسی که دروغ می گويد چه احمدی نژاد باشد چه شما به خوبی می داند که چرا بايد دروغ بگويد و چرا بايد با وقاحت مسئولیتی در مقابل اعمال ضد انسانی که مرتکب شده نپذيرد. شما بخوبی بر این امر واقف ايد که در صورتیکه حتی در حرف از نقشی که در تحکیم پایه های رژیم دیکتاتوری جمهوری اسلامی ایفا کرده ايد ابراز پشیمانی نمائید آنگاه مجبور خواهيد شد در مقابل مردم توضیح دهيد که در همان 5 سالی که در سپاه بوديد مرتکب چه جنایاتی بر علیه مردم و مبارزین ایران شديد و نتایج عملی آن اعمال چگونه ایران را به یک زندان بزرگ آنهم برای چند نسل از مردم ايران تبدیل کرد.البته اگر کسی فکر کند که داستان جناب گنجی به همين دروغ بافی ها و عدم "اطلاع رسانی" ها خلاصه می شود با گوش کردن به بقيه اين مصاحبه خيلی زود متوجه می شود که سخت در اشتباه بوده است چون جناب گنجی ادعا میکند که نه تنها هيچ جنايتی مرتکب نشده بلکه حتی هيچ اشتباهی هم نداشته و مهمتر از همه اينکه ايشان تازه " اولین کسی" بوده که در مقابل "فرايند"ی که کشور و سپاه پاسداران را به اينجا رسانده ايستاده و "تا پای اعدام هم پیش "رفته است و به قول خودش کسی که "شکفت در ایران"و"در مقابل این فرایند ایستاد و تا پای اعدام هم پیش رفت خود من بودم ....". و البته همه اين دروغ بافی ها و زمينه چينی ها برای اين است که جناب گنجی گام آخر را بردارد و با وقاحت ويژه پاسداران "ولايت مطلقه فقيه"در ادامه مصاحبه ، خود را گاندی ايران جا زده و در دل به ريش همه کسانی که فريب اين لاطائلات را می خورند بخندد. بهتر است برای اينکه فردا متهم به اين نشويم که بدون "مدرک " بر عليه جناب گنحی نه ببخشيد جناب گاندی ايران! حرف زده ايم به مصاحبه خودش رجوع کنيم. "هر جامعه ای نیاز به شخصیت های ملی داره، نیاز به افرادی داره که ما در مواقع بحرانی بتونیم روشون حساب کنیم . اگر ما قرار باشه نگذاریم تو میون ایرانیان یک شخصیت ملی شکل بگیره ، اگر قرار باشه همه رو لجن مال کنیم ، به همه فحش بدیم ، خوب این چه وضعی چه آینده ای میتونه برای ما درست که. هندی ها گاندی رو دارند آیا ما میگذاریم یگ گاندی در میان ما شکل بگیره ؟ " طنز تاريخ را ببيند که گاندی که در همه جهان به عنوان کسی که مخالف خشونت بود شناخته می شود حال وجه المصاله سياست بازی های کسانی شده است که هر کار می کنند نمی توانند نقش خود را در سرکوب خشونت بار يک انقلاب مردمی و در نتيجه خون جوانان ما بر دستانشان را پاک کنند. و اگر کسی هم فرياد بزند که گاندی هر چه بود دستانش به خون مردم وجوانان هند آلوده نبود فورا متهم به "لجن مال" کردن "شخصیت های ملی" و جلوگيری از ظهور "یگ گاندی در میان ما" می شود. اما آقای گنجی اساسا نیازی نیست کسی شما را لجن مال کند چون چه بخواهيد و چه نخواهيد همکاری با رژیم در خونین بار ترین دوران تاریخ جامعه ما خود همان لجنی است که شما کماکان در آن غوطه ورید. تا زمانی که در مقابل خون هایی که باعث ریخته شدنشان بودید این گونه دروغ می گوئيد و ادعای بی مسئولیتی می کنید و از جان بدربردگان آن دوران،امروز این چنین رذیلانه طلب سند میکنید جایگاه تان در باتلاق است . تا زمانی که نخواهید با صراحت به جنایاتی که مرتکب شدید اعتراف کنيد مطمئننا "لجن مال" خواهید بود ، تنها زمانی قادر خواهيد بود از لجن زاری که در آن غوطه می خوريد خارج شويد که واقعا به مردم بپيونديد و مردم ببینند که عملا در جهت منافع آنان قدم بر می دارید و این کار تنها زمانی انجام خواهد گرفت که با صداقت از گذشته خودتان واز تمامی جنایات گذشته بدون هیچ طفره رفتنی پرده بردارید ، تا آن زمان وظیفه هر انسان با وجدان و شریفی است که چهره واقعی شما را آشکار کند .جلادی که امروز از جان بدربردگان دهه 60 این چنین رذیلانه طلب سند میکند جایگاهی جز باتلاق ندارد . کسانی که نتوانستید بعد از مدتها شکنجه های وحشیانه در دهلیز های مرگتان به حرف آورید و به قتل رسانديد از کجا بايد سند ارائه کنند؟ چه اسنادی واقعییات دهشتناک زندان ها را در آن 5 سال اولی که شما سپاه را بنا کردید و با قدرت سپاه از اوين لاجوردی دفاع نموديد را میتواند تصوير کند؟ جناب گنجی ، از قرار از وقتيکه در خارج از کشور با اکثريتی ها بيشتر دم خور شده ايد ياد گرفته ايد که همچون آنها از نیرو های مبارز و انقلابی سند بخواهيد! در حاليکه اگر کسی قرار باشد سندی ارائه کند اين شما و همپالگی های اکثريتی تان می باشید که بايد اسناد همکاری خود با جمهوری اسلامی را در مقابل ديد همگان قرار دهید و اين اولين گام برای برخورد با گذشته ننگينتان است. البته اسناد جنايات شما موجود است و گاه "عاليجنابان" "خاکستری" هيئت حاکمه گوشه هائی از آنها را به نمايش می گذارند .مثل جريان"پونز" به پيشانی زنان فرو کردن شما در ميدان ولی عصر در سالهای 60که ناطق نوری به آن اشاره کرد.حتما فراموش نکرده ايد که زمانی از "بچه " های دارو دسته ناطق نوری بوديد! آيا بهتر نيست که به جای آنها خودتان پيشقدم شده و اسناد همکاری خود با ماشين سرکوب جمهوری اسلامی را رو کنيد؟ همانطور که گفتم اين ما نيستيم که بايد سند رو کنيم گرچه هزاران سند هم داريم بلکه اين شما ايد که بايد وضغ خودتان را روشن کنيد. برخی از سند های ما در خاوران ها خفته اند و در هر دادگاهی قابل ارائه اند وبرخی در پیکر پر درد زندانیان سیاسی جان بدر برده از زندان های مخوف شما حی الحاضر موجودند. اما حتی اگر بتوانيد همه اين اسناد را ناديده بگيريد با سند داغی که بر دل هزاران مادر گذاشتید چه می خواهيد بکنيد؟ آنهم در شرايطی که خواب "گاندی " شدن را در سر می پرورانيد .خیر آقای گنجی ، "شخصیت های ملی" دست ساز قدرت های بزرگ نیستند و همواره از دل مبارزات آزادیخواهانه مردم بر می خیزند، شخصیت های ملی نمی توانند شریک جنایت کاران بوده باشند و دستشان به خون مردمشان آغشته شده باشد ، شخصیت های ملی منافع مردم را در نظر دارند نه منافع ستمگران را ، شخصیت های ملی در همان سال های جوانی که بقول شما " یک جوان 19 ساله بودم به سپاه پاسداران پیوستم" بر سر زنانی که حجاب مورد دلخواه شما را رعایت نمی کردند پونز نمی کوبیدند! این لباس به تن شما زار می زند .کسی که به علت تضاد هایی که بر سر قدرت با حاکمیت پیدا کرد در چهارچوب اختلافات درونی طبقه حاکمه لب به اعتراض گشود آنهم در شرايطی که مردم ایران سال ها بود که در هر عرصه ای بر علیه رژیم جمهوری اسلامی مبارزه میکردند چگونه می تواند "شخصيت ملی" شود آنهم در شرايطی که حاصل سفر اش به اروپا پاداش 5 میلیون یورویی پارلمان اروپا جهت تاسیس شبکه تلویزیونی ایشان برای به کجراه بردن و منحرف کردن مسیر مبارزات انقلابی مردم ایران می باشد. سارا نیکو 8 ژانویه 201 </span></strong></div>وبلاگ شخصی بهزاد پیله ورhttp://www.blogger.com/profile/11813446570223118306noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-11316620.post-25918599482633061102010-01-11T17:53:00.000-08:002010-01-11T17:55:10.771-08:00از کرامات شیخ ما این است همه را خر فرض کرد شکر خورد گفت شیرین است<div align="right"><br /><strong><span style="font-size:130%;">اکبر گنجی: انقلابیون طرفدار خشونت هستند!<br />• اکبر گنجی در نشستی در لندن ضمن حمله به کسانی که خواهان برکناری جمهوری اسلامی هستند، آن ها را طرفدار خشونت نامید و گفت ممکن است طرفدار حمله ی نظامی به کشور هم بشوند! ...<br />اخبار روز: </span></strong><a class="link" href=""><strong><span style="font-size:130%;">www.akhbar-rooz.com </span></strong></a><strong><span style="font-size:130%;">دوشنبه ۲۱ دی ۱٣٨٨ - ۱۱ ژانويه ۲۰۱۰<br />اخبار روز: همزمان با عطالله مهاجرانی، اکبر گنجی یکی دیگر از امضاکنندگان بیانیه ی پنج نفره ی روشنفکران دینی، نیز مخالفان سیاست های اصلاح گرانه ی این روشنفکران دینی را مورد انتقاد شدید قرار داد. گنجی کسانی را که خواهان برکناری حکومت جمهوری اسلامی هستند به نام «برانداز» و «انقلابی» محکوم کرده و آن ها را طرفدار خشونت نامید و گفت انقلابیون در صورت مهیا نبودن شرایط انقلاب ممکن است به طرف تحریم و تهاجم نظامی بروند! گزارش جرس از سخنان گنجی در جلسه ی یکشنبه ۲۰ دی ماه در لندن را در زیر می خوانید: انقلاب خشن یا اصلاحات آرام و نتیجه بخش در نشست لندن که با شرکت دهها تن از فعالان و حامیان جنبش سبز و در مرکز فرهنگی ایرلندی ها – واقع در غرب لندن- برگزار شد، گنجی ابتدا به دو نظریه حاضر در جنبش –یعنی معتقدان به براندازی و حامیان اصلاحات- اشاره نموده و خاطرنشان کرد "حامیان تئوری براندازی برای به نتیجه رسیدن خود، نیاز به تحقق انقلابی مانند انفلاب کبیر فرانسه و ۵۷ ایران دارند و لزوما وضعیت فعلی را انقلابی و یا در حال انقلاب نشان می دهند." وی در نقد این نظر گفت "البته تحقق انقلابها اینگونه نیستند که قابل پیش بینی باشند؛ چرا که فاکتورهای چندگانه ای دارند که سرکوب گسترده توسط حاکمیت، یکی از پارامترهای مهم می باشد." در همین راستا گنجی اواخر رژیم گذشته را نیز مورد تحلیل قرار داد." وی همچنین تاکید کرد "همه انقلابها پیامدی خشونت بار دارند و طبیعتا به خشونت نیاز داشته و خواهند داشت." گنجی در ادامه سخنان خود مروجان نظریه انقلاب را مورد نقد قرار داده، از اینکه "با نگاهی غیرمنصفانه و غیراخلاقی و بدون دادن هزینه" در صدد نسخه پیچی برای مردم داخل کشور هستند، انتقاد کرد و توانمندی و قابلیت حکومت در سرکوبِ گسترده ی جنبش را عاملی قابل تامل ذکر کرد. نه به حمله نظامی و تحریم این پژوهشگر همچنین خاطرنشان کرد حامیان نظریه براندازی، در صورتیکه شرایط انقلاب را آماده نبینند، ممکن است سراغ متغیرها و عوامل جهانی بروند؛ مانند تحریم و حمله نظامی. وی در نقد تحریم خاطرنشان کرد "اولا این مسئله آسیب جدی به مردم خواهد زد و دوما بدلیل اینکه موتور محرکه جامعه که طبقه متوسط هستند، در اثر تحریم به طبقه آسیب پذیر تبدیل خواهند شد، کارکرد فعلی خود در جنبش را از دست خواهند داد." نفت، بلای جان توسعه یافتگی این پژوهشگر در بخشی دیگر از سخنان خود یکی از بزرگترین معضلات ایران را وابستگی دولت به نفت و در نتیجه استقلال آن از مالیات مردم دانست و خاطرنشان کرد "بعنوان مثال دولتی که در سه سال گذشته درآمد نفتی آن ۲۸۰ میلیارد دلار بوده، نمی تواند تابع جامعه و در نتیجه پاسخگوی آنان باشد. بنابراین با وجود نفت و دولتی که مستقلا آنرا می فروشد و خرج می کند، این محصول مانعی برای تحقق دموکراسی خواهد بود." گنجی همچنین نتیجه گرفت "دولت در سایه درآمد هنگفت نفت و بی نیاز از مالیات مردم، در همه ارکان جامعه حضور جدی خواهد داشت و بودجه های کلانی نیز برای سرکوب یا نقاط نامعلوم صرف می کند." وی همچنین رتبه بالای فساد در ایران و ظهور بازیگران اقتصادی نزدیک به دولت (مانند سپاه) را نیز از نتایج اقتصاد نفتی خواند و خاطرنشان کرد "روشنفکران و آیندگان باید تکلیف خود را با نفت روشن کنند." جامعه مدنی، بلای جان حکومت های توتالیتر گنجی همچنین گفتمان فعلی و غالب در جنبش مردم ایران را "حقوق بشر و دموکراسی" ذکر کرد . این محققِ حامیِ جنبشِ سبز، از راههای موفقیت جنبش برای گذار به دموکراسی را "قدرتمند کردن مردم" و ایجاد جامعه مدنی قدرتمندی دانست که توان رویاروئی و کنترل قدرتِ دولت را داشته باشد. وی یکی از خواسته های جدی حکومت های توتالیتر را "انسانهای تک افتاده، غیر متشکل و نتیجتا جامعه ای ضعیف" دانست که براحتی سرکوب می شوند. گنجی شبکه سازی و سازمان یابی جنبش هایی مدنی مانند جنبش زنان، دانشجوئی، کارگران و معلمان و همچنین NGO ها را، حافظ و نگهبان افراد جامعه در برابر قدرت دولتی ذکر کرد که سازمان ها و نهادهای سرکوب خود را برای کنترل جامعه فعال نگاه داشته است. وی خاطرنشان کرد "اگر جامعه مدنی بتواند یک قدم دولت توتالیتر را عقب براند، ما به سمت دموکراتیزاسیون گام برداشته ایم." وی با نگاهی واقع بینانه به موضوع خاطرنشان کرد "رهبری نظام مانند شاه نیست"، تیم فکری و مشاوران تحقیقاتی دارد و آنها همین نکته را به خوبی درک می کنند و دستور همین جنبش ها و سازمانهای مردمی را خواهد داد؛ کما اینکه داده است. گنجی برای مثال به تهدیدات صورت گرفته برای NGO ها در نشستی که دولت برای آنها گذاشته بود اشاره کرد که وزارت کشور مقرر ساخت تمام موارد فعالیتها را مو به مو باید گزارش دهند. سرپیچی از قوانین ناحق و ناعادلانه گنجی همچنین تاکید کرد "از نظر حکومت ایران، مبارزه قانونی یعنی اینکه بروید در خانه بخوابید" و نمونه آن این است که جنبش سبز ۷ ماه است برای یک تجمع مجوز نداشته است و همه این سرکوب ها نیز از طریق قانون سرکوب می شود. بنابراین جلوی قانون ناعادلانه، غیرمنصفانه و غیر وجدانی، باید نافرمانی مدنی و نقض قانون کرد. وی در ادامه سخنان خود جنبش سبز را جنبشی اجتماعی که محصول نافرمانی مدنی است ذکر کرد و ادامه آنرا نیز محصول نافرمانی مدنی دانست. گنجی نمونه های ماندلا و هاول را نیز پیرامون این نافرمانی مثال زد. گنجی از نتایج سازمان یابی و قدرت گیری جامعه مدنی را، عقب نشینی و امتیاز دهی حکومت در برابر خواسته های جامعه-حتی برای تغییر قانون و برگزاری انتخابات آزاد- ذکر کرد. برگ های برنده جنبش گنجی عدم توسل به خشونت و اخلاقی بودن جنبش سبز را، از برگهای برنده آن دانست و برای موفقیت آن عنصر زمان و بردباری را حائز اهمیت دانست. وی موارد ذکر شده در بیانیه اخیر مهندس موسوی را نیز، خواسته های حداقلی جنبش و مینیمال هایی جهت نزدیک کردن مطالبات مردم به یکدیگر ذکر کرد و هرگونه عقب نشینی موسوی از مواضع خود را ردکرد . بیاینه مهندس موسوی اکبر گنجی در بخش پرسش و پاسخ این نشست طولانی، در جوابِ سوالی پیرامون اینکه "آیا بیانیه پنج اندیشمند جنبش (خواسته های بهینه جنبش سبز) که بلافاصله بعد از بیانیه مهندس موسوی منتشر شد، جلوتر از مهندس نبود" گفت در بیانیه ما، تمام مطالب مندرج در بیانیه های قبلی مهندس موسوی لحاظ شده بود. وی همچنین در پاسخ به پرسش یک نفر پیرامون اینکه "آیا زمان انتشار بیانیه موسوی بد موقع نبود؟ و آیا نشانه ضعف نیست؟ گفت "اتفاقا خیلی دیر هم بود، چرا که آقای خامنه ای نمی تواند حتی یک ماده از آن پنج مورد را بپذیرد." </span></strong></div>وبلاگ شخصی بهزاد پیله ورhttp://www.blogger.com/profile/11813446570223118306noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-11316620.post-77764999226868994142009-12-05T23:48:00.000-08:002009-12-05T23:50:27.227-08:00مهدی کروبی خطبه عقد غیابی پیمان عارف دانشجوی دربند را جاری کرد<a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEiXEddgtuywso2axo9uY5LoQkFF-pQRnp8kDjcQGfnWfeaYP2moU91LJVQtYNBcvhrw4sFoqIeq1BxehLvKCvHIlVYJvVUGmeK_8gmEmKdaOxifnLm9RGbU5HdcXkmVoUfzUfcH/s1600-h/untitled.bmp"><img id="BLOGGER_PHOTO_ID_5412027328408311986" style="FLOAT: left; MARGIN: 0px 10px 10px 0px; WIDTH: 250px; CURSOR: hand; HEIGHT: 136px" alt="" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEiXEddgtuywso2axo9uY5LoQkFF-pQRnp8kDjcQGfnWfeaYP2moU91LJVQtYNBcvhrw4sFoqIeq1BxehLvKCvHIlVYJvVUGmeK_8gmEmKdaOxifnLm9RGbU5HdcXkmVoUfzUfcH/s400/untitled.bmp" border="0" /></a><br /><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">مهدی کروبی خطبه عقد غیابی پیمان عارف دانشجوی دربند را جاری کرد<br /><br />شبکه جنبش راه سبز (جرس): روز دوشنبه نهم آذرماه ، خانواده پیمان عارف دانشجوی زندانی و محروم از تحصیل که از سی خرداد ماه و پس از رویدادهای اولیه پس از انتخابات در زندان اوین بسر می برد و همچنین خانواده سمیرا جمشیدی ، به همراه چند تن از دوستان در منزل شیخ مهدی کروبی حضور یافتند تا شاهد برگزاری مراسم ازدواج غیابی فرزندانشان باشند.<br />شیخ به مانند همیشه با روی باز ضمن خوشامد گویی به استقبال میهمانان آمد و با ابراز تاسف نسبت به بازداشت های گسترده و نقض حقوق بشر نسبت به افراد در بند عنوان داشت که چون گذشته تلاش خود را برای آزادی زندانیان سیاسی به کار خواهد گرفت.<br /><br />ین مراسم به دلیل عدم امکان تماس بیش از یک دقیقه از زندان اوین چندین بار متوقف گردید اما در نهایت با تماسهای پیاپی و قرائت خطبه عقد توسط شیخ مهدی کروبی و پاسخ زوجین این ازدواج به صورت غیابی صورت گرفت. </span></strong></div>وبلاگ شخصی بهزاد پیله ورhttp://www.blogger.com/profile/11813446570223118306noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-11316620.post-8731285801807482792009-12-02T11:25:00.000-08:002009-12-03T02:28:56.756-08:00بیانیه 16 آذر<strong><span style="font-size:130%;"><div align="center"><br />بیانیه فعالان جبهه متحد دانشجوئی در فرا رسیدن 16 آذر<br /><br />ما زنده به آنیم که آرام نگیریم<br />موجیم که آسودگی ما عدم ماست<br /><br />شانزدهم آذر دیگری فرا میرسد<br /><br /><br />بیش از نیم قرن از مبارزات حق طلبانه جنبش دانشجوئی ایران میگذرد .خاطره جانباختن قندچی ،بزرگنیا و شریعت رضوی ،اکبر محمدی وعزت ابراهیم نژاد و سایر جانباختگان این جنبش همچنان با ما و در ماست، دانشگاه به سنگر مبارزه ملتی تبدیل شده که بیش ازیک قرن است برای دستیابی به دموکراسی ،برابری و آزادی خستگی ناپذیر به پیش میرود و همواره با فرا رسیدن شانزدهم آذر دانشجویان دیروز و امروز در کنار سایر آحاد ملت ایران تجدید عهدی میکنند با تمامی جانباختگان راه آزادی که تا دست یافتن به دموکراسی و آزادی یک قدم به عقب نخواهند نشست.<br /><br />امسال ۱۶ آذر رنگ و بوی دیگری دارد.مبارزات خونین ماههای اخیر ایران که پس از کودتای سیاسی ولایت مطلقه فقیه و ایادی سر سپرده اش صورت گرفت، دستگیری های پیاپی فعالین جنبش دانشجوئی و احکام سنگین انضباطی و خصوصا جانباختن عزیزترین فرزندان آن آب و خاک جای هیچگونه مصامحه با رژیم حاکم را باقی نمی گذارد دولت نامشروع حاکمه با ایجاد رعب و وحشت در جامعه، دستگیری فعالان مدنی اعم از زنان ،کارگران،معلمان و دانشجویان سعی در به عقب راندن جنبشهای درون جامعه دارد .<br /><br />۱۶ آذر امسال گرد هم میائیم تا یادواره استقامت سرو قامتان جنبش دانشجوئی را گرامی بداریم و تجدید میثاقی کنیم با آرمانهایمان که تا استبداد حاکم است جنبش دانشجوئی ایران در کنار سایر جنبشهای مدنی از مبارزه دست برنداشته و تا احقاق دمو کراسی در جامعه یک قدم به عقب نخواهیم نشست.<br /><br />حسن زارع زاده اردشیر-فرزاد حمیدی-پارسا جعفری-رضا اشرف پور-حمید علیزاده -دکتر عباس آزادیان<br />دکتر حسن ماسالی-دکتر عزت مصلی نژاد-کورش صحتی-منوچهر محمدی-بهزاد پیله ور-مهدی حویزی<br />ماشاالله عبدالله زاده-مهرداد ماجدی-سپیده پور اقائی-حسن طالبی-فرشاد طاهری-داود بابا احمد بختیاری<br />دکتر شهلا عبقری-دکتر سیاوش عبقری- فرشاد ظاهری-مجید کریمی-امیر میلانی-فرامرز شیراوند-<br /><br />لیست اسامی ادامه دارد<br /><br />وعده ما<br />Monday Dec 7th<br /><br />Mel lastman sq, North York, ON, from 5 to 9pm<br /><br />و همچنین<br /><br />Washington DC, Lafayette park, Monday Dec 7th at 4 PM </div></span></strong><div align="center"><strong>و<br />in front of Iranian Embassy in London,United</strong></div><div align="center"><b><br /></b></div><div align="center"><strong>Kingdom, from 5 - 9pm</strong></div><div align="center"><strong><span style="font-size:130%;">و</span></strong></div><div align="center"><strong><span style="font-size:130%;"> در آتلانتا : یکشنبه 6 دسامبر 2009<br />- 1:30 بعد از ظهر: تزیین ماشین ها و 2:30 بعد از ظهر - حرکت کاروان ماشین ها ازمقابل پارکینگ مقابل سینمای تارا*. به مدت 3ساعت در خیابان های پر رفت وآمد شهر در حرکت خواهد بود.<br />تلفون اطلاعات:0256-483-404<br />e mail:mzdero@bellsouth.net<br />*UA Tara Cinemas-Atlanta,<br /> 2345 Cheshire Bridge Road N.e., Atlanta , GA 30324</span></strong> </div>وبلاگ شخصی بهزاد پیله ورhttp://www.blogger.com/profile/11813446570223118306noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-11316620.post-13639698269308415362009-11-01T10:24:00.000-08:002009-11-01T10:25:41.046-08:00توهم تاریخی<div align="right"><strong><span style="font-size:130%;"> علی اکبر هاشمی رفسنجانی بهرمانی، یکی از ابهامات تاریخ حکومت اسلامی است، که ارزیابی های متفاوت توسط نظریه پردازان و مردم، و تحلیل های ناهمگون توسط استراتژیست های دولت نظامی ـ امنیتی، در مورد وی، گفته و نوشته شده است. پاره ای از تحلیل گران، او را به عنوان رهبر مافیای مالی و نفتی معرفی کرده و بدان بسنده می کنند. برخی دیگر از او یک استراتژیست قدرتمند می سازند که فقط "هاشمی است که توان عبور دادن رژیم، از بحران کنونی را دارد"، و عده ای از دلباختگانش او را همطراز با فروغی و قوام السلطنه و دکتر مصدق می بینند، و تدبیر و دوراندیشی او را به اوج رسانده و همتایی برای او نمی یابند. در 17 جولای اخیر، دیدیم، که پاره ای از مردم همچون دلباختگان و جان شیفتگان راهی نماز جمعه تهران شدند، که با دخیل بستن به این امامزاده، شاید از بحران موجود گذر کنند و کشتی توفان زده به ساحل امن برسد. در این نوشته، تلاش می شود که با پژوهشی کوتاه، با اتکا بر اسناد، گفتارها و نوشتارهایی که توسط هاشمی در نیم قرن اخیر، تهیه شده است، پوشش مرصع نشان و هوشمندی دروغین هاشمی، به کناری زده شود، و هاشمی حقیقی در تماشاخانه تاریخ و سیاست به نمایش گذاشته شود. باور کردن قسم حضرت عباس یا دم خروس "اعتبار یابی دروغین" و "انقلابی جلوه دادن خویشتن" یکی از روان پارگی هایی است که در طول انقلابات و جنبش های گوناگون گریبان پاره ای از صاحبان قدرت را می گیرد و آنان را به گرداب نیستی رهسپار می کند. در تاریخ جهان و کتاب های خاطره نویسی بزرگان، همچون ناپلئون، هیتلر، محمدرضا شاه و ... سناریوهای مشابه فراوان می توان جست. هاشمی نیز در این گرداب، دست و پا فراوان زد، و به منظور "اعتباریابی و انقلابی جلوه دادن دروغین"، خود را در سالهای 1337 از نزدیکان خمینی جلوه داده و در حادثه 15 خرداد 1342، صحنه گردان اصلی به نمایش گذاشته، و چندین بار از دستگیری خویش، خبر داده است. دستگیری هاشمی رفسنجانی بسیار کوتاه مدت بود و نخستین آن در سال 1344 به وقوع پیوست. هاشمی در سال 1313 در جلگه نوق ـ از جلگه های رفسنجان ـ متولد شد. (ص 19، کتاب دوران مبارزه). برای کسب علوم فقهی راهی قم می شود و در خانه برادران مرعشی ها، اتاقی کرایه می کند که اتفاقاً، آن منزل در مقابل خانه خمینی قرار داشته است و در سال 1337 با خواهر صاحبخانه (عفت مرعشی) ازدواج می کند. در دهه 30، خمینی و روحانیت، نقش فعال سیاسی نداشتند و آن به دلیل وجود آیت الله بروجردی بود که در سال 1324 از نجف راهی قم شد، و تا فروردین 1340 که فوت کرد، به عنوان تنها رهبر شیعیان جهان، مانع هر نوع حرکت سیاسی می شد، و حتی در روز تولد ولیعهد، مرتضی برقعی را برای عرض تبریک راهی تهران کرد. با کندوکاو در تاریخ دهه 30، فعالیت سیاسی از طرف خمینی و اطرافیانش ملاحظه نمی شود. نخستین حرکت خمینی، مخالفت وی با حضور بانوان سپاه دانش بود که هاشمی در ص 133 کتاب دوران مبارزه، اوایل بهمن 1341 را رقم می زند. هاشمی در سلاخی و قصابی تاریخ و وارونه سازی حقایق یک متخصص حرفه ای است. کتاب دوران مبارزه که به همت فرزند خلفش مهدی هاشمی چاپ شده است، مملو از این نمایشات دروغین تاریخی است. از صفحه 421 تا صفحه 815 بیش از 300 سند (که مرجوع به ساواک است) دیده می شود. به عنوان نمونه: در صفحه 421 کتاب "دوران مبارزه ..." از طرف رئیس شهربانی کل کشور علوی مقدم به نخست وزیر ـ اقبال ـ سندی جعل شده است بدینگونه: "... اکبر هاشمی به همدان آمده بود ... و مطالب تا اندازه ای تحریک آمیز گفته بود... چون مشارالیه تا اندازه ای خردسال! بود ... مرخص شده است..." سال 1337 همان سالی است که با عفت مرعشی ازدواج می کند، و او یک جوان 24 ساله بوده، آیا سرلشکر علوی مقدم رئیس کل شهربانی، تفاوت یک جوان 24 ساله و یک طفل خردسال را نمی داند؟ سال 1337، اقبال نخست وزیر بود و علوی مقدم مقتدرترین رئیس شهربانی تاریخ شاهنشاهی محمدرضا شاه بود، و تا آنجا قدرت داشت که نتیجه انتخابات را دستکاری کرد که صدای اعتراض آمریکایی ها هم درآمد! هاشمی، در این خیالات است که به مردم وانمود کند، که بختیار، علوی مقدم و اقبال، کلیه امورات مملکت را به حال خود رها کرده و در انتظار آن بودند که این طفل خردسال 24 ساله در همدان چگونه انقلاب می کند؟ آقای هاشمی در چندین جا، از نقش بارز "خویشتن" در حادثه 15 خرداد 1342 در کنار خمینی و در مدرسه فیضیه صحبت می کند و می نویسد. اما یادش می رود که در ص 157 کتاب مزبور نوشته که در 15 خرداد 42 در پادگان باغ شاه به اتفاق آقای باهنر دوران سربازی را طی می کردند و حتی "... ما را هم می خواستند برای سرکوبی تظاهرات ببرند..." جل الخالق! کتاب "دوران مبارزه ..." به منظور "خویشتن انقلابی جلوه دادن" جعل و تنظیم شده است و نمونه های فراوان یافت می شود که از حوصله این نوشته بیرون است. اوج قدرت بعد از حادثه انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی در 7 تیر ماه 1360، هاشمی یکه تاز میدان شد. او رئیس مجلس بود، اما کلیه مسائل مملکت از امور جبهه جنگ گرفته تا انتخاب رئیس جمهور و نخست وزیر و مسایل ریز و درشت کشوری زیرنظر و به فرمان وی پیش رانده می شد. بعد از کشته شدن رجایی و باهنر در انفجار دفتر نخست وزیری ـ شهریور 1360 ـ هاشمی پافشاری می کند که علی خامنه ای رئیس جمهور شود، (صفحات 278 و 279 کتاب عبور از بحران)، خمینی مخالفت می کند، چون معتقد است که یک روحانی و عضو ارشد حزب جمهوری اسلامی نباید رئیس جمهور شود. هاشمی شرایط بحرانی را دال بر گفتارش می کند و خمینی می پذیرد. (صفحات 277 تا 279 کتاب مزبور) سال 60: فروش نفت به اسرائیل ـ آغاز گفت وگوهای هسته ای با کره شمالی تابستان سال 60، حکومت اسلامی با دو بحران اساسی مقابله می کند: درگیریهای پس از 30 خرداد 60 و کشتار مسئولان بالای مملکت از یک سو و شکست های پی در پی در جبهه و نیاز به اسلحه های کشنده و تسلیحات هسته ای و دلار بیشتر از سوی دیگر. در روز 22 شهریور 1360، هاشمی همراه با وزیر دفاع و فرماندهان ارشد سپاه و ارتش و ... راهی کره شمالی می شود(صفحات 281 تا 288 کتاب عبور از بحران)، عمده دیدارها از مراکز تسلیحات می باشد. اکثر ملاقات شوندگان، فرماندهان ارشد پروژه های تسلیحات اتمی کره شمالی هستند. به گمان نگارنده؛ هدف از سفر، آغاز پروژه تسلیحات هسته ای و یاری از کره شمالی بدین منظور بوده، که شش سال پیش راز این حادثه، بر جهانیان آشکار شد. در همان روزها، به درخواست هاشمی، محمد غرضی وزیر نفت در رأس هیاتی، عازم کشوری مبهم می شود که بتوانند معاملات مناسب تری در فروش نفت نصیب رژیم تهران کنند. آیا این کشور مبهم اسرائیل است؟ آیا گزارش اخیر نیوزویک در مورد فروش نفت ایران به اسرائیل هنوز یک راز است؟ ماکیاولیسم و سودای سردار سازندگی آقای ماکیاول سیاستمدار و فیلسوف ایتالیایی (1527ـ1469) حدود 500 سال پیش کتابی نوشت که تصویری گویا از هاشمی ارائه می دهد. ماکیاولیسم، سیاستی است که معتقد به اصول و مبانی اخلاقی و اجتماعی نیست، و هر گونه عملی را برای نیل به مقصود سیاسی و کسب قدرت جایز می داند. هاشمی خصوصیات حقیقی یک ماکیاولیسم را دارد. هاشمی، سالها قبل، کتابی تدوین کرد به نام "امیرکبیر یا قهرمان مبارز" در این کتاب خصوصیات اصلاح طلبانه امیرکبیر در حاشیه و "بابی کشی" وی در متن قرار گرفت. پژوهشگران، هر چند که "بابی کشی" امیرکبیر را از زاویه انتقادی می نگرند، اما اصلاح طلبی وی را به دیده تمجید نگریسته اند، اما خواننده پس از خواندن کتاب "امیرکبیر قهرمان مبارز" هاشمی درمی یابد که گویا ایشان، فقط به دلیل "بابی کشی" از امیرکبیر تجلیل می کرده است. در دوران ریاست جمهوری نام سردار سازندگی را بر خود گذاشت و با راه انداختن باندهای سیاسی و کارگزاران سازندگی در داخل و لابی های نخ نما شده در خارج کشور، تلاش کرد که برای همیشه در جایگاه قدرت باقی بماند. در بهار 1368، در جلسه ای با حضور خمینی و خامنه ای و احمد آقا، هاشمی، پس از تجلیل از خامنه ای، از خمینی می پرسد: "... تکلیف ولایت فقیه پس از حضرت امام چه خواهد شد؟" و خمینی هم می گوید: "مگر همین آقای خامنه ای چه اش می باشد؟" و این ملاکی شد برای مجلس خبرگان، که علی خامنه ای را به عنوان رهبر انتصاب کنند، اما این بار، سودای هاشمی با ناهنجاریهایی روبرو شد، و ماری که در آستین پرورانده، به علت قدرت یابی نظامیان و سپاه، بر گردن او می پیچد و ولوله راه می اندازد. شکاف بین هاشمی و علی خامنه ای در 20 سال اخیر، فزونی گرفت. هاشمی در تکاپو بود که به عنوان نماینده روحانیت سنتی، در ساختار قدرت باقی بماند و جمهوریت را در اسلام جا بزند، اما کشتی بان را سیاستی دگر آمد، و علی خامنه ای به علت پیوند دیرینه با فرماندهان سپاه، حاکمیت مطلقه اسلامی را جایگزین کرد. علی خامنه ای برای حفظ موقعیت خود، امکانات را برای حضور سپاه در ساختار حاکمیت و حوزه های مالی و میدانگاههای رسانه ای فراهم آورد، و بدینگونه بر قدرت فردی خود در ساختار قدرت افزود. شکاف بین هاشمی و خامنه ای، به عمق یک دره است، و ایرانیان با رستاخیز خود در تکاپو هستند که هر دو را در این دره دفن کنند. هاشمی هرگز پیش بینی نمی کرد که فردا چون چشم بگشاید، خود را یک پاره سنگ معلق، در چنگال پلاسیده ی پیر ببیند و در ظلمات سقوط کند و جادوی شیاطین حکومت اسلامی او را هم احاطه کند. پس نوشت: در این نوشته هر جا از کتاب "دوران مبارزه" نام برده می شود منظور کتاب: "هاشمی رفسنجانی دوران مبارزه"، چاپ تهران 1376، زیرنظر محسن هاشمی می باشد. و هر جا که از کتاب "عبور از بحران" نام برده می شود، منظور کتاب "عبور از بحران: کارنامه و خاطرات هاشمی رفسنجانی" چاپ تهران ،تابستان 1378، به اهتمام یاسر هاشمی می باشد. * رضا علوی، نویسنده و مترجم آزاد در تگزاس ـ آمریکا است. </span></strong></div>وبلاگ شخصی بهزاد پیله ورhttp://www.blogger.com/profile/11813446570223118306noreply@blogger.com2tag:blogger.com,1999:blog-11316620.post-52860657349687896202009-10-27T19:55:00.001-07:002009-10-27T19:56:26.592-07:00حکایت ماها در اون دنیا!!<div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">حکایت ماها در اون دنیا!!<br />ميگن يه روز جبرئيل ميره پيش حضرت حق و گلايه ميکنه که: آخه خدا، اين چه وضعيه آخه؟ ما يک مشت ايرونی داريم توی بهشت که فکر ميکنن اومدن خونه باباشون! به جای لباس و ردای سفيد، همه شون لباس های مارک دار و آنچنانی ميخوان! هيچ کدومشون از بالهاشون استفاده نميکنن، ميگن بدون 'بنز' و 'ب ام و' جايی نميرن! اون بوق و کرنای اسرافیل من هم گم شده... يکی از همين ها دو ماه پيش قرض گرفت و رفت ديگه ازش خبری نشد! خسته شدم از بس گفتم جلوی دروازه بهشت رو جارو بزنن... امروز تميز ميکنیم، فردا دوباره پر از پوست تخمه و هسته هندونه و پوست خربزه است! من حتی ديدم بعضيهاشون کاسبی هم ميکنن و حلقه های بالای سرشون رو به بقيه ميفروشن .<br />خداوند می فرمایند: ای جبرئيل! ايرانيان هم مثل بقيه، فرزندان من هستند و بهشت به همه فرزندان من تعلق داره. اينها هم که گفتی، خيلی بد نیست! برو يک زنگی به مسئول جهنم بزن تا بفهمی درد سر واقعی يعنی چی!!! جبرئيل ميره زنگ ميزنه به مسئول جهنم... دو سه بار ميره روی پيغام گير تا بالاخره طرف نفس نفس زنان جواب ميده: جهنم، بفرماييد؟<br />جبرئيل ميگه: آقا سرت خيلی شلوغه انگار؟<br />مسئول جهنم آهی عمیق و سوزناک مي کشه و مي گه: نگو که دلم خونه.... اين ايروني ها اشک منو در آوردن به خدا! شب و روز برام نگذاشتن! تا روم رو ميکنم اين طرف، اون طرف يه آتيشی به پا ميکنن! تا دو ماه پيش که اينجا هر روز چهارشنبه سوری بود و آتيش بازی!... حالا هم که... ای داد!!! آقا نکن! بهت ميگم نکن!!! جبرئيل جان، من برم .... اينها دارن آتيش جهنم رو خاموش ميکنن که جاش کولر گازی نصب کنن...</span></strong></div>وبلاگ شخصی بهزاد پیله ورhttp://www.blogger.com/profile/11813446570223118306noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-11316620.post-36922152032286990932009-10-15T22:46:00.000-07:002009-10-15T22:50:17.514-07:00دبیر کل سازمان ملل در آخرین گزارش سازمان ملل، در مورد سرکوب بیرحمانهٔ اعتراضات به انتخابات ابراز نگرانی شدید کرد.ا<a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEg3qhDUQZ1mNYNvCT-lKLIZPP2SYTRm-WAf5-mMx6stlCWO-Ywj6jx5kmiAQavDZxhxXW-fz6ZLKT1VSE4skTb4bhAjS9y2zUH3dUZ5y8xU5qeoKa9sZ8zM_rXtLGXeKGz9H6C7/s1600-h/10127_155515594453_45061919453_2505873_7546910_n.jpg"><img id="BLOGGER_PHOTO_ID_5393070480378297394" style="FLOAT: left; MARGIN: 0px 10px 10px 0px; WIDTH: 200px; CURSOR: hand; HEIGHT: 150px" alt="" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEg3qhDUQZ1mNYNvCT-lKLIZPP2SYTRm-WAf5-mMx6stlCWO-Ywj6jx5kmiAQavDZxhxXW-fz6ZLKT1VSE4skTb4bhAjS9y2zUH3dUZ5y8xU5qeoKa9sZ8zM_rXtLGXeKGz9H6C7/s200/10127_155515594453_45061919453_2505873_7546910_n.jpg" border="0" /></a><br /><div align="right"><span style="font-size:130%;">ا ۲۳ مهر - دبیر کل سازمان ملل در گزارشی در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران به مجمع عمومی سازمان ملل که امروز انتشار یافت، ابراز کرد که به خاطره گزارشات رسیده در مورد اعمال فشار بیش از حد، دست گیریهای بی منطق و شکنجه های احتمالی در جهت سرکوب اعتراضات به نتایج بحث بر انگیز انتخابات ریاست جمهوری ایران به شدت آشفته شده است</span></div><br /><div align="right"><span style="font-size:130%;">.ابان کی-مون در این گزارش نوشت: "نحوهٔ بر خورد مسٔولان با اعتراضات پس از انتخابات در مورد رعایت آزادی بیان و عقیده، حق تشکیل احزاب و برگزاری تجمعات ، روش بر خورد پلیس با تظاهر کنندگان و نحوهٔ رفتار و پیگیری پروندهٔ بازداشت شدگان باعث نگرانی است</span></div><br /><div align="right"><span style="font-size:130%;">." اآقای بان کی-مون افزود که در پی اعلام پیروزی محمود احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور دهها هزار نفر از طرفداران کاندیدای رقیب طی چندین روز متولی به خیابان آمدند تا اعتراض خود به نتایج اعلام شده را ابراز دارند. تلویزیون دولتی از کشته شدن هفت نفر در خشونتها خبر داد، در حالیکه بر اساس گزارشهای بسیار حداقل بیست نفر در این خشونتها کشته شدند و تعداد بسیار بیشتری مجروح شدند.اوی افزود که کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل و سرپرست متخصصان حقوق بشر سازمان ملل نگرانی خود را در مورد به کارگیری فشار بیش از حد توسط نیروهای پلیس، بازداشت های خودسرانه و قتل عام و به خصوص گزارشهای رسیده در مورد جنایت انجام شده توسط نیروهای شبه نظامی بسیج ابراز کرده است.اوی خاطر نشان کرد که همزمان با شدت گرفتن اعترضات، مسٔولان ایرانی با مسدود کردن سایتهای اینترنتی، جلوگیری از خبر رسانی در مورد اعتراضات، افزایش فشار به خبرنگاران و عدم اجازه خروج آنها از دفتر کارشان برای تهیه گزارش؛ بر شدت محدودیتهای رسانه ای افزودند. مقامات ایرانی همچنین در تلاش برای مسدود کردن سایتهای اجتماعی و سایر سایت های اینترنتی هستند که برای خبررسانی و ارسال تصاویر از تظاهرات به سراسر جهان توسط مردم استفاده میشود.ادر این گزارش آقای بان کی-مون همچنین کشته شدن ندا آقاسلطان در تظاهرات تهران که تصویر آن توسط اینترنت در تمام جهان پخش شد و توجه جامعه جهانی را به خود جلب کرد را مورد توجه قرار داد.ادبیر کل سازمان ملل در این گزارش در میان سایر موارد نقض حقوق بشر در ایران به اعدام کودکان به عنوانه مسئله بسیار نگران کنند اشاره کرد. او تاکید کرد: "اجرای حکم اعدام برای کسانی که پیش از رسیدن به سن هجده سالگی مرتکب جرمی شده اند بر خلاف پیمان بین المللی آزادیهای سیاسی و مدنی و همچنین بر خلاف کنوانسیون حقوق کودک که هر دوی آنها توسط جمهوری اسلامی ایران پذیرفته شده است، هست."ا</span></div>وبلاگ شخصی بهزاد پیله ورhttp://www.blogger.com/profile/11813446570223118306noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-11316620.post-24746735990891919052009-10-15T22:43:00.000-07:002009-10-15T22:46:04.593-07:00Secretary-General deeply troubled by reports of violent extinction of election protests in latest report.<a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEh2SEE8U1LuAo-h1W089OHbO_MADp1pM3lbuEnouVStWvyEEmKbTr6EIceAe8zZU2c5PaeCS9ERBSpvAlEfGNiOhT_O85PT2s5ikD0SYhUe05jYyc3tveqf2krnVHosqn3s-gcR/s1600-h/10127_155515594453_45061919453_2505873_7546910_n.jpg"><img id="BLOGGER_PHOTO_ID_5393069824095908274" style="FLOAT: right; MARGIN: 0px 0px 10px 10px; WIDTH: 200px; CURSOR: hand; HEIGHT: 150px" alt="" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEh2SEE8U1LuAo-h1W089OHbO_MADp1pM3lbuEnouVStWvyEEmKbTr6EIceAe8zZU2c5PaeCS9ERBSpvAlEfGNiOhT_O85PT2s5ikD0SYhUe05jYyc3tveqf2krnVHosqn3s-gcR/s200/10127_155515594453_45061919453_2505873_7546910_n.jpg" border="0" /></a><br /><div>Secretary-General deeply troubled by reports of violent extinction of election protests in latest report.15 October 2009 – Secretary-General Ban Ki-moon said he was “deeply troubled” by reports of excessive force, arbitrary arrests and possible torture in the suppression of protests over the disputed Iranian presidential elections, in a report to the General Assembly on the country’s human rights situation that was released today.“The handling by authorities of the protests that followed has raised concerns about respect for freedom of expression, assembly and association, the use of force in policing demonstrations and the treatment of and due process afforded to detainees,” Mr. Ban wrote in the report.Mr. Ban said that following the announcement of President Mahmoud Ahmadinejad’s victory, tens of thousands of supporters of the other candidates took to the streets over several days to protest the result, with national television reporting the death of seven people after violence erupted.“There is no accurate measure of the number of casualties during the protests, but numerous media reports have cited at least 20 people killed and many more injured during the demonstrations,” stressed Mr. Ban.He noted that the UN High Commissioner for Human Rights Navi Pillay led a chorus of UN rights experts voicing concern over the use of excessive police force, arbitrary arrests and killings, in particular reported acts of violence by members of the Basij militia.As the protests grew, authorities restricted the media by blocking websites, banning them from unauthorized demonstrations and implementing new restrictions requiring journalists to obtain permission before leaving the office to cover any story.Iranian authorities also sought to block the use of social networking and other websites that had been used to broadcast information and visual images of the protests internationally.Mr. Ban highlighted the death of Neda Agha Soltan, a young woman who was shot in the chest during a demonstration in Tehran. The incident received widespread international attention as a result of its wide circulation via the Internet.Among the other human rights issues covered in the report, the Secretary-General spotlighted the execution of juveniles as a specific area for concern.“The imposition of the death penalty on individuals who commit crimes while under the age of 18 is a breach of both the International Covenant on Civil and Political Rights and the Convention on the Rights of the Child, to which the Islamic Republic of Iran is a party.”</div>وبلاگ شخصی بهزاد پیله ورhttp://www.blogger.com/profile/11813446570223118306noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-11316620.post-68904464011907766022009-10-09T18:08:00.000-07:002009-10-09T18:26:24.560-07:00تار عنکبوت خامنه ای<a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhxFMFJBYlySKCWgZXa_qw79TfPV1ej0zvp-nNwOLEf518MGKbu_biGnQpngWU6je4jEyx1K_q1j9ZyInOvn-TEQ2At06s2PwDkvOihJkGO0b1t6ELEWO2nL5S7kGE8bq0fvdNb/s1600-h/9bkj93vgk4olzdl2c4cd.jpg"><img id="BLOGGER_PHOTO_ID_5390772430406262082" style="FLOAT: left; MARGIN: 0px 10px 10px 0px; WIDTH: 270px; CURSOR: hand; HEIGHT: 400px" alt="" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhxFMFJBYlySKCWgZXa_qw79TfPV1ej0zvp-nNwOLEf518MGKbu_biGnQpngWU6je4jEyx1K_q1j9ZyInOvn-TEQ2At06s2PwDkvOihJkGO0b1t6ELEWO2nL5S7kGE8bq0fvdNb/s400/9bkj93vgk4olzdl2c4cd.jpg" border="0" /></a><br /><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">تارعنکبوتی که خامنه ای از روابط شخصی بوجود آورده است:سيد علی خامنه ای از آن رو تقلب بزرگ را رهبری کرد و احمدی نژاد رئيس جمهوری گرداند که فکر می کرد با اين کار، جانشينی مجتبی را تضمين می کند و سلطنت را برای فرزند خشونت طلب خود به ارث می گذارد .خامنه ای، در بيت خود، مجموعه ای از بزرگترين جنايتکاران را گرد آورده است و با وابستگی های سببی و نسبی ميان آنها تارعنکبوتی از روابط شخصی پديد آورده و اين تارعنکبوت دولت را در خود گرفته است:● قبل از معرفی فرزندان و زير مجموعه آنها، به معرفی خواهر و برادران وی و برادران همسر وی می پردازيم:۱ - سيد محمد خامنه ای برادر «رهبر» که از ابتدای انقلاب، صاحب مقامات سياسی گشته و در سالهای اخير، وارد باندهای رسانه ای اين نظام شده است . او نماينده مجلس و عضو گروه ۹۹ نفره بود. پيش از آن، در دادسرای انقلاب، اسناد انقلاب، کار کرد . به عضويت مجلس خبرگان در آمد و در آن مجلس، از طرفداران ولايت فقيه بود. بعد از آنکه مورد عتاب خمينی شد، ديگر در صحنه سياست نمايان نشد. بعدها مدير موسسه ملاصدرا شد و هم اکنون نيز با استفاده از امکانات برادر معزز بر اين موسسه حکومت می کند .۲ - سيد هادی خامنه ای يکی ديگر از برادران سيد علی است. او سالها در امور بازجويی و امنيتی در کنار برادر و گروه وابسته به وی بود. اما بعد ببر اثر کسب آگاهی هايی، از آن باند دوری گزيد .در سال های ۶۰ که در بازجويی ها و شکنجه ها شرکت می کرد، گفت: ما شلاق های تعزير را نزد امام برديم و ايشان با مشاهده آنها اعلام کرد که تعزير به آنها اشکالی ندارند !اما توضيح داد: «ما کابل ها ی مورد استفاده دربازجويی را به نزد "امام" برده ايم. ايشان آن هايی راکه شرعی هستند، تاييد کرده اند.» او سالها بعد به گروه اصلاح طلبان پيوست و از اعضای هيات مؤسس مجمع روحانيون مبارز در کنار خاتمی و محتشمی پور و موسوی لاری و... شد. او تا به حال در انتشار دو نشريه مدير مسئول بود که هر دو توسط گروه هوادار برادر رهبر تعطيل شده اند: اولی جهان اسلام بود و دومی حيات نو . البته به نظر می رسد که حيات نو مدتی بعد منتشر شد . سيد هادی جهت انتشار نشريه حيات نو مبلغ ۵۰۰ ميليون تومان از شهرام جزايری پول دريافت داشت . در خور يادآوری است که او غير از پولی که به کروبی و هادی خامنه ای داده بود، مبلغ ۲ ميليارد تومان هم به «رهبر» داده بود. وقتی او را دستگير کردند، از جمله برای اين که اصلاح طلبان را بی اعتبار کنند، شکنجه کردند برای اين که نگويد بعنوان کارگزار يک مافيای نظامی – مالی عمل می کرده است و خود را همه کاره بخواند.سيد هادی زمانی که نماينده مجلس بود بارها از سوی چماقداران برادر تهديد شد و يکبار نيز به شدت از سوی آنان مورد ضرب و شتم قرار گرفت و به همراه بهزاد نبوی راهی بيمارستان شد .۳- سيد حسن خامنه ای برادر ديگر « رهبری» است. سالها است که او با دوری گزيدن از مسائل سياسی در سمت رييس بازرسی وزارت نفت مشغول به کار است و حساب خود را از برادران ديگر تا حدی جدا نگاه داشته است .۴ – سيد بدريه خامنه ای خواهر رهبر انقلاب همسر شيخ علی تهرانی بود. او سيد علی را شخصی فاسد می دانست و در باره فسادهای او، به بنی صدر رئيس جمهوری ايران نامه نوشت. بعد از کودتای خرداد ۶۰، شيخ علی مخالف رژيم خمينی شد و به عراق گريخت و از راديو بغداد، بر ضد خمينی تبليغ کرد. به نجف رفت و طاقتش طاق شد. در «رهبری» سيد علی، به ايران بازگشت. مدتی در زندان بود و اينک تحت نظر زندگی می کند.● اما همسر خامنه ای دو برادر دارد که هردوی انها از مقامات بالای کشور شده اند:۱ - حسن خجسته باقرزاده برادر زن خامنه ای متولد سال ۱۳۳۱ در مشهد است. او مدرک کارشناسیاش در رشته جامعه شناسی را از دانشگاه تهران، فوق ليسانس مردمشناسی را از دانشگاه تهران و مدرک دکترای مديريت استراتژيک خود را از دانشگاه عالی دفاع ملی دريافت کرده است. – دانشگاهی که اکثر مقامات برای دريافت مدرک دکترا به آن وارد می شوند و بدون زحمت مدرک خود را دريافت می کنند - وی عضو هیأت علمی دانشکده صداوسيمای جمهوری اسلامی است و نخست به عنوان تهيهکننده برنامه صبحگاهی راديو و سپس به عنوان مدير گروه اجتماعی راديو تهران با صدای جمهوری اسلامی اغاز به کار کرد دکتر حسن خجسته از سال ۱۳۷۷ تاکنون به عنوان معاون رئيس سازمان صدا و سيما در امور صدا فعاليت داشته است و ۹ دوره رئيس جشنواره بينالمللی راديو بوده است. خجسته همچنين به سمت نايب رئيس اتحاديه راديو تلويزيونهای آسيا و اقيانوسيه (ABU) در سال ۲۰۰۷ منصوب شده است. وی هم اينک معاون نظارت و برنامه ريزی صدا و سيما انتخاب شده است .۲ - جواد خجسته باقرزاده برادر زن خامنه ای که در زندان محسن دعاگو را لو داده بود. ( خاطرات حجت الاسلام محسن دعاگومرکز اسناد انقلاب اسلامی – ص ۱۲۱) او عضو باند فاسد اقتصادی که همراه خوشکوش برای برادران افراشته موبايل از دوبی وارد می کردند و می فروختند . دادگاه برادران افراشته به رياست محسنی اژه ای سعی بسيار کرد او را بيگناه بگرداند. اما بعدها پای در فساد مالی ديگری بميان آمد .* فرزندان خامنه ای و اعضای خانواده آنها۱ - «حجت الاسلام» سيد مصطفی خامنه ای فرزند ارشد خامنه ای است. او داماد «آيت الله» خوشوقت می باشد. نزد «آيات الله» مجتهدی الله شاهرودی و خوشوقت درس خوانده است. هم اکنون مشغول ساخت و ساز می باشد و در امور زمين و آپارتمان سازی يدی طولا دارد. گفته می شود که او هم اکنون در «بی – ام – و» و آپارتمان سازی در کشورهای افريقايی با سيد محمد شريف مهدوی شريک می باشد .● آيت الله عزيز خوشوقت از اعضای شاخه فتوای سازمان ترور و از صادر کنندگان فتوای قتل مبارزان است. عزيز خان در مسجد چيذر کلاسهای مخصوص سران انصار حزب الله و مسئولان امنيتی را برگزار می کند و مريدان بسياری دارد که «رهبر» را در سرکوب مردم ياری می دهند . در اعترافات سعيد امامی نام خوشوقت نيز امده است: سعيد امامی : « دستور قتل داريوش فروهر و پروانه اسکندری را به روال معمول هميشگی حجتالاسلام علی فلاحيان به من داد. احکام اعدام ساير محاربين قبلا در زمان وزارت فلاحيان صادر شده بود.. از مدتها پيش قرار بر اين بود که عوامل مؤثر فرهنگی وابسته که توطئه تهاجم فرهنگی را در ايران پياده میکردند و جمعا صد نفر بودند اعدام شوند. حکم حذف ۲۹ نفر از نويسندگان از مدتها پيش مشخص و احکام قبلاً صادر شده بود که در مورد ۷ تن از آن عناصر احکام در دوره وزارت علی فلاحيان اجرا شده بود. وقتی حکم اعدام فروهر به ما ابلاغ شد پرسيديم که تکليف احکام معطل مانده اعضای کانون نويسندگان چه میشود؟ حاج آقا دری گفتند هرچه سريعتر اقدام شود بهتر است. اين بار نيز مثل ماقبل انجام شد با فرق اينکه بجای ابلاغ از سوی فلاحيان امور از طريق حاج آقا دری نجفآبادی هماهنگ میشدسئوال :آيا اين قتل ها توسط اوامر افرادی مانند فلاحيان بود و حکم عمومی حفظ نظام را داشته است يا نه؟سعيد امامی: فلاحيان با وجود آنکه خود حاکم شرع بود، اما معمولاً و در موارد حساس احکام حذف محاربان را شخصاً صادر نمیکرد. او اين احکام را از آيتالله خوشوقت، آيتالله مصباح، آيتالله خزعلی، آيتالله جنتی و گاها نيز از حجتالاسلام محسنی اژهای دريافت میکرد و بدست ما میداد. ما فقط به آقايان اخبار و اطلاعات میرسانديم و بعد هم منتظر دستور میمانديم » .سعيد امامی در جايی ديگر می گويد: «....مثلا وقتی باخبر شديم که حاج احمد آقا در جلسات خصوصی به مسئولان نظام و حتی به ولايت امر اهانت میکند. آن را ارجاع داديم و بلافاصله دستور آمد که همه رفت و آمدهای ايشان را زير نظر بگيريد و از مکالمات و ملاقاتهای ايشان نوار تهيه کنيد. ما هم بمدت يکسال همين کار را کرديم. متأسفانه حاج احمد آقا به راه يک طرفه بدی وارد شده بود که برگشت نداشت. وقتی دستور حذف حاج احمد آقا را آقای فلاحيان به من ابلاغ کرد مضطرب شدم و حتی به ترديد فرو رفتم. دو روز بعد همراه با آقای فلاحيان به ديدار آيتالله مصباح رفتيم، آقايان محسنی اژهای و بادامچيان هم آنجا بودند البته بعدا" حاج آقا خوشبخت هم از بيت آمدند آنجا و نظر جمع بر اين بود که نبايد به کسانی که با ولی امر مسلمين خصومت میکنند، رحم کرد ...»● برادر زن آقا مصطفی نيز زمانی در معاونت نشريات خارجی وزارت ارشاد مشغول به کار بود که به دليل درگيری با قاضی منصوب خامنه ای، يعنی سعيد مرتضوی، در ماجرای قتل زهرا کاظمی هنگامی، که از وی خواسته شده بود به نفع مرتضوی مطلبی را بنگارد، او نپذيرفت و جرم قاضی مرتضوی را بر ملاء کرد. ولی بعد دعوا ختم شد. زيرا آقا مصطفی وسط را گرفت و پرونده قتل زهرا کاظمی سرهم بندی شد .۲ - «حجت الاسلام» سيد مجتبی خامنه ای فرزند دوم علی خامنه ای و از قصی القلب ترين افراد جامعه است. او در کلاس های مصباح و نوری همدانی و پدر خود و مجتهدی و شاهرودی و خوشوقت درس شقاوت و قساوت را خوانده است . سالهاست که او داعيه رهبری را در سر می پروراند و همه کاره «بيت رهبر» است. مجتبی فردی ضعيف النفس و از پدر خود نيز ترسو تر است. ولی به دليل توهم الوهيت و مقبوليت از سوی خدا خود را جانشين پدر می داند و اميدوار است که در مقام رهبری و استفاده از افرادی مانند سيد احمد خاتمی و مصباح يزدی و نوری همدانی و با درايت مير حجازی بتواند بر ايران حکمرانی کند. سيد مجتبی که در امور امنيتی و اطلاعاتی و اخبار در کنار پدر قرار دارد با استفاده از روابط فی مابين با برخی از سران انصار حزب الله و سرداران کينه توز سپاه پاسداران و بسيج در جريان بعد از انتخابات هم تلاش شد برای اين که نگذارد اشتباه زمان شاه تکرار شود. اين باند با شقاوت تمام با مردم روبرو شد و بنا بر اطلاعات از ۱۰۰ تا ۳۵۰ تن از جوانان اين وطن را به قتل رساند تا بتواند رکورد شاه را در کشتار ۱۷ شهريور بشکند و رکورد دار بيشترين قتل جوانان در يک روز باشد آنهم روز ۳۰ خرداد سال ۱۳۸۸ . اگر خوانندگان توجه داشته باشند در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ نيز چنين کشتاری انجام گرفت. بعد از آن نيز با کشتن و اعدام بيش از چند هزار نفر، خمينی و دستياران او (خامنه ای و هاشمی رفسنجانی و موسوی اردبيلی و...) توانستند رژيم کودتا را بر پا نگاه دارند. در آن کشتار بعد از کودتا بر ضد بنی صدر، رئيس جمهوری منتخب، تنی چند از کسانی که اين روزها در زندان به سر می برند شرکت مستقيم داشتند. سيد مجتبی به دليل روحيه امنيتی ای که از پدر به ارث برده است و همچنين نزديکی بيش از حدش با مسئول امنيت و اطلاعات بيت رهبری يعنی مير حجازی از سالها بنا را بر اين گذارده است که از ديد مردم مخفی ماند تا در روزهايی که با لباس مبدل در ميان مردم رفت و امد می کند مورد شناسايی قرار نگيرد. لذا به ندرت تصويری از او و مير حجازی انتشار يافته است. البته در بسياری از جلسات مسئولان امنيتی و اطلاعاتی او در کنار مير حجازی شرکت دارد اما به صورت ناشناس زيرا کمتر شناخته شده است .وی داماد غلامعلی حداد عادل می باشد.● حداد عادل کسی است که سالها در امور فرهنگی و سياسی و اجرايی در کشور دخيل بوده است و هست. او طی سه دهه خدمتگزار استبداد خون ريز و فسادگستر بوده است. جالب اينجاست که در جريان انتخاب افرادی برای نظارت بر شمارش آرا توسط شورای نگهبان، او يکی از چند نفری بود که از وی نام برده شد. البته مابقی نيز از ايادی «رهبر» بودند مانند رحيميان و ولايتی و دری نجف آبادی .غلامعلی حداد عادل متولد۱۳۲۴ - تحصيل کرده مدرسه علوی و پدر عروس آقای خامنهای و کانديدای رياست صدا و سيما و دارای دکترای فلسفه از دانشگاه تهران و از افرادی است که دارای مشاغل زيادی بوده و اکنون نيز هست. از جمله نمايندگی مجلس - نائب رئيس شورای عالی آموزش و پرورش کشور - عضو و موسس المپيادهای دانشآموزی - عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی - مدير عامل بنياد دايره المعارف اسلامی - عضو شورای عالی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (همکار جواد لاريجانی و هم گروهاش با آبادگران، متکی معاون ارتباطات سازمان )- عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی (همکار علی لاريجانی - احمد جنتی - ولايتی و...)- عضو هيات امنای بنياد ايرانشناسی - عضو هيات آمنای انجمن آثار و مفاخر فرهنگی - عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام ) - عضو هيات امنای مجمع جهانی اهل بيت (ع) (همکار ولايتی و نوری همدانی و يزدی) - نماينده فعلی مجلس و عضو هياتهای بسيار ديگر و در ضمن دارای دبيرستانهای غير انتفاعی دخترانه و پسرانه است که توسط وابستگان به او و همسر و دختر او اداره می شوند .● طيبه ماهروزاده همسر حداد عادل و مادر همسر مجتبی خامنه ای که به همراه خواهر آقا مجتبی، بشری خانم و ديگر وابستگان، دبيرستان دخترانه مجموعه فرهنگ را اداره می کنند . همانگونه که حداد عادل، و مردان نزديک به او، دبيرستان پسرانه فرهنگ را صاحب هستند .● فخرالدين حداد عادل فرزند غلامعلی حداد عادل که سالهاست مدير مسئول نشريه همشهری جوان را است.● خورسنديان همسر خواهر زاده غلامعلی حداد عادل و کانديدای شيراز است وی باجناق نجابت نماينده سابق شيراز و از اعضای باند سياسی و اقتصادی حامی نظام ولايت فقيه می باشد در مورد خانواده نجابت در بخش های بعدی دانستنی ها شرح داده خواهند شد.۳ - «حجت الاسلام» سيد مسعود خامنه ای فرزند ديگر سيد علی خامنه ای است. او نيز در امور امنيتی و اطلاعاتی و رسانه ای در کنار برادر ديگر، سيد مجتبی، مشغول به کار است وی سالها قبل با دختر آيت الله خرازی ازدواج کرد ..● آيت الله سيد محسن خرازی از علمای وابسته به گروه انصار حزب الله بود که در سالهای اخير با توجه به نوع عملکرد اين باند تا حدی از آنها فاصله گرفته است به گونه ای که دورس وی در «موسسه آموزش و پزوهش امام خمينی» که تحت سرپرستی مصباح يزدی است از وی ستانده شد و در واقع او اخراج شد .وی سالها در مقام قضايی در کار صدور احکام اعدام و زندان مبارزان بوده است. هم اکنون مسئوليت گروه حزب الله – نه انصار حزب الله - را در اختيار دارد. نشريه حزب الله توسط وی اداره می شود.● صادق خرازی که سالها در کنار پسر عموی خود در مراکز قدرت سياست خارجی قرار گرفته بود فرزند آيت الله و برادر همسر سيد مسعود می باشد . آخرين مقامی که او داشت سفير ايران در فرانسه بود که با فريب احمدی نژاد از پاريس، جهت شرکت در جلسه ای، به تهران آمد. در تهران، کليد و مسئوليت سفارت ايران در فرانسه از او گرفته شد و او را بيکار کردند . صادق خرازی از نزديکان به خاتمی می باشد و در گروه اصلاح طلبان حضور دارد .صادق خرازی پدر داماد سيد محمد رضا خاتمی برادر سيد محمد خاتمی رييس جمهور سابق ا ست .● کمال خرازی وزير امور خارجه حکومت خاتمی بود. او سالها در مقام رييس ستاد تبليغات جنگ و خبرگزاری و رييس نمايندگی ايران در سازمان ملل بود و در سالهای اخير به رياست مجمع سياست خارجی از سوی خامنه ای انتخاب شده بود. او پسر عموی صادق خرازی است که سالها در کنار يکديگر کار می کردند4- سيد ميثم خامنه ای کوچکترين فرزند ذکور خامنه ای می باشد. گفته می شود خامنه ای جهت ازدواج وی سفر سال گذشته به شيراز را انجام داده است اما از وضعيت تاهل وی خبری در دست نيست .5 - بشری خامنه ای دختر خامنه ای است. او همسر فرزند محمدی گلپايگانی است و در کنار پدر به امور مربوط به بيت می پردازد .● محمدی گلپايگانی پسر محمدی گلپايگانی بيت رهبری و داماد خامنه ای است. او ازاعضای باند امنيتی اطلاعاتی نظام ولايت فقيه است .● غلامحسين محمدی گلپايگانی مسئول حفاظت بيت و از نيروهای دخيل در ترور است. گفته می شود او همسری دارد انگليسی که پرستار می باشد و يکی از عروس های وی دختری است ايرلندی .او سالهاست که در کنار خامنه ای و مير حجازی و سردار وحيد و سردار نجات و سردار حجازی مشغول امور حفاظتی بيت و «رهبر» هستند.البته در بيت رهبری افراد ديگری نيز حضور دارند از جمله :● رسولی محلاتی از مشاوران «رهبر» انقلاب است. از دورانی که در دفتر خمينی کار می کرد، در خدمت «مقام ولايت» است. او دارای دو داماد است يکی علی اکبر ناطق نوری و عباس آخوندی .● علی اکبر جمشيدی معروف به ناطق نوری از حکام شرع دادگاههای انقلاب و داماد رسولی محلاتی که سوابقی چون وزارت و نمايندگی و رياست مجلس و کانديداتوری رياست جمهوری و رياست دادگاه شرع را در پرونده خود دارد. او در حال حاضر مسئول بازرسی بيت رهبری است که به دليل حملات احمدی نژاد مدتی با مقامات بيت کدورت پيدا کرد که بعد، طی نامه ای، اطاعت خود رااز «رهبر» اعلام نمود .وی دارای اموال بسياری می باشد که صدقه سر ارتباط با حاکميت ولايت مطلقه به دست آورده است وگرنه به قول خودش در هنگام طلبگی نماز ميت می خوانده و يا روزه افراد مرده را به جا می آورده تا پولی به دست آورد .– او صاحب هتل نارنجستان و دهها هکتار زمين و دهها خانه و آپارتمان است.● مصطفی جمشيدی فرزند ديگر «آيت الله» و مدير شرکت واحمدن و صاحب شرکت بيمه شرکت سايپا يدک و شرکت کاله است. يکی از فرزندان او داماد «آيت الله» مهدوی کنی است .● برادر وی احمد جمشيدی معروف به ناطق نوری است که چندين دوره نماينده مجلس از شهرستان نور بود. او در عين حال رئيس فدراسيون بوکس کشور است .● حجت الاسلام پارسا معاون وزير واواک دری نجف آبادی و داماد مهدوی کنی و باجناق پسر ناطق نوری عضو باند امنيتی - اقتصادی نظام ولايت مافياها است.● علی اکبر ولايتی نماينده مجلس در دوره اول و وزير امور خارجه چندين دوره از دولتهای بعد از انقلاب که در بسياری از ترورهای خارجی نقش داشته است. وی ازاعضای بلند پايه باند سياسی رژيم مافياها است. در حال حاضر نقش مشاور «رهبر» را در بين المللی بر عهده دارد . با وجود اين که ولايتی بر ضد اعتراض کنندگان به تقلب در انتخابات اظهار نظر کرده بود، از سوی شورای نگهبان بر نظارت بر تجديد قرائت آرای ۱۰ درصد صندوق برگزيده شد. خنده دار تر اين که ولايتی و حداد عادل و رحيميان ناظر شدند! صادق محصولی وزير کشور باجناق علی اکبر ولايتی می باشد .● صادق محصولی باجناق علی اکبر ولايتی، فوق ليسانس و استاد دانشگاه علم و صنعت و فرماندار اروميه و معاون استاندار آذربايجان غربی و فرمانده لشکر سپاه پاسداران منطقه و مسئول تحقيق و بازرسی سپاه و فرماندهی لشکر شش ويژه و معاون طرح و برنامه وزارت دفاع و مجری پروژه های عمرانی و صنعتی و دبير شورای مشورتی مجمع تشخيص نظام . وزير کشور دولت احمدی نژاد که قبل از وزارت مسئول ستادهای انتخاباتی احمدی نژاد بوده است و از جمله افرادی است که به دليل سود برد ن از رانت های دولتی به سرمايه ای بيکران دست يافته است .● اصغر، محمد صادق مير حجازی از ياران نزديک خامنه ای است. او سالهاست که مسئوليت امنيت خامنه ای را عهده دارد. مير حجازی در حال حاضر رييس اطلاعات و حفاظت اطلاعات بيت رهبری است و در کليه امور دخيل است . حضور سيد مجتبی در کنار وی و برخی از سرداران خشونت طلب از جمله حسين زاده حجازی و سردار وحيد و سردار نجات گويای خشونت طلبی و اقتدار گرايی وی است. مير حجازی از جمله افرادی است که نقش موثری در انتخاب برخی از سياسيون و فرهنگيان و روحانيون جهت ابلاغ حکم ترور آنها از سوی خامنه ای را برعهده دارد .در ماجرای قتل مبارزان سرافراز ايران، داريوش و پروانه فروهر، بعد از انجام ترور توسط مأموران ترور، مير حجازی در جلسه ای شرکت کرد. بنا بر قول سعيد امامی، در اعترافات خود، ميرحجازی در جلسه ای شرکت کرد و از مأموران ترور بابت اين ترورها تشکر کرد و به آنها گفت آماده عمليات بعدی باشيد .سعيد امامی در رابطه با ترور داريوش و پروانه فروهر و ملاقات بعد از ترور با مير حجازی می گويد :سوال : در مورد چگونگی قتل داريوش فروهر و پروانه اسکندری بگوئيد:سعيد امامی: از روز قبل من تيم را آماده باش داده بودم و شب قبل هم شبيه سازی عمليات را انجام داديم،کار در سه گروه انجام شد : - گروه اول را خودم سرپرستی کردم و در خيابان ظهير السلام مستقر شديم و زاپاس بوديم تا مسئله ای خلاف برنامه ريزی اتفاق نيفتد .گروه دوم به سرپرستی مصطفی – مصطفی کاظمی – معاون امنيت - بود که با نيروهايش در اطراف خانه متمرکز شده بود و رفت و آمدها را زير نظر داشته .گروه سوم را سيد صادق – مهرداد عاليخانی – معاون عمليات - سرپرستی می کرد که به داخل منزل رفته بودند .قبلا ما کروکی خانه را داشتيم و مشکلی نبود و تلفنی خود منزل را هم چک کرده بوديم و می دانستيم که فقط آن دو نفر در خانه هستند. کار حدود يک ساعتی طول کشيده بود ، قرار بر نيم ساعت بود که من نگران شدم به سيد صادق تماس گرفتم و علت را جويا شدم که اظهار داشت برای انتقال پروانه فروهر به بالا مقاومت می کرد. اما کار تمام شده و الان داريم خانه را جستجو می کنيم . بعد از گذشت يک ساعت، سيد صادق تماس گرفت و گفت الان در راهيم و کار تمام شد . من بايد به ستاد برمی گشتم چون معلوم بود تا ساعاتی ديگر حتما خبر از طريق ناجا به استعلام ما می رسيد. بعد از انجام قتل بايد گزارش کار داده ميشد .فردای آن روز به گمانم دوشنبه بود و طبق روال هر دوشنبه در وزارتخانه ما شورای عالی وزارت داشتيم که از طرف ... اتفاقا يا طبق هماهنگی (من اطلاعی ندارم) آمده بودند که در آنجا من و آقا مصطفی و سيد صادق رفتيم و مشروح عمليات را شرح داديم منتها طبيعی بود که چون چند نيروی غير وزارتی در آن جلسه بودند و ... هم آنجا بود ما مواردی را ذکر نکرديم که عصر همانروز -در جلسه ای که با حضور حاج آقا دری و حاج آقا فلاحيان در دفتر آقای حجازی تشکيل شده بود تمام موارد و حتی کشفيات از منزل را ذکر کرديم که آقای حجازی عنوان کردند مويد باشيد و برای مابقی کار آماده شويد ."از جمله افرادی که با ميرحجازی مستقيما ارتباط دارند و دستورات «رهبر» از طريق مير حجازی به آنها ابلاغ می شود و در جريان دستگيری ها و شکنجه ها و قتل ها دخالت مستقيم دارند می توان به افراد زير اشاره کرد که به بيت رفت و آمد دارند .● حسين نجات سردار سپاه و مسئول حفاظت بيت رهبری و از اعضای باند نظامی در کنار وابستگان به نظام ولايت از جمله احمد جنتی و مير حجازی .● احمد وحيدی سردار سپاه که در دوران وزارت شمخانی، معاونت طرح و برنامه وزارت دفاع را بر عهده داشت.. پس از آنکه نجار توانست رای اعتماد نمايندگان برای وزارت دفاع را کسب کند وحيدی را به عنوان جانشين وزير دفاع منصوب کرد. وحيدی از نظاميان پرسابقه کشور است. او علاوه بر جانشين وزير دفاع رياست کميسيون سياسی، دفاعی و امنيتی مجمع تشخيص مصلحت را نيز بر عهده دارد. عضو شورای عالی تدوين برنامه پنجم و از فرماندهان سپاه در نيروهای ويژه قدس و مرتبط با بيت رهبری است.● «حجت الاسلام» حسين طائب فرمانده نيروی بسيج است. او سالها در شورای مرکزی سخنرانان انصار حزب الله بوده است و از سوی مير حجازی برای اين پست پيشنهاد شد و رهبری به دليل قساوتش، وی را به اين مقام برگزيد. وی در جريان کودتای اخير دستور داده بود که مردم را به شدت سرکوب نمايند و نگران پی آمدهای جنايت خود نباشند. شايع است که وی قرار است به عنوان وزير واواک معرفی شود. او از جمله دروغگويانی است که مدعی بود برخی از توطئه گران لباس های بسيج را پوشيده اند و به مردم تيراندازی کرده اند تا بسيج را بد نام کنند .● حجت الاسلام علی سعيدی نماينده «رهبر» در سپاه پاسداران است. اواز روحانيون وابسته به سپاه هاديون بود و به دليل خشونت بی حد و حصر در باور و انديشه به اين مقام رسيد و مجتبی ذوالنور ديگر روحانی خشونت طلب حوزه علميه قم و سپاه امام صادق را به معاونت برگزيد.● حجت الاسلام مجتبی ذوالنور از روحانيون خشونت طلب وابسته به گروه مصباحيه و از عوامل فرماندهی حملات به نمايندگان در قم و مسئول فرماندهی حمله به بيت آيت الله منتظری به دستور محمد يزدی و احمد جنتی است. وی سالها فرماندهی تيپ امام صادق ويژه روحانيت را بر عهده داشت و به دليل همان خوی خشونت طلبی از سوی رهبری به عنوان مسئول دفتر نمايندگی و قائم مقام حجت الاسلام علی سعيدی در سپاه منصوب شد .● سردار محمد حجازی حسين زاده از فرماندهان سپاه که سالها فرمانده نيروهای بسيج بود اين سردار وابسته و خشونت طلب در کنار ميرحجازی در بيت رهبری مسئوليت هماهنگی نيروهای سرکوبگر بسيج و سپاه را عهده دار است .● سردار حسين همدانی از جمله نيروهای وابسته به گروه انصار حزب الله است. در بسيج، او مسئوليت معاونت را در اختيار داشته است و از مرتبطين با بيت رهبری می باشد و سالها با اين بيت همکاری داشته است .در سالهای دوران رياست جمهوری خاتمی و در ماجرای قتل های سياسی، (زنجيره ای)، برخی از وابستگان به سعيد امامی از جمله همسر وی دستگير شدند و به شدت مورد شکنجه قرار گرفتند تا اعترافات مورد نياز «رهبر» را بکنند. بعد از آن، قرار شد فيلم اعترافات آنها پخش شود. اما از بداقبالی خامنه ای، به جای فيلم اعترافات آنها، فيلم بازجويی ها و شکنجه های آنان پخش شد و موجب ريختن آبروی رهبر و ياران مورد اعتماد وی شد . در آن فيلم ها، برخی از ياران و دوستان مير حجازی و حسين شريعتمداری افشا شدند و با حکم دادگاه از ادامه کار به دليل خشونت و عملکرد ضد اسلامی، يعنی شکنجه های وحشيانه، به ظاهر از کار منفصل شدند. اما بنا بر اطلاع، در جريان بازجويی های اخير از سياسيون و دستگير شدگان، برخی از آن شکنجه گران مجددا به کار گرفته شده اند. تا با «رفتار اسلامی» خود، فيلم های اعترافات تهيه شود. برای آنکه دانسته شود اين جنايتکاران چه کسانی هستند، معرفی شان می کنيم:۱ - علی اکبر باوند معروف به مجتبی بابايی مشهور به اميری از اعضای سازمان ترورهای خارجی و داخلی و شکنجه گر زندانهای ايران۲- احمد شيخا معروف به احمد نياکان، مشهور به تفتازانی، از اعضای سازمان ترورهای داخلی و خارجی و از شکنجه گران به نام رژيم. او از شکنجه گران ياران سعيد امامی بود و فيلم آن نيز منتشر شد .۳ - جواد عباسی کنگوری معروف به آزاده، مشهور به آملی عضو برجسته سازمان ترورهای داخلی و خارجی و از شکنجه گران به نام مأمور شکنجه همسر سعيد امامی .۴ - مصطفی منتظری معروف به "فرقانی" مشهور به "شربيانی" از اعضای سازمان ترورهای داخلی و خارجی و از شکنجه گران به نام۵- مهدی قوامی هنر معروف به "قوام" از اعضای سازمان ترورهای داخلی و خارجی . از بازجويان به نام .۶ - حجت الاسلام عباسعلی فراتيان از اعضای باند های قضايی و اطلاعاتی که حاکم شرع تعزيرات متهمان «قتل های زنجيره ای» در کنار محمد نيازی بود .۷ - حجت الاسلام محمد نيازی از نزديکان به اصغر ميرحجازی و از همشهريان وی که در جريان «قتل های زنجيره» از مسئوليت دفتر امام جمعه يک شهر کوچک، به عنوان دادستان، وارد ماجرا شد تا مانع از آبروريزی بيشتر شود. اما بر عکس آبروی نظام را به باد داد. بعد از آن مقام رياست سازمان بازرسی کل کشور را جست و موجب خروج هزاران برگه سند از آن سازمان شد. بار ديگر به بيت بازگشت وی در جريان شکنجه متهمان قتل های زنجيره ای و شکنجه انان نقش موثری داشت تا بتواند اعترافات مورد نياز رهبر را از آنها به دست آورد . جريان اعتراف گيری از متهمان از دوران کودتای سال ۶۰ رايج شد. در آن سالها افرادی چون اعضای هيات موتلفه اسلامی و نيروهای دفتر سياسی سپاه پاسداران مانند حسين شريعتمداری و حسن شايانفر و ريشهری و منتظری و ديگران و برخی از نيروهای زندانها برای فريب افکار عمومی با شکنجه های فراوان متهمان را وادار به اعتراف نکردنی ها و آنچه را که عقيده نداشتند می کردند تا بتوانند ياران و هواداران خود را فريب دهند.۸- حجت الاسلام محمد رضا تقوی از نزديکان به رهبری که مسئوليت دفتر ائمه جمعه و جماعت را عهده دار است و در بسياری از امور فرهنگی دخالت مستقيم دارد او سالها در مجلس بود و از اعضای گروه ۹۹ نفره می باشد . اين گروه کسانی بودند به برخلاف دستور خمينی به مير حسين موسوی، بعنوان نخست وزير، رأی ندادند.۹- حجت الاسلام معزی ازاعضای «بيت رهبر» که سالها به عنوان مسئول دفتر «رهبر» در لندن مشغول به کار بود و در امور فرهنگی و تبليغاتی مشغول به کار است .۱۰ - حجت الاسلام رحيميان از اعضای «بيت رهبر» و از مشاوران او در امور فرهنگی است. او سالها نماينده «رهبر» در بنياد شهيد بود. بعد از تقلب بزرگ، او از جمله افرادی بود که شورای نگهبان برای نظارت بر بازبينی ده درصد از سندوق های رای انتخاب کرد. به اين ترتيب حداقل سه نفر از کسانی که شورای نگهبان برای نظارت بر بازخوانی آرا انتخاب کرده بود يعنی رحيميان و حداد عادل و ولايتی، از مشاوران خامنه ای هستند. البته دری نجف آبادی که به عنوان ناظر معرفی شده بود نيز از جنس اين افراد است</span></strong></div>وبلاگ شخصی بهزاد پیله ورhttp://www.blogger.com/profile/11813446570223118306noreply@blogger.com1tag:blogger.com,1999:blog-11316620.post-20182312643318937072009-10-09T17:56:00.000-07:002009-10-09T18:04:04.883-07:00از برکت کودتا تقویم زناشوئی هم به بازار آمد<a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEg9a5HsrEDNaixZHaJprerwedOISyXondZ1zY9c7fz2hfc2K-dL7dTK2_ifMeEn3Vp6ZxZe-C0SI3FFMx3A_2NE9YNMzDicP6WLtsc1BRg8SpJPwXRcJLI_1RCHwOsxsEwGFcVi/s1600-h/untitled.bmp"><img id="BLOGGER_PHOTO_ID_5390770780615861026" style="FLOAT: left; MARGIN: 0px 10px 10px 0px; WIDTH: 170px; CURSOR: hand; HEIGHT: 236px" alt="" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEg9a5HsrEDNaixZHaJprerwedOISyXondZ1zY9c7fz2hfc2K-dL7dTK2_ifMeEn3Vp6ZxZe-C0SI3FFMx3A_2NE9YNMzDicP6WLtsc1BRg8SpJPwXRcJLI_1RCHwOsxsEwGFcVi/s320/untitled.bmp" border="0" /></a><br /><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">چند روز پس از انتشار تقويمي از سوي بنياد بين المللي الغدير که در آن هيچ يک از مناسبت هاي ملي و حتا 12 فروردين و 22 بهمن نيز ذکر نشده اند، يک موسسه انتشار کتب مذهبي در قم اقدام به انتشار اثري با نام "تقويم زناشويي" کرده که اختصاص به توصيه هاي جنسي منسوب به پيشوايان مذهبي شيعه دارد. انتشار چنين آثاري با مجوز وزارت ارشاد در حالي صورت مي گيرد که از آغاز به کار حسين صفار هرندي به عنوان وزير ارشاد، موجي از محدوديت و سانسور حوزه نشر کتاب و مطبوعات را در بر گرفته است.<br />اثر بي نظير ارزشي<br />هفته گذشته اثري در قم منتشر شد با جلد چهار رنگ و صفحات داخلي دو رنگ تحت عنوان "تقويم زناشويي". اين کتاب که در تيراژ صد هزار جلد به چاپ رسيده، در قم گردآوري، تنظيم، طراحي و با مجوز ارشاد اسلامي قم،منتشر شده است. ناشر اين تقويم، که يکي از مراکز مورد حمايت دولتي و قضايي است، با اشاره به داشتن حق كپي رايت مندرجات اين تقويم، نسبت به كساني كه قصد اقتباس و يا استفاده از مطالب آن را كه از حليه المتقين و رساله هاي عمليه مراجع، گرفته شده هشدار داده است. حليه المتقين مجموعه اي از روايات درباره مسائل مختلف مذهبي است که بخشي آن به مسائل جنسي اختصاص دارد و بسياري از کارشناسان ديني، بخش بزرگي از مندرجات آن را نامعتبر مي دانند.<br />در تقويم زناشويي، چهار بخش در بين فصول مختلف در نظر گرفته شده كه نگاه به آن خالي از لطف نيست. بخش اول به موضوع خواستگاري اختصاص دارد، و پس از يک مقدمه کوتاه، تعريف خواستگاري به روايتي از امام صادق در باره نماز و دعاي خواستگاري امدهو از قول امام صادق گفته شده است: "هرگاه كسي اراده خواستگاري نمايد دو ركعت نماز بگذارد و حمد و ثناي الهي گويد و دعايي كه از صفحه 93 حليه المتقين نقل شده بخواند." در اين بخش همچنين ضمن "نهي انجام عمل جنسي در روزهاي قمر در عقرب" و تاكيد بر نهي عمل آن در ساير روايات اسلامي، در مورد ملاك انتخاب همسر روايتي نقل شده مبني بر اينکه:"زن باكره اي را بخواهيد كه فرزندان بسيار بياورد و سرينيش بزرگ باشد."<br />بخش دوم به بحث درباره آميزش جنسي اختصاص دارد، و با نقل رواياتي آمده: "هنگام آميزش با همسر فوري بر روي او قرار نگيريد و عمل دخول را انجام ندهيد" بلکه "پيش از آن با لمس زن، با او بازي و خوش طبعي كنيد زيرا اين عمل آميزش را براي شما پاكيزه تر و گواراتر مي كند." در اين بخش توصيه شده كه "هنگام دخول روبه قبله و يا پشت به قبله نباشيد" و با نهي آميزش به شكل ايستاده آورده است: "چهارپايان اين گونه جماع مي كنند و اگر فرزندي در آن هنگام بهم رسد مانند الاغ بر تخت خود بول مي كند."<br />در اين کتاب همچنين آميزش در شب اول ماه رمضان مستحب دانسته شده اما"فرزند حاصل از آميزش در شب عيد قربان را داراي شش و يا چهار انگشت در دست" دانسته و توصيه كرده "براي اينكه فرزند چشم چپ نشود به هنگام بعداز ظهر جماع نكنيد.""پشت بام و زير درخت ميوه دار "از جمله مکان هايي است که در اين تقويم به عنوان مكان هاي نامناسب براي آميزش ذكر شده و "فرزند حاصل از آميزش بر روي پشت بام را فرزندي منافق" و "فرزند حاصل از آميزش زير درخت ميوه دار را جلاد، آدمكش و يا كاهن و جادوگر "توصيف كرده و "فرزند حاصل از جماع در برابر نور خورشيد را همواره در نكبت و فقر" توصيف كرده است.<br />بخش سوم تقويم زناشويي به تغذيه جنسي پرداخته و به معرفي مواد غذايي كه شهوت را زياد مي كند پرداخته است كه برخي از نمونه هايش چنين اند:"خوردن انار نطفه مرد را زياد مي كند و فرزند را زيبا مي گرداند."" انجير را خشك و تر بخوريد كه جماع را مي افزايد.""پياز بخوريد كه سه خاصيت در آن هست بوي دهان را پاك مي كند، لثه را محكم مي نمايد و بر نطفه و قدرت جماع مي افزايد.""خوردن تره بعد از غذا مدر حيض، مقوه كمر و محرك باه مي باشد و نيروي جنسي را تحريك مي كند.""دم كرده گياه زعفران محرك قوه جنسي مي باشد.""روغن زيتون نطفه مرد را زياد مي كند."" مداومت در مصرف كاسني به هر كسي كه دوست دارد ثروت و اولادش زياد شود سفارش شده.""تخم كاهو سرد و خشك و مانع احتلام و سيلان مني مي باشد.""هر كس كدو را با عدس بخورد وقتي كه خدا يادش آيد دلش نازك گردد و جماع او بيشتر مي شود"."به زنهاي حامله كندر بخورانيد زيرا آنكه در شكمش هست اگر پسر باشد دانا، شجاع و قلب او پاك باشد و اگر دختر باشد صورت و سيرتش خوب مي شود و اطراف رانش بزرگ و نزد همسرش محبوب و سعادتمند مي باشد"." خوردن هويج كليه را گرم و آلت رجليت را بلند مي نمايد"."علاوه بر خوردني ها گياه حنا به عنوان خضاب اسلام و سيد گلها در دنيا و آخرت مي باشد و اين گياه باعث افزايش قدرت جماع مي شود".<br />در بخش چهارم اين اثر كه به حقوق زن و شوهر بر يكديگر مي پردازد"يكي از حقوق شوهر بر زن را مضايقه نكردن از نزديكي موقع اراده شوهر حتي بر پشت پالان شتر" آورده است.<br />علاوه بر اين در اين تقويم ارزشي در روزهاي مختلف توصيه هاي مختلفي در باره تاكيد و يا نهي از عمل آميزش جنسي از قول بزرگان دين نقل شده است.در حالي كه بارها و بارها در اين اثر به زنان توصيه شده که در خدمت به مرد و خود را تسليم مرد كردن در عمل جنسي کوتاهي نکنند، وظيفه آن ها را به طور متقابل بيان نكرده و فقط به چند سطر آن هم نظافت، خوشبويي، گشاده رويي، كمك به زن در انجام امور منزل، مهرباني و خوش اخلاقي با او و تحمل و بردباري پيرامون حرفهاي نارواي زن بسنده كرده است</span></strong></div>وبلاگ شخصی بهزاد پیله ورhttp://www.blogger.com/profile/11813446570223118306noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-11316620.post-84003886919515817502009-10-09T17:52:00.001-07:002009-10-09T17:53:04.438-07:00ساعت 2030 امشب دانشجویان کوی دانشگاه تهران با شعار نصرمن الله وفتحا قریب و دیکتاتور هسته ای بگیر بخواب خسته ای به مصاف کودتاچیان رفتند<a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhZnC8jMcqV1H8dWxl8kK9V1TzRVIIOX6M_8HVDS4GpjPVrgmrcHAzI8QbSe-AOQVei4sXCWP97BlTsRycDH40Wt0I4Z2XhXHxW1rcCvCXXYKig5t5oHL0BUySuyLizGapZTb8R/s1600-h/7517_141319992794_136850187794_2570769_3214017_n.jpg"><img id="BLOGGER_PHOTO_ID_5390767945818699426" style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 320px; CURSOR: hand; HEIGHT: 251px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhZnC8jMcqV1H8dWxl8kK9V1TzRVIIOX6M_8HVDS4GpjPVrgmrcHAzI8QbSe-AOQVei4sXCWP97BlTsRycDH40Wt0I4Z2XhXHxW1rcCvCXXYKig5t5oHL0BUySuyLizGapZTb8R/s320/7517_141319992794_136850187794_2570769_3214017_n.jpg" border="0" /></a><br /><div>ساعت 2030 امشب دانشجویان کوی دانشگاه تهران با شعار نصرمن الله وفتحا قریب و دیکتاتور هسته ای بگیر بخواب خسته ای به مصاف کودتاچیان رفتند کودتاچیان ازساعت 17 تا2030 كوي دانشگاه را محاصره كردندو 3 نفر از دانشجويان را در كوي دانشگاه دستگير كردندمحل تجمع جلو يكي از خوابگاههاي پسران بوده است<br /><a href="http://www.facebook.com/photo.php?pid=2570769&op=1&view=all&subj=150558900247&aid=-1&auser=0&oid=150558900247&id=136850187794"><br /></a></div>وبلاگ شخصی بهزاد پیله ورhttp://www.blogger.com/profile/11813446570223118306noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-11316620.post-22498524037451353462009-10-09T17:48:00.002-07:002009-10-09T17:51:14.514-07:00ای آتشی افروخته در بیشه اندیشه ها...<a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhK7fRQF_TVAO5rtki614XjBfuQbjZJRtSieHFip86q7NrSM4t-gCKKCQP1LJNWbwOx2rRdOaBU6Q4Ep19UYJNKmfNwb2tLSn8jZpXpf5ksNpVL-BaOBm2ciRFKnQcImAtvnguj/s1600-h/0,,4311677_4,00.jpg"><img id="BLOGGER_PHOTO_ID_5390767370769391442" style="FLOAT: right; MARGIN: 0px 0px 10px 10px; WIDTH: 234px; CURSOR: hand; HEIGHT: 186px" alt="" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhK7fRQF_TVAO5rtki614XjBfuQbjZJRtSieHFip86q7NrSM4t-gCKKCQP1LJNWbwOx2rRdOaBU6Q4Ep19UYJNKmfNwb2tLSn8jZpXpf5ksNpVL-BaOBm2ciRFKnQcImAtvnguj/s320/0,,4311677_4,00.jpg" border="0" /></a><br /><div align="right"><br /><strong><span style="font-size:130%;">ای آتشی افروخته در بیشه اندیشه ها...<br />عطاء الله مهاجرانی<br />"مسجد اتشیها" در نزدیکی شاهچراغ، به قول شیرازی ها سردزک، مسجدی بود کوچک، اما گرم و سرشار از حضور جوانان. آیه الله سید محمد علی دستغیب امام جماعت مسجد بود و مسجدش کانون حضور جوانان. برای ما دانشجویان آن روزگار آیه الله دستغیب نشانه ای از همان صمصیت و صداقت و یکرنگی و وفایی بود که از دین و آیین انتظار داشتیم. صدایی آرام و نگاهی مهربان. انقلاب با شعار آزادی و عدالت آغاز شد و آن شعار ها در ساختار قانون اساسی و نظام جمهوری اسلامی به گمان ما شکل گرفت.بسیاری به علت یا دلیل موقعیت تازه ای که در حکومت یافتند، اندک اندک از آن شعار ها کمتر دم زدند و یا دم فرو بستند. مصلحت نظام مثل جذام ریشه های ان شعار ها را بلعید و هل من مزید زد. جای آرمان، مصلحت نشست و جای ارزش های دینی، حفظ نظام ارج و اعتبار پیدا کرد. مثل همه انقلاب ها، حقیقت انقلاب در برابر واقعیت ها تسلیم شد. آرمان تیدیل به کابوس شد.مثل همه ما که در برابر کشتار جوانان در سال 1367 ساکت ماندیم. گمان می کردیم شرایط جنگ و تهدید خارجی می تواند مجوزی برای چنان جوان کشی باشد، که در تاریخ ما کمتر نظیری برای آن می توان یافت.آن روز ها تنها یک صدا از سراسر مسئولان کشور و نظام برخاست. صدای آیه الله منتظری، به جوان کشی اعتراض کرد، و از موقعیت سیاسی که داشت برکنار شد. در برابر اقدامی که او کرد آن موقعیت سیاسی که ارزش و اعتباری نداشت. به تعبیر امام علی علیه السلام حکومت برای احقاق حق است و گرنه بی بها تر از آب بینی بز است!به قول مولوی:آن میر دروغین بین با اسپک و با زینکشنگینک و منگینک! سربسته به زرینکآیه الله منتظری برای نسل ما و نسل هایی که از راه می رسند، یک حجت است. حجتی که با صدای رسا می گوید، می توان در برابر ستم ایستاد و کلمه حق را بر زبان آورد.امروز دیگر صدای آیه الله منتظری- که به تعبیر دقیق و به هنگام دکتر بشیریه، رهبر معنوی جنبش سبز ملت ایران است- تنها نمانده است. صدای آیه الله سید جلال طاهری در قم و صدای ایه الله سید علی محمد دستغیب در شیراز بازتاب هایی از همان فریاد است. این صدا از ژرفای فطرت دینی و انسانی می جوشد. کدام فطرت انسانی ست که ستم را می پذیرد و بدتر از آن توجیه کننده ستم و سرکوب می شود؟اطلاعیه ای دیدم که عده ای نامه ای به مقام رهبری نوشته اند و از سخنان آیه الله دستغیب برائت جسته اند. آن نام و نشانها که گروه نخستش ائمه جمعه هستند که تماما کارمندان دفتر رهبری محسوب می شوند. گروه دوم فرماندهان سپاه هستند که برخی از آنان با دین و انقلاب در همان مسجد آتشیها و از طریق ایه الله دستغیب اشنا شدند. گروه سوم هم مسئولان دولتی...به تعبیر قرآن مجید: فاما الزبد فیذهب جفاءا و اما ما ینفع الناس فیمکث فی الارض( رعد/17) کف ها به کناری می رود و چهره صاف و تابناک آب پدیدار می شود.در برابر این اطلاعیه، وظیفه مردم شیراز و جوانان شیرازی و دانشجویان است که باز هم مثل همان سال ها مسجد آتشیها را که امروزه رونق بسیاری یافته است، با حضور خود سرشار از گرمی و حماسه کنند. بگذاریم صفوف نماز جماعت مسجد آتشیها تا کوچه و خیایان امتداد یابد. تا همه بدانند، روحانی شجاع و حقیقی که از مردم و آزادی و عدالت حمایت می کند تنها نمی ماند.در اصفهان پیش از انقلاب، امام جمعه رسمی که نماز می خواند، مامومینش چهار پنج نفر بیشتر نبودند. نماز جمعه آیه الله طاهری در مسجد حسین آباد غلغله جمعیت بود و نیز نماز جمعه آیه الله غروی در خارج شهر اصفهان در کارخانه چوب بری!آیه الله دستغیب از ستارگان سبز جنبش ملت ایران است. در برابر تنگناهایی که نظام برای ایشان ایجاد می کند، و این اطلاعیه بروشنی نشان داد که در پس چنین کاری سرانگشت دستگاه های اطلاعاتی و نظامی پدیدارست. وظیفه ماست آیه الله دستغیب را یاری کنیم. با همان نمازی که در مسجد ایشان برگزار می کنیم....با حضورمان می گوییم که او تنها نیست و نویسندگان آن نامه ماموران معذورند.توضیح لازمدر ایران ای سرای امید (7) به اشتباه سرود ایران ای سرای امید را کار مرحوم مشکاتیان نوشته ام. آن سرود کار استاد لطفی و کلام آن نیز از شاعر شاعران زمانه ما، هوشنگ ابتهاج است. با پوزش از خوانندگان و اساتید<br /></span></strong></div>وبلاگ شخصی بهزاد پیله ورhttp://www.blogger.com/profile/11813446570223118306noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-11316620.post-58933188858317985472009-10-09T17:48:00.001-07:002009-10-09T17:48:39.448-07:00خبرهای رسیده از زندان اوین حاکی است، مجید زمانی از اعضای ستاد قیطریه مهندس میرحسین موسوی که در روزهای ابتدایی تیرماه بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین ا<div align="right"><br /><strong><span style="font-size:130%;">خبرهای رسیده از زندان اوین حاکی است، مجید زمانی از اعضای ستاد قیطریه مهندس میرحسین موسوی که در روزهای ابتدایی تیرماه بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین انتقال یافته بود، به شدت جهت انجام اعترافات تلویزیونی تحت فشار قرار دارد. گفته می شود از آنجا که مجید زمانی بخشی از تحصیلات خود را در کشور آمریکا به پایان رسانده است، وزارت اطلاعات قصد دارد تا وی را وادار نماید به اتهام “جاسوسی برای آمریکا” اعتراف نماید.<br />براساس اخبار رسیده، از مجید زمانی تاکنون دو بار اعتراف تلویزیونی گرفته شده است، با این حال در روزهای گذشته دور جدیدی از فشارها بر این فعال سیاسی آغاز شده است. مأموران اصرار دارند تا وی اعتراف نماید در ” مدت حضور در کشور آمریکا جهت انجام انقلاب مخملین آموزش دیده است”<br />دامنه این فشارها به نحوی است که وی پس از سپری شدن ۱۰۰ روز از زمان بازداشتش، به سلول انفرادی منتقل شده است.<br />مجید زمانی دانش آموخته مهندسی برق و کامپیوتر در دانشکده فنی دانشگاه تهران، کارشناس ارشد مدیریت بازرگانی (MBA) از دانشگاه ایلینویز شیکاگو، و کارشناس ارشد مدیریت دولتی (MPA) از دانشگاه کلمبیا نیویورک یکی از معتبرترین دانشگاههای دنیا است. او قبل از سفر به خارج از کشور به منظور ادامه تحصیل، سابقه مدیریت بخش ریاضی مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات و همچنین همکاری با مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی را در کارنامه دارد.<br />پس از فراغت از تحصیل در آمریکا، او به عنوان کارشناس ارشد اقتصادی خاورمیانه در بانک جهانی مشغول به کار شد.</span></strong></div>وبلاگ شخصی بهزاد پیله ورhttp://www.blogger.com/profile/11813446570223118306noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-11316620.post-76347228517326174032009-09-16T22:46:00.000-07:002009-09-16T22:55:23.389-07:00هما همایونی روزنامه نگار تایمزآنلاین در این گزارش مینویسد :<a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjbTle4NF-3VrmcYQA0UY2L1phU-Z7u30FPhhQAHQLuXNuBg6CBIZoJruUdQXr2XOs7qKihIhyphenhyphenOh-bwP1I9U3tThc-XO8xvkFRBiSFUV8sUUOQzREA47Uc2ZngATle3HNVWDOiO/s1600-h/safe_image.jpg"><span style="font-size:130%;"><img id="BLOGGER_PHOTO_ID_5382309041770901938" style="FLOAT: left; MARGIN: 0px 10px 10px 0px; WIDTH: 111px; CURSOR: hand; HEIGHT: 130px" alt="" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjbTle4NF-3VrmcYQA0UY2L1phU-Z7u30FPhhQAHQLuXNuBg6CBIZoJruUdQXr2XOs7qKihIhyphenhyphenOh-bwP1I9U3tThc-XO8xvkFRBiSFUV8sUUOQzREA47Uc2ZngATle3HNVWDOiO/s400/safe_image.jpg" border="0" /></span></a><span style="font-size:130%;"><br /></span><div align="right"><span style="font-size:130%;">نشریه </span><a href="http://www.timesonline.co.uk/tol/news/world/middle_east/article6805885.ece"><span style="font-size:130%;">تایمز لندن </span></a><span style="font-size:130%;">با همکاری عفو بین الملل و منابع معتبر خود گزارش کاملی از تجاوز به بازداشت شدگان را فاش ساخته است</span></div><div align="right"><span style="font-size:130%;"></span></div><div align="right"><span style="font-size:130%;">رضا نوجوان ۱۵ ساله ای است که در مرکز ایران ،تهران ، در یک خانه امن پناه گرفته است ، اما به تائید پزشک معالجش که برای<br />امنیت خود نام خود را پنهان کرده است ،رضا به دلیل تألمات شدید روحی و روانی قصد خود کشی دارد.<br /><br />وی به همراه عده ای نوجوان هم سن و سال خود که حتی هنوز به سن رای دادن هم نرسیده اند و صرفا به دلیل در دست داشتن<br />مچبندهای سبز در تجمعی دستگیر شده و در بدترین شرایط به مدت بیست شبانه روز مورد بدترین سکنجه ها و تجاوزات قرار<br />گرفته است .<br /><br />او در زندان بارها مورد تجاوز وحشیانه و تحقیر جنسی قرار گرفته اند. مجله تایمز تحقیرهای جنسی علیه این زندانیان را معادل<br />و یا بدتر از آنچه می داند که جمهوری اسلامی ایران ایالات متحده را برای ارتکاب آن در زندان ابوغریب ملامت نموده است. این<br />نوجوان که نام وی، محل اقامت و نام پزشک معالج وی نزد تایمز محفوظ است می گوید در روز اول در بازداشتگاه نامعلومی که<br />ظاهرا وابسته و تحت مدیریت سپاه یا بسیج بوده است ،<br /><br />سه نفر لباس شخصی از نیروهای امنیتی سپاه و بسیج به وی حمله کرده اند و یکی او را به زور نگه داشته، یکی رویش نشسته و<br />دیگری روی وی ادرار کرده است .<br /><br />سپس به طرز وحشیانه ای به وی تجاوز کرده اند. وی در طول مدت زندان (حدود ۲۰ روز) بارها مورد تجاوز قرار گرفته<br /><br />است، حتی پس از انتقال به بازداشتگاه رسمی نیروی انتظامی. رضا برای خودکشی در زندان سر به زمین کوبیده است. او شاهد<br /><br />تجاوز به چندین نفر دیگر نیز بوده و به شهادت پزشک معالج و تائید نماینده عفو بین الملل در ایران، ادعاهای رضا مبنی بر تجاوز،<br /><br />جراحات جسمی، آسیبهای روحی و تحقیرهای جنسی با واقعیات منطبق است. رضا شاهد زندهی مهدی کروبی، افشاگر تجاوز به<br />زندانیان دربند می باشد. تجاوز کنندگان به رضا مرتبا می گفته اند این کارها را در راه خدا انجام می دهیم و سزای معترضین به نظام<br /><br />اسلامی همین است.<br /><br />رضا میگوید : او را به داربستی بسته اند و به آزار جنسی او پرداخته اند و در پاسخ به اعتراضش بعد از بیست دقیقه با ظرفی پراز<br /><br />مدغوع یازگشته و آن را به صورت او مالیده اند ، گویا صورت وی را در مدفوع فرو کرده اند<br /><br />و در اعتراض به تجاوز، بازجوی وی دوباره به او تجاوز نموده است ، او تاکید میکند که بعد از آن این بازجویش بوده که مدام و با<br /><br />چشم بسته بارها به او تجاوز کرده است .<br /><br />رضا گفته است بعد از سه روز که در سلول انفرادی به سر برده ، او را با چشمان بسته نزد همان بازجو میبرند و او برگه اعترافاتی<br /><br />را در مقابلش قرار میدهد ، اعترافات مبنی بر شرکت کردن رضا به عنوان سردسته گروهی که از طرف نیروهای خارجی مامور<br /><br />آتش زدن بانک ها و ساختمانهای دولتی ، بوده است ، این اعترافات آنقدر برای او تکاندهنده بوده است که لحظاتب از این کار<br /><br />خودداری میکند ولی با آدوری تجاوزات وحشیانه و تکرار آنها ، این نامه اعترافات را امضاء میکند .<br /><br />رضا می گوید زندانیان نوجوان را بارها مجبور به “عمل جنسی با یکدیگر” نیز کرده و گفته اند با این عمل “پاک می شوید”. در<br /><br />نهایت رضا با وثیقه ای در حدود ۷۰ میلیون تومان در دادگاه انقلاب و با سپردن تعهد مبنی بر عدم افشاگری در مورد این رفتارهای<br /><br />وحشیانه آزاد شده است. در بیمارستان، نوجوان شانزده ساله دیگری که از وی به عنوان سردسته نام برده شده در اثر شدت جراحات<br /><br />به شهادت رسید. شخصیتهای این گزارش با بیان این واقعیات جان خود را به خطر انداخته و خانواده رضا قصد خروج از کشور<br /><br />دارند. </span></div>وبلاگ شخصی بهزاد پیله ورhttp://www.blogger.com/profile/11813446570223118306noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-11316620.post-21149021695197607362009-09-16T22:08:00.000-07:002009-09-16T22:09:45.015-07:00FRIDAY SEP 18 2009<a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEgDnqury6jNlZ45mcdsw_hUNoInIeOAU_C29biwrAA5RRY1H1Me2E-9sNV5xIOIm3YOPxmHYT4gdId4tQ2xSRAJ-iZMMNzb85FAo7XdI5l_tQwFLaYpT48MmBLZuWhJEPRcj7Ty/s1600-h/Picture1.gif"><img id="BLOGGER_PHOTO_ID_5382299110576542994" style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 257px; CURSOR: hand; HEIGHT: 400px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEgDnqury6jNlZ45mcdsw_hUNoInIeOAU_C29biwrAA5RRY1H1Me2E-9sNV5xIOIm3YOPxmHYT4gdId4tQ2xSRAJ-iZMMNzb85FAo7XdI5l_tQwFLaYpT48MmBLZuWhJEPRcj7Ty/s400/Picture1.gif" border="0" /></a><br /><div></div>وبلاگ شخصی بهزاد پیله ورhttp://www.blogger.com/profile/11813446570223118306noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-11316620.post-77598636565813508242009-09-10T17:14:00.000-07:002009-09-10T17:15:20.736-07:00کمیته گزارشگران حقوق بشر - صبح روز سه شنبه، سبحانی، بازپرس شعبه دو بازپرسی ویژه امنیت دادگاه انقلاب اسلامی، در پاسخ درخواست های مکرر وکلای پرونده شیوا<div align="right"><strong><span style="font-family:times new roman;">کمیته گزارشگران حقوق بشر - صبح روز سه شنبه، سبحانی، بازپرس شعبه دو بازپرسی ویژه امنیت دادگاه انقلاب اسلامی، در پاسخ درخواست های مکرر وکلای پرونده شیوا نظرآهاری ابراز داشت که کاهش وثیقه پانصد میلیون تومانی تعیین شده برای وی امکان پذیر نیست.<br />پیش از این نیز، محمد نظرآهاری، پدر شیوا نظرآهاری طی مراجعاتی خواستار تجدید نظر در وثیقه صادره شده است. او معتقد است دخترش هیچ جرمی مرتکب نشده و در عین حال نیز توان فراهم کردن چنین وثیقه سنگینی را ندارد.<br />از سوی دیگر، شیوا نظرآهاری در ملاقات های کابینی خود اعلام کرده است بعد از گذشت نزدیک به 90 روز، بازجوی او می گوید هنوز ابهاماتی در پرونده وجود دارد و به دلیل عدم همکاری وی تا زمانی که نخواهد اظهار ندامت کرده و یا اعتراف کند بازجویی ها متوقف شده و ارسال گزارش نهایی برای بازپرس صورت نخواهد گرفت.<br />این در حالی ست که با عدم ارسال گزارش نهایی بازجو، حتی فراهم کردن وثیقه نیز ممکن است تاثیری در آزادی این فعال حقوق بشر نداشته باشد. در این رابطه سبحانی اظهار داشته است که به لحاظ قانونی بعد از پایان یافتن بازجویی ها، با تامین وثیقه و دستور وی منعی برای آزادی شیوا نظرآهاری وجود نخواهد داشت.<br />به نظر می رسد تعیین چنین وثیقه سنگینی با توجه به عدم توانایی خانواده نظرآهاری در تهیه آن، یکی دیگر از اقدامات مسوولان پرونده مذکور برای ادامه بازداشت شیوا نظرآهاری است. وی تنها به جرم دفاع از حقوق تضییع شده ی انسان های دیگر در زندان به سر می برد و هیچ فعال حقوق بشری نباید برای تلاش درجهت اشاعه انسانیت، به اظهار ندامت و یا اعتراف های دروغین وادار شود.<br />کمیته گزارشگران حقوق بشر، ضمن ابراز نگرانی نسبت به وضعیت نامشخص شیوا نظرآهاری از تمامی سازمان های حقوق بشری می خواهد تا با توجه به ماده نوزدهم اعلامیه جهانی حقوق بشر که صریحا اظهار می دارد: "هرکس حق آزادی عقيده و بيان دارد و حق مزبور شامل آن است که از داشتن عقايد خود بيم و اضطرابی نداشته باشد و در کسب اطلاعات و افکار، و در اخذ و انتشار آن به تمام وسايل ممکن و بدون ملاحظات مرزی آزاد باشد"، در حمایت از فعالیت های انسان دوستانه شیوا نظرآهاری مراتب اعتراض خود را به روند پرونده مزبور اعلام نمایند.</span></strong></div>وبلاگ شخصی بهزاد پیله ورhttp://www.blogger.com/profile/11813446570223118306noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-11316620.post-74084781964355167782009-06-21T09:13:00.000-07:002009-06-21T09:17:45.684-07:00بخوانیم و فاصله حرف تا عمل را ببینیم به صحبتهای آینده خامنه ای هم امیدوار نباشیم<div align="right"><strong><span style="font-size:180%;">پروژه سی سال دروغ جمهوری اسلامی</span></strong></div><div align="right"><strong><span style="font-size:180%;"></span></strong> </div><div align="right"><a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEj5zHLYD5AU6gU5VZ-il7tw8kcMidotBiuUNk7uwLTS6tQrUANjenohUZv_r3Vt4TQGOxUnc_sK2O9LWjs09oM6G8kBKlv2eljOmpPpBT6Edq5DXtqHmPLPI8st3AG9h6bVhKhU/s1600-h/khomeini+ab+o+barghe+majani10+%D8%A7%D8%B3%D9%81%D9%86%D8%AF+1357.bmp"><strong><span style="font-size:180%;"><img id="BLOGGER_PHOTO_ID_5349815121896987154" style="DISPLAY: block; MARGIN: 0px auto 10px; WIDTH: 400px; CURSOR: hand; HEIGHT: 147px; TEXT-ALIGN: center" alt="" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEj5zHLYD5AU6gU5VZ-il7tw8kcMidotBiuUNk7uwLTS6tQrUANjenohUZv_r3Vt4TQGOxUnc_sK2O9LWjs09oM6G8kBKlv2eljOmpPpBT6Edq5DXtqHmPLPI8st3AG9h6bVhKhU/s400/khomeini+ab+o+barghe+majani10+%D8%A7%D8%B3%D9%81%D9%86%D8%AF+1357.bmp" border="0" /></span></strong></a>روزنامه کیهان 10 اسفند سال 1357<br /></div><div align="right"><strong><span style="font-size:180%;"></span></strong></div>وبلاگ شخصی بهزاد پیله ورhttp://www.blogger.com/profile/11813446570223118306noreply@blogger.com2tag:blogger.com,1999:blog-11316620.post-35423248197519110942009-06-20T09:44:00.000-07:002009-06-20T09:45:46.877-07:00به بچه های ایران خبر بدید دارن با هلی کوپتر اسید میریزن رو تظاهر کننده ها .لطفاً مجروح ها رو ببرن به سفارت آلمان: مطهری- خیابان سربه داران پلاک 36 No.<div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">به بچه های ایران خبر بدید دارن با هلی کوپتر اسید میریزن رو تظاهر کننده ها .لطفاً مجروح ها رو ببرن به سفارت آلمان: مطهری- خیابان سربه داران پلاک 36 No.36, Jahansouz Alley, Sarbedaran St., Ostad Motahari from Iran یا بقیه-ی سفارتهای اروپایی و ااگه خودتون می خواید کمک کنید با آب و </span></strong></div><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">صابون جای اسید رو بشورید</span></strong></div><div align="right"><strong><span style="font-size:130%;">سفارت کشورهای اروپایی (ایتالیا و هلند) اعلام کرده اند آمادگی مداوای مجروحان را دارند. آنها را به اورژانس تهران نسپارید</span></strong></div>وبلاگ شخصی بهزاد پیله ورhttp://www.blogger.com/profile/11813446570223118306noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-11316620.post-59305079751651962922009-06-20T09:25:00.000-07:002009-06-20T09:26:18.742-07:00این خبر را به همه بدهید: تظاهرات و تجمعات تا نیمه های شب ادامه می یابد شاید همین امشب کار تمام شود ساعت10 الله و اکبر فردا ساعت4 میدان ولیعصر<div align="right"><strong><span style="font-size:180%;">این خبر را به همه بدهید: تظاهرات و تجمعات تا نیمه های شب ادامه می یابد شاید همین امشب کار تمام شود ساعت10 الله و اکبر فردا ساعت4 میدان ولیعصر</span></strong></div>وبلاگ شخصی بهزاد پیله ورhttp://www.blogger.com/profile/11813446570223118306noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-11316620.post-64018833327268197092009-06-20T09:21:00.000-07:002009-06-20T09:22:23.792-07:00تعداد مجروحين بسيار زياد است<div align="right"><br /><strong><span style="font-size:130%;">تعداد مجروحين بسيار زياد است و هردم بر تعدادشان اضافه مي شود . يك جنگ واقعي بين مردم و نيروهاي سركوبگر درجريان است. مردم خودشان دست به كار شده و مجروحين را به بيمارستان ها ميرسانند. حتي حاضر نيستند كه مجروحين را با آمبولانس هايي كه حكومت ازقبل آماده كرده برسانند. مردم با سنگ با نيروهاي سپاه و نيروي انتظامي درگير شده اند . مردم شعار ميدهند : ملت ولي نميخواد شاه و فقيه نميخواد </span></strong></div>وبلاگ شخصی بهزاد پیله ورhttp://www.blogger.com/profile/11813446570223118306noreply@blogger.com0