29.6.07

سخنی در هشتمین سالگرد 18 تیر

سخنی در هشتمین سالگرد 18 تیر

امسال هشتمین سالگرد 18 تیر در حالی فرا میرسد که هنوز هم بسیاری از دانشجویان در بند هستند و فریاد رسی نیست 18تیر در حالی فرا میرسد که بسیاری از فعالین دانشجوئی دیگر به بوی نم سلول انفرادی عادت کرده اند و هر روز هم به آمار تعداد1 زندانیان سیاسی در اوین ،59 سپاه ،رجائی شهر، شکنجه گاه توحید و هزاران سلول دیگر اضافه میشود 18 تیر امسال در حالی بر پا میشود که توده های مختلف جامعه ایران در زیر شدید ترین اشکال سرکوب قرار دارند و خواسته های بر حق جنبشهای مختلف اعم از کارگری ،معلمان ،دانشجویان و یا حتی خواسته های صنفی اقشار مختلف ایران توسط چماق مهرورزی پاسخ داده میشود 18 تیر امسال جای اکبر محمدی خالیست او هم به عزت ابراهیم نژاد پیوسته ،همچون بسیاری دیگر از آزادیخواهان ایران که به دست سر سپردگان به دولت تاریکی جان باختند راستی قتل شنیع شوانه سید قادری را یادتان هست ؛ اعدام حجت زمانی را چطور ؟ فیض مهدوی هم که به بیماری اکبر محمدی دچار شد یادتان هست . احمد باطبی و بهروز جاوید تهرانی دیگر به امراض گوناگون عادت کرده اند ،سنجری هم مثل خیلیها به تبعید اجباری تن داد . دختری را که ماه گذشته از فرق سرش خون بیرون میریخت و جرمش بد حجابی بود را چطوریعنی حاضر نشده بود که نوع دیکته شده پوشش ظاهری را برگزیند راستی سالهاست زنان و دختران ایرانی همه روزه با بد حجابی خود دهن کجی میکنند به دولت حاکمه، خانواده های دستگیر شدگان امیر کبیر حتی نتوانسته اند با عزیزان خود دیدار کنند .هنوز هم خاطیان منتظرند ، راستی اگر فردا صبح قاضی حداد خوابنما شود و صبح به جرم اقدام علیه ولایت عدل و داد یا به جرم سرنگونی وارثان ولایت عشق ! حکم اعدام بازداشت شدگان را صادر کند چه؟

کوی دانشگاه از واقعیت تا برچسب

جنبش جوان جامعه ایران استارت اصلی در جهت رد حاکمیت را چندسالی پیشتراز وقایع 18 تیر زده بود
جریانات سیاسی قبل از سال 1374سلسله میتینگهای دانشجوئی و 2 خرداد 76 از جمله وقایعیست که هیچگاه در تاریخ جنبشهای معاصر ایران نمیتوان نادیده گرفت. آرای بیش از بیست میلیونی که به دامان خاتمی ریخته شد و چقدر زود خاتمی تمامی آرای جوانانی را که اغلب پس از انقلاب 57 به دنیا آمده بودند و در واقع در همان نظام پوسیده پوشالی توخالی رشد کرده بودندواز ظلم و جور و سرکوب به ستوه آمده بودند را نادیده گرفت . در اقدام وحشیانه حمله سربازان گمنام امام زمان و لباس شخصی های دست پرورده سعید امامی به کوی دانشگاه خاتمی خیلی زور زد ولی فقط توانست گریه کند !
بسیاری حرکت کوی دانشگاه و اعتراضات دانشجویان را که سر آغازی برای شروع سایر اعترضات اعم از صنفی و غیر صنفی بود را حرکتی اتفاقی و پوپولیستی میپندارند که صرفا در اعتراض به توقیف یک نشریه و آنهم سلام اتفاق افتاده. وجنبش جوان ایران هم که به خاتمی رای دادند همگی اصلاح طلب بوده و هستند ، شاید هم پس از وقایع 18 تیر به ناکارامدی دولت خاتمی و اصلاح ناپذیر بودن جمهوری اسلامی ایمان آورده اند ! تحلیل قاطعی هم که برای تائید این نکته دارند این است که درون ایران تئوریسین و تحلیلگران صاحب نامی همچون خودشان! وجود ندارد که بتواند به جنبشهای درون ایران سمت و سویی بدهد و عمدتا تحرکات داخلی بر علیه دولت حاکمه اعتراضات صنفی بیش نیست و به صورت خود به خودی ! روی میدهد و به دلیل ضعف در رهبری نمیتوان توقع داشت که نتیجه ای از این تحرکات حاصل شود .
با توجه به صحبتهای این گروه که عمدتا در طول دو سه سال گذشه و در خارج از ایران موفق به دیدارشان شدم باید بگویم با توجه به این فرمایشات احتمالا میتوان انقلاب 57 را هم با توجه به تحلیل همین گروه اقدامی از نوع یهو ای ، اتفاقی و شاید هم تاحدودی احساسی بررسی کرد ! وسالها مبارزه در راه رسیدن به حرکتی فرا گیر را نادیده گرفت.
به عنوان یک متولد پس از بهمن 57 در جامعه ایران فکر میکنم یکی از بزرگترین عوامل شکست انقلاب 57 فاصله میان قشر پیشرو جامعه با مردم عام جامعه ایران بوده و شاید هم کماکان هست. تمام ملت ایران تقریبا در خیابان بود ولی با توجه به فاصله عمیقی که بین قشر روشن فکر جامعه ایران و مردم وجود داشت و عملا قشر روشنفکر ایران هم عادت کرده بود به جای بحث و روشنگری در جامعه وقت خود را تا دقیقه نود به مشاجره تئوریک بگذراند سرانجام هم نتوانست تمامی اقشار جامعه ایران را به سوی خود جذب کند و در نهایت اغلب اقشارعام جامعه ایران نهایتا توسط بسیج، سپاه پاسداران ،تکایا و مساجد بر علیه همین تئوریسینهای خواب آلود بسیج شدندودر نهایت قدرت سیاسی و اقتصادی را که با توجه به آن نیروی عظیم فرهنگی و سیاسی نهفته در جریانات سیاسی آن دوران خصوصا در میان روشنفکران چپگرای جامعه ایران وجود داشت و میتوانست ایران را به سمت جلو و رسیدن به جامعه ای برابر سوق دهد را از کف نیروی اصلی مبارز و محرک در آورده و به عده ای تازه به دوران رسیده و افراطی بسپارد ، دسته دوم این گروه هم همان گروهی بودند که اقشار مختلف جامعه ایران را تنها با استناد به مبارزه دولت اسلامی تحت رهبری خمینی با امپریالیست به تبعیت و پیروی از خمینی فرا خواندند.
فاصله
فاصله بین این قشر و ملت ایران بیشتر هم شد با توجه به خروج ایرانیان و اپوزیسیون از ایران پس از قدرت یافتن دولت خمینی ٌاوایل دهه شصت ٌ متاسفانه به روز شدن و درک ایدئولوزیک این قشر از تحرکات جامعه ایران هم کماکان کمتر شد . کم کم فعالیت سیاسی محدود شد به نامه نگاری و آرام آرام خانه نشینی و بحث و جدلهای بیهوده که هنوز هم ادامه دارد .
البته نباید کتمان کرد و نادیده گرفت تحرکات صمیمانه و از جان و دل اغلب فعالین منفرد سیاسی را که بدون در نظر گرفتن خط کشی های سیاسی و جناح بندی های مختلف تا کنون از اعدام و در به دری هزاران انسان بیگناه جلوگیری کرده اند .
حرکت مردم جامعه ایران در جهت بر اندازی از همان روزهای آغازین حکومت جمهوری اسلامی زده شد و تا به امروز هم ادامه دارد و از همان روزهای اولیه راه افتادن قطار اصلاحات در ایران اغلب جوانان در ایران میدانستند که این حکومت اصلاح پذیر نیست ولی تحرکات جوان جامعه در آن دوران و مسئله اصلاحات میتوانست فرصت مناسبی را برای رویارویی مردم خصوصا نسل پس از بهمن 57 با فلسفه بنیادین نظام که همان ولایت مطلقه فقیه باشد را فراهم آورد .جوانانی که با زندگی در آن فضای حاکمه به درک غیر منطقی بودن فلسفه تقلید و پیروی کورکورانه از یک فرد رسیده وبه دنبال باز کردن فضایی برای مطالبه حقوق از دست رفته شان ولو صنفی بودند.
جامعه ایران جامعه ای خسته از بگیر ببند، ماتم زده، سرتاسر از فرهنگ عزاداری وکاملا بسته بود و دولتی بر آن حکومت میکرد که خود مروج فرهنگ سینه زنی و عزاداری بود دولتی که کشتار 67 و هشت سال جنگ و سرکوب را به یک ملت تحمیل کرده بود و با هشت سال دوران سازندگی هم حتی از پس تعمیر چند ساختمان خرابه پس از جنگ بر نیامده بود و کماکان هم برنیامده! توجه داشته باشیم از جامعه ای صحبت میکنیم که حتی هنوز هم برای آزادی های فردی و زندگی خصوصی افراد هم باید و نباید وجود دارد و ملتی باید نوع تجویز شده مناسبات اجتماعی ،پوشش، راه رفتن ،نوشیدن یا حتی غذا خوردن و حتی خوابیدن را انتخاب کنند.
در همان جامعه هنوز هم هستند عده ای خوش خیال ساده لوح که خامنه ای را ذره ای از وجود کرامات الله بر زمین میبینند و در جستجوی رستگاری با پیروی از دستورات ولایت مطلقه فقیه هستندو از هیچ گونه جرم و جنایت و حتی از بین بردن خود و تمام جامعه هم در حفظ عقاید واثباط حقانیت نظام ولایت مطلقه فقیه ابایی ندارند .
توجه به این نکته داشته باشیم که تنها چند روز پس از وقایع 18 تیر سه نفر از دانشجویان به اعدام محکوم شدند که با استخاره ذات اشرف ملوکانه از نوع ولایت فقیه حکم به 15 سال کاهش پیدا کرد .در ایران امروز رای چند نفر کافیست تا تعداد بسیاری انسان دگر اندیش و مخالف را به سادگی به کام مرگ بکشاند و در عین حال در چنین جامعه ای نمیتوان که توقع داشت تمامی یک ملت یک شبه به خیابانها بیایند تا شرایط موجود و سیستم حاکمه را تغییر دهند کما اینکه تغییر فضای خفقان و سکوت در ایران در گرو براندازی دولت حاکمه و بر سر کار آوردن دولتی دموکراتیک مطابق با معیارها و استانداردهای جهانی ، سکولار و دموکراتیک است .

از دیروز تا امروز باید یا نباید

یکی از مهمترین مسائلی که سالهاست گریبانگیر اپوزیسیون خصوصا در خارج از کشور شده پراکندگی نیروهای سرنگونی طلب است که تحت پوشش جریانات مختلف سیاسی فعالیت میکنند و این پراکندگی نیروها باعث چند دستگی، پیش داوری و کندی در مسیر حرکت براندازی حکومت اسلامی در ایران شده و نداشتن یک آلترناتیو مشترک در طول بیست و هفت سال گذشته در بین نیروهای سرنگونی طلب خود گواهیست در ناهمگونی و پراکندگی نیروهاو در بین فعالین سیاسی که در جهت برقراری دموکراسی در ایران تلاش میکنند .
بسیاری از طیف مبارزین به جای مانده پس از انقلاب 57 اسیر بایدها و نبایدهایی هستند که از همان روزهای آغازین روی کار آمدن خمینی و پس از سالها بحث و جدل سیاسی و ایدئولوزیک تبدیل به هنجارها و ناهنجاریهای شده که رفته رفته حالت قوانینی را پیدا کرده که ممکن است برخی مواقع بیان نکته ای مخالف با این قوانین از سوی یک فرد حتی از نیروهای مستقل اپوزیسیون به طرد شدن و حتی بدنامی فرد منجر شود .در حالی که یکی از اصلی ترین و اساسی ترین نکات در رسیدن به دموکراسی تفاوت اندیشه های مختلف و توانایی تحمل کردن انواع متفاوت نگرشهای فردی و حزبیست چرا که در واقع هر سازمان سیاسی اتفاق نظر عده ای برای رسیدن به هدفی مشترک است و تفاوت و تنوع اندیشه های مختلف باعث رشد سطح فکری در درون جامعه است و مسیر را برای رسیدن به جامعه ای دموکراتیک و مناسب با خواسته ها و سلیقه های گوناگون هموار میکند.

تکامل، تفاهم،احترام
همواره باید توجه داشته داشته باشیم که مبارزات جریانات سیاسی که درون ایران فعالیت میکنند بدون کمک و پشتیبانی نیروهای همراه در خارج از کشور دیرتر به سرانجام خواهد رسید یعنی به عبارتی دیگر مبارزات نیروهای داخلی و خارجی هیچگاه جدا از هم نبوده و نیستند و تنها راه در حمایت از فعالیتهای داخل ایران شناساندن وضعیت تاسف بار حقوق بشر در ایران و رساندن صدای فعالیتهای داخلی و خصوصا جلوگیری از فشار بیشتر و حذف فیزیکی دگر اندیشان در ایران است .
تکمیل کردن و تدوین یک آلترناتیو کار آمد صرفا در جهت پشتیبانی از تحرکات داخل ایران و جمع آوری فعالین و نیروهای سرنگونی طلب حول یک هدف مشترک و استفاده از توان تمام افراد علاقمند در جهت پخش اخبار ایران در جامعه جهانی و تشکیل حرکتی پیشرو در پیشبرد اهداف انسانی و نزدیک شدن جامعه ایران به جامعه ای دموکراتیک .
برای رسیدن به چنین دستاوردی در ابتدا باید به تفاهم برای همکاری متقابل بین تمامی احزاب و جریانات سیاسی رسید و این تنها از راه احترلم متقابل امکانپذیر خواهد بود فرهنگ احترام متقابل برای رسیدن به هدفی متعالی و مشترک در راه پیشرفت شعور فکری جامعه در تحمل آرای مخالف یا دیدگاههای متفاوت اعم از مذهبی و سیاسی .
یادمان نرود که 18 تیر 1378نقطه انفجار یکی از بزرگترین تحرکات داخلی ایران است که در طول دهه گذشته همه روزه در حال تکامل بوده و جنبشهای درون ایران خصوصا جنبشهای بپا خواسته از درون جامعه جوان ایران و دانشگاهها میرود تا در آینده برگ دیگری را در تاریخ معاصر ایران در راه دستیابی و برقراری دموکراسی در ایران رقم بزند .
امروز 18 تیرو 16 آذر نماد سالها مقاومت دانشجویان در برابر ظلم و نا برابریست و تنها با وحدت بین تمامی آحاد جامعه ایران در داخل و خارج میتوان به براندازی این نظام پوسیده امیدوار بود.

تیر امسال یادمان نرود

بهزاد پیله ور
فارسی
www.pilehvar.blogspot.com

فارسی
www.pilehvar.blogsky.com

English
www.pilehvare.blogspot.com

1 comment:

mojtabahojatoleslami@hotmail.com said...

سلام
بیشتر از سی‌ سال پیش خونهای ملت ما درخت استقلال ، ازادی ، جمهوری اسلامی را میوه دا ر کرد ولی‌ متاسفانه رهبران ما غصهٔ پول چینی‌ ها و معاملات با اینها را میخورند و یا اینکه غصهٔ. این فلسطینیها و یا بدتر از همه حزب الهی ها را میخورند . هرکس ریش داره با یک اسلحه ادعای اسلامی بودن میکنه . من هزار با ر برای جمهوری اسلامی حقیقی‌ جان میدهم ولی‌ حاضر نیستم یک قطره خون برای این اسلام خراب کنها بدهم . امیدوارم این رهبران ما در روز سال گرد انقلاب فریاد االله و اکبر های مردم را دلیل بر اغتشاشگری تعبیر نکنند همین الله و اکبر های مردم بود که رهبران ما را بر کار گزا شت . بنده سی‌ سال پیش در مدرسهٔ طلاب قم درس خواندم و دو سال و نیم زندان شاه بودم . الله و اکبر