18.2.07

کمیته دانشجویی گزارشگران حقوق بشر : براساس آخرین اخبار رسیده، در پی وخامت حال احمد باطبی، وی ساعتی پیش به بیمارستان شهدا در تجریش انتقال یافت

کمیته دانشجویی گزارشگران حقوق بشر : براساس آخرین اخبار رسیده، در پی وخامت حال احمد باطبی، وی ساعتی پیش به بیمارستان شهدا در تجریش انتقال یافت.هم اکنون خانواده ی باطبی برای اطلاع از وضعیت فرزندشان به بیمارستان مراجعه کرده اند.

لازم به ذکر است احمد باطبی به دلیل فشارهای وارده در زندان، در طی دو روز گذشته دچار حملات عصبی شدید و تشنج گشته و به بهداری منتقل شده بود.
اخبار تکمیلی متعاقبا ارسال خواهد شد.
.................................................................................................................
خبرنامه امیر کبیر : احمد باطبی دانشجوی زندانی سیاسی که بیش از هفت سال از مدت محکومیتش در زندان اوین
می گذرد، جمعه شب دچار حمله مغزی شد که منجر به ایجاد تشنج گردید و به مدت 3 ساعت در کما به سر برد.
شایان ذکر است ریختن ماموران برای جمع آوری وسایل شخصی وی از قبیل هیتر، وسایل پخت و پز و وسایل شخصی، وی را به شدت عصبی کرده بود.
از طرفی عدم اجازه برای دیدار با استاد راهنمای خود برای اتمام پایان نامه، فشار برای کوتاه کردن موی سر و نداشتن مرخصی، مشکلات روحی ناشی از دوری از خانواده و تهدید مبنی بر انتقال به بند 8( بند جانیان و معتادان مواد مخدر) فشارهای زیادی را بر وی آورده است.
این فشارهای روحی که به بیماریهای جسمی قبلی اضافه شده منجر به مشکلات عدیده روحی و جسمی در وی شده است و درنهایت جمعه شب 27 بهمن ماه دچار حمله مغزی شد و به مدت 3 ساعت در کما فرو رفت. وی سپس به بهداری منتقل شد و در آنجا بستری گردید.
گفتنی است احمد باطبی با وضعیت فعلی به شدت نیاز به درمان تخصصی در خارج از زندان دارد و ادامه روند فعلی، او را دچار آسیب های جدی خواهد کرد.

کمیته دانشجویی گزارشگران حقوق بشر





کمیته دانشجویی گزارشگران حقوق بشر
Student committe of
human rights reporters
شماره۲2۱-۲۰۰۷
تاریخ۲۹/1۱/1385


در این هزار توی،
سالهاست که به زیر دشنه و مشت و زندان لبخند می زنیم
و محکم می ایستیم و بر بوم شب ستاره می کشیم
و در کوچه های شب طویل پرسه می زنیم
و بر چشم همشهریان خفته مان آوازهای حقیقت را به تصویر می کشیم

همواره در ایران ادعا بر این بوده که زندانی سیاسی وجود ندارد و احدی به جرم ابرازعقیده اش در زندان نیست.
در حالی که درجامعه ای که هنوز جرم سیاسی تعریف نشده و مصداق نیافته است، هر سخن و فکر و اقدامی را که دگراندیشانه باشد، می توان توهین به مقدسات و اقدام علیه امنیت تعریف کرد.
ماههاست که از بازداشت غیرقانونی دکتر کیوان انصاری، ابوالفضل جهاندار، خیرالله(سعید) درخشندی و کیوان رفیعی می گذرد. اصل 32 قانون اساسی مقررمیدارد که مقدمات محاکمه متهم میبایست دراسرع وقت فراهم گردد، همچنین بند 3 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی نیز میگوید: "هر کس به اتهام جرمی دستگیر یا بازداشت شود باید او را دراسرع وقت در محضر دادرس حاضر نمود و باید در مدت معقولی محاکمه یا آزاد شود."
این درحالی است که با گذشت بیش از۵ ماه از بازداشت این چهارتن، مقامات قضایی نه تنها پاسخ روشنی در مورد اتهامات آنان نداده اند، بلکه همچنان به نگهداری آنها در بازداشتگاه امنیتی 209 وزارت اطلاعات اصرار می ورزند.
طبق اصل 35 قانون اساسی در همه دادگاهها طرفین دعوا حق دارند برای خود وکیل انتخاب نمایند، اما دادگاه انقلاب و وزارت اطلاعات با تحت فشار گذاردن متهمین خود تلاش میکند تا مانع ازحضور وکیل درمراحل دادرسی و دادگاه گردند. کیوان رفیعی که به مدت 8 ماه است در بازداشت موقت در بند 209 به سرمیبرد گفته است که وزارت اطلاعات تاکنون اجازه ملاقات او با وکلایش را صادر نکرده و حتی جلسه دادگاه وی نیز بدون حضور وکیل برگزار شده است. سایر افراد یاد شده نیز در شرایطی مشابه در وضعیت بلاتکلیفی به سر میبرند.
با توجه به اصل 37 قانون اساسی اصل بر برائت متهم است و هیچکس در نظر قانون مجرم شناخته نمیشود مگر اینکه جرم او در دادگاه صالح اثبات گردد، با این حال مشخص نیست که نگهداری طولانی مدت متهمین سیاسی در بازداشتگاههای امنیتی و محرومیت از کوچکترین حقوق انسانی، بر اساس کدام اصول قانونی انجام می پذیرد.
همچنین درحالی که اصل 38 قانون اساسی ( ماده 5 اعلامیه حقوق بشر) هرگونه شکنجه برای گرفتن اقرار یا کسب اطلاع را ممنوع دانسته است، اخبار رسیده از بند 209 حاکی از این است که افراد نگهداری شده در آنجا که اغلب از فعالین سیاسی میباشند به طرق مختلف تحت شکنجه قرار دارند که به طور عمده میتوان به شکنجه روحی و روانی اشاره کرد.

کمیته دانشجویی گزارشگران حقوق بشر، با ابراز نگرانی نسبت به شرایط نگهداری کیوان انصاری، خیرالله درخشندی، کیوان رفیعی و ابوالفضل جهاندار، نگهداری آنان را در زندان و بازداشت موقت، برخلاف اصول مندرج در قانون اساسی و اعلامیه جهانی حقوق بشر دانسته و خواهان توجه تمامی مجامع حقوق بشر نسبت به نقض حقوق این افراد در زندان اوین است.

کمیته دانشجویی گزارشگران حقوق بشر
Student committe of
human rights reporters
شماره۲2۱-۲۰۰۷
تاریخ۲۹/1۱/1385


در این هزار توی،
سالهاست که به زیر دشنه و مشت و زندان لبخند می زنیم
و محکم می ایستیم و بر بوم شب ستاره می کشیم
و در کوچه های شب طویل پرسه می زنیم
و بر چشم همشهریان خفته مان آوازهای حقیقت را به تصویر می کشیم

همواره در ایران ادعا بر این بوده که زندانی سیاسی وجود ندارد و احدی به جرم ابرازعقیده اش در زندان نیست.
در حالی که درجامعه ای که هنوز جرم سیاسی تعریف نشده و مصداق نیافته است، هر سخن و فکر و اقدامی را که دگراندیشانه باشد، می توان توهین به مقدسات و اقدام علیه امنیت تعریف کرد.
ماههاست که از بازداشت غیرقانونی دکتر کیوان انصاری، ابوالفضل جهاندار، خیرالله(سعید) درخشندی و کیوان رفیعی می گذرد. اصل 32 قانون اساسی مقررمیدارد که مقدمات محاکمه متهم میبایست دراسرع وقت فراهم گردد، همچنین بند 3 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی نیز میگوید: "هر کس به اتهام جرمی دستگیر یا بازداشت شود باید او را دراسرع وقت در محضر دادرس حاضر نمود و باید در مدت معقولی محاکمه یا آزاد شود."
این درحالی است که با گذشت بیش از۵ ماه از بازداشت این چهارتن، مقامات قضایی نه تنها پاسخ روشنی در مورد اتهامات آنان نداده اند، بلکه همچنان به نگهداری آنها در بازداشتگاه امنیتی 209 وزارت اطلاعات اصرار می ورزند.
طبق اصل 35 قانون اساسی در همه دادگاهها طرفین دعوا حق دارند برای خود وکیل انتخاب نمایند، اما دادگاه انقلاب و وزارت اطلاعات با تحت فشار گذاردن متهمین خود تلاش میکند تا مانع ازحضور وکیل درمراحل دادرسی و دادگاه گردند. کیوان رفیعی که به مدت 8 ماه است در بازداشت موقت در بند 209 به سرمیبرد گفته است که وزارت اطلاعات تاکنون اجازه ملاقات او با وکلایش را صادر نکرده و حتی جلسه دادگاه وی نیز بدون حضور وکیل برگزار شده است. سایر افراد یاد شده نیز در شرایطی مشابه در وضعیت بلاتکلیفی به سر میبرند.
با توجه به اصل 37 قانون اساسی اصل بر برائت متهم است و هیچکس در نظر قانون مجرم شناخته نمیشود مگر اینکه جرم او در دادگاه صالح اثبات گردد، با این حال مشخص نیست که نگهداری طولانی مدت متهمین سیاسی در بازداشتگاههای امنیتی و محرومیت از کوچکترین حقوق انسانی، بر اساس کدام اصول قانونی انجام می پذیرد.
همچنین درحالی که اصل 38 قانون اساسی ( ماده 5 اعلامیه حقوق بشر) هرگونه شکنجه برای گرفتن اقرار یا کسب اطلاع را ممنوع دانسته است، اخبار رسیده از بند 209 حاکی از این است که افراد نگهداری شده در آنجا که اغلب از فعالین سیاسی میباشند به طرق مختلف تحت شکنجه قرار دارند که به طور عمده میتوان به شکنجه روحی و روانی اشاره کرد.

کمیته دانشجویی گزارشگران حقوق بشر، با ابراز نگرانی نسبت به شرایط نگهداری کیوان انصاری، خیرالله درخشندی، کیوان رفیعی و ابوالفضل جهاندار، نگهداری آنان را در زندان و بازداشت موقت، برخلاف اصول مندرج در قانون اساسی و اعلامیه جهانی حقوق بشر دانسته و خواهان توجه تمامی مجامع حقوق بشر نسبت به نقض حقوق این افراد در زندان اوین است.

دوشنبه 30 بهمن ماه سال 1385

دوشنبه 30 بهمن ماه سال 1385
اطلاعیه شماره 1
اطلاعیه شماره 1

8 مارس2007 روز جهانی زن همراه، همدل و هم صدا، خلق جهانی نو را فریاد کنیم !

آیا صدای فریاد زنان عراقی را از وحشت قتل ناموسی توسط جریانات اسلامی و یا تجاوز سربازان تجاوزگر آمریکایی و انگلیسی می شنوید؟
آیا صدای اعتراض زنان در افغانستان را که تن و جانشان جولانگاه رقابت های طالبان و سایر جریانات اسلامی، دول اشغالگر غربی و دست نشاندگان آنان شده است می شنوید؟
آیا صدای فریاد آن زن ایرانی که با درد شلاق و حجاب اجباری بر تن در آستانه سنگسار است را می شنوید؟
آیا صدای اعتراض زنان آمریکا که هر 6 ثانیه یکی از خواهرانشان قربانی تجاوز جنسی است را می شنوید؟
آیا شاهد افزایش روزانه تعداد زنان قربانی خشونت های مردسالارانه در کشورهای اروپایی هستید؟
مسببن سرکوب و فرودستی زنان در یک سو قدرت های امپریالیستی مردسالارند که جنگ های تجاوزگرانه خود را تحت نام ما "زنان" و "حقوق بشر" برای مردم منطقه مشروعیت می بخشند و از سوی دیگر مرتجعین بنیادگرای اسلامی که زنان را به برده مبدل کرده اند.
قتل هزاران زن و کودک در افغانستان و عراق توسط بمب های خوشه ای ناپالم و فسفری، تجاوز سربازان آمریکایی به زنان عراقی، تدوین قانون اساسی ضد زن اسلامی توسط جریانات بنیادگرای اسلامی با کمک مشاوران آمریکایی و سایر دول غربی در عراق و افغانستان گوشه ای از "آزاد سازی" زنان به سبک امپریالیستها ست. از سوی دیگر جریانات مرتجع اسلامی از طریق برنامه سیاسی شان در حال تشدید و گسترش سرکوب و فرودستی زنان هستند. قوانین نابرابر و مجازات های اسلامی علیه زنان و حجاب اجباری در ایران فشرده قدرت مردانه اسلامی است. تجاوز و قتل زنان و دختران در افغانستان نماد قدرت جریانات جنگ سالار و مرتجع اسلامی است.

همه این وقایع به ما زنان می آموزد که هر راه حلی جهت رهایی و آزادی زنان در چهارچوب ساختار کنونی حاکم بر جهان همانقدر کاذب است که جستجوی رهایی زنان در چهارچوب ایدئولوژی های مذهبی از جمله اسلام.
ما زنان در ادامه راهی که سال گذشته آغاز کردیم، به دنبال ساختن جهانی هستیم بر پایه قدرت و مشارکت تمامی انسانهایی که سودی در دوام نظام های متکی بر ستم و استثمار ندارند. ما خواستار جهانی هستیم که در آن ناقص سازی جنسی زنان نه یک سنت بلکه یک جنایت محسوب شود. هیچ دختر خردسالی به « حجله » تجاوز نرود؛ هیچ زنی به بهانه « ناموس مرد » به قتل نرسد؛ هیچ زن و دختری برای خلاصی از شر خشونت مردسالاری خودکشی و خود سوزی نکند؛ هیچ زنی به جرم دوست داشتن و یا رابطه جنسی مجازات و سنگسار نشود؛ جهانی که همجنس خواهی را یک جرم و ناهنجاری تلقی نکند؛ هویت زنان با همسر و مادر بودنشان تعیین نشود. کسی نتواند زنان را به اجبار درآشپزخانه و اندرونی حبس کند و آنان را از مشارکت در تولید اجتماعی و فعالیت های سیاسی محروم کند؛ زنان مالک و صاحب اختیار بدن خود باشند و بتوانند برای بچه دار شدن و یا نشدن، خود تصمیم بگیرند، جهانی که برابری زنان با مردان را در تمامی عرصه ها تامین کند.
این ها جلوه هائی از افق رهائی ماست، که باید در دسترس میلیونها زن ستمدیده قرار گیرد. افقی که به ما امید می دهد، امیدی که به ما شجاعت و قدرت می بخشد تا بتوانیم با مبارزات اگاهانه خود آینده ای فارغ از هرگونه ستم و استثمار جنسی و طبقاتی را خلق کنیم.

زنان ومردان آزادیخواه!
روز 8 مارس 2007 با پیام "نه به ارتجاع، نه به امپریالیسم، ما در حال خلق جهانی دیگر هستیم!" گام هایمان را متحد و صفوفمان را گسترده کنیم. پرچم رهایی زنان در جهان کنونی مرزی روشن بین همه ستمدیدگان جهان و مرتجعین رنگارنگ امپریالیستی و بنیادگرای اسلامی است
قرار ما: 8 مارس 2007
مکان : دن هاگ – هلند ایستگاه مرکزی - مالی فلد
زمان: پنج شنبه ساعت 11:00
کارزار مبارزه برای لغو کلیه قوانین نابرابر و مجازات های اسلامی علیه زنان
ژانویه 2007

Karzar2005@yahoo.com www.karzar-zanan.com

پاسخ عیسی سحرخیز به دولت احمدی‌ نژاد : دولت نهم حقایق را وارونه


خبرگزاری حکومتی آفتاب : «عیسی سحرخیز» مدیرکل مطبوعات داخلی وزارت ارشاد در دولت خاتمی با رد اظهارات اخیر مشاور مطبوعاتی احمدی‌نژاد در مقایسه عملکرد دولت‌های قبلی و فعلی تاکید کرد که جوانفکر حقایق را وارونه می‌کند. پیش از این «علی‌اکبر جوانفکر» مشاور رئیس جمهور در گفت‌وگو با ایرنا گفته بود «سیدمحمد خاتمی هنگامی که مسئولیت ریاست جمهوی را برعهده گرفت، مجموعه‌ای از عوامل همفکر و همراه او که در عرصه‌های سیاسی و مطبوعاتی فعال بودند، با وی به صحنه آمدند و مراکز مهم اجرایی و پس از آن مراکز تصمیم گیری‌ مانند مجلس ششم را در اختیار خود گرفتند. اما احمدی‌نژاد نه با یک عقبه سیاسی و مطبوعاتی بلکه با پشتوانه‌ای از خدمات درخشان اجرایی در عرصه پیچیده‌ای مانند مدیریت شهری به صحنه آمد». سحرخیز در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی آفتاب تصریح کرد: خاتمی نه تنها از یک وجهه داخلی بلکه بین‌المللی نیز برخوردار بود و بسیاری از مدیران بخش‌های مختلف کشور به ویژه فرهنگی و مسئولین سیاسی که پیشینه کار در دولت و مجلس را داشتند مشوق او بودند که در انتخابات ریاست جمهوری در هر دو مرحله شرکت کند. با وجودی که وی علاقه‌ای نداشت. مدیرکل مطبوعات داخلی وزارت ارشاد در دولت خاتمی افزود: طبیعی است هنگامی که خاتمی در مسند ریاست جمهوری قرار گرفت گروه‌های مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و... تمام توان خود را به کار بستند که خواسته ملت را که در رای به خاتمی تبلور پیدا کرد، محقق کنند و اصلاحات را در جامعه پیش ببرند. وی در عین حال تاکید کرد: اما در مقابل، احمدی‌نژاد گرچه عنوان می‌کرد حزبی نیستیم اما در ٤٨ ساعت پایانی انتخابات ریاست جمهوری نهم گروه‌های حامی وی تمام تلاش خود را بکار بردند که وی در مقابل هاشمی پیروز شود. به گفته سحرخیز، «احمدی‌نژاد در انتخابات ریاست جمهوری نهم از یک عقبه خاص برخوردار شد و نتیجه رویکرد این جریان در عرصه‌های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی همین وضعیتی است که در دولت نهم شاهد هستیم». او افزود: در مقایسه دولت خاتمی و احمدی‌نژاد مردم هستند که باید قضاوت کنند کدامیک کار کارشناسی کردند و به جای شعارهای پوپولیستی، درصدد حل مسائل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی جامعه برآمدند. سحرخیز معتقد است: تمام شاخص‌های اجتماعی و اقتصادی از جمله روند تورم، میزان ذخایر ارزی و نظم و ترتیب در مقابل شاخص بیکاری، تورم، نابسامانی در قیمت کالاهای مصرفی، بودجه آشفته و کمبودهای مقطعی کالاهای مصرفی در شرایط حساس کنونی نشان‌دهنده میزان موفقیت این دو جریان است. سحرخیز در ادامه پیرامون سیاست خارجی دولت نهم و مقایسه آن با سیاست خارجی دولت خاتمی نیز اظهار داشت: در زمان دولت خاتمی، روابط بسیار مثبتی با کشورهای منطقه، تعامل سازنده‌ای با کشورهای صنعتی و حرکتی به سمت رفع تنش با آمریکا داشتیم. اما هم اکنون تمام این مسائل روند معکوس گرفته که نتیجه آن یک بیانیه و دو قطعنامه در شورای امنیت است و هم اکنون در آستانه قطعنامه سوم و تحریم‌ قرار گرفته‌ایم. وی تاکید کرد: اگر این دو شرایط را مقایسه کنید و سپس شخصیت، منش و روش خاتمی را با احمدی‌نژاد مقایسه کنید، جایی برای چنین شعارهایی باقی نمی‌ماند. سحرخیز در ادامه درباره بخشی از سخنان مشاور مطبوعاتی رئیس جمهور مبنی بر اینکه «مجموعه‌ای از عوامل همفکر و همراه خاتمی که در عرصه‌های سیاسی و مطبوعاتی فعال بودند، مراکز مهم اجرایی و همچنین مجلس ششم را در اختیار خود گرفتند» گفت: مشاور رئیس جمهور حقایق را وارونه می‌کند. اگر بدنه دولت احمدی‌نژاد و یاران نزدیک او را نگاه کنیم، مشاهده می‌کنیم کسانی که مسئولیت سایت‌ها و رسانه‌های پشت پرده منتقد دولت‌های قبلی را در اختیار داشتند امروز در جایگاه معاونین وزیر مشغول به کارند. وی تصریح کرد: این افراد نه تنها رسانه‌ها را خدمت خود دارند بلکه بودجه کشور را به انحای مختلف در اختیار دولت گذاشته‌اند. چنانکه در دوره مسئولیت خود، حتی مدیریت خبرگزاری‌هایی مانند ایرنا را تغییر داده‌اند و درصدد تغییر مدیریت خبرگزاری غیر دولتی ایسنا هستند. ضمن آنکه سایت‌هایی بی‌نام و نشان را در اختیار دارند که عملا نقش تبلیغات و حمایت از دولت را انجام می‌دهند.

5.2.07

به نام آزادی

به نام آزادی

بنا بر گزارش رسیده از پیرانشهر آقای هیمن رمضانی 16 ساله توسط مامورین وزارت اطلاعات در پیرانشهر دستگیر و مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفته است .

آقای رمضانی به دلیل روشن کردن آتش در تاریخ 2 بهمن ماه سال 85 از سوی مامورین امنیتی دستگیر می شود و سپس با ضرب و شتم از وی اعترافات کتبی دریافت می کنند که با احزاب سیاسی کردستان همکاری کرده است . وی پس از ضرب و شتم به مدت 3 روز در بازداشت مامورین وزارت اطلاعات پیرانشهر بوده است و سپس به اداره اطلاعات ارومیه منتقل می شود. بنا بر گفته این کودک 16 ساله وی در حین بازی با دوستانش به دلیل نا مشخص بازداشت و مورد ضرب و شتم قرار گرفته است .

گزارش دیگری حاکیست جوانی به نام علی حیدر زاده از ملکان ( آذربایجان شرقی ) در تاریخ 8/11/85 توسط مامورین انتظامی در ملع عام 84 ضربه شلاق را متحمل شده است . وی به جرم استفاده از مشروبات الکلی حکم غیر انسانی شلاق در ملع عام را از سوی دادگاه های اسلامی دریافت کرده بود.

فعالان حقوق بشر در ایران تهدید و شکنجه کودکان توسط مامورین وزارت اطلاعات را محکوم می کند و خواهان اقدامات موثر سازمان های حقوق بشری برای جلوگیری از افزایش بازداشت های غیر قانونی ، ضرب و شتم و تهدید شهروندان می باشد.
Human Rights Activists in Iran
Hra.Iran@Gmail.Com
www.Iran-Hra.blogfa.com
Tel: 0031620720193