25.3.08

فراخوان کمک به یک زندانی دو جنسی برای رهایی از زندان

فراخوان کمک به یک زندانی دو جنسی برای رهایی از زندان
از سایت همجنسگرایان :
مهدي ندامي فرزند عظيم متولد سال 1365 در استان لرستان در حال حاضر در زندان اوین و به دلیل وضعیت خاصش درسلول انفرادی محبوس است. او یكساله بود که پدرش را از دست داد. در سن شانزده سالگی پس از فوت مادرش دیگر اعضای خانواده او را طرد نمودند. او که به دلیل دو جنسی بودن موفق به ادامه تحصیل نشده بود به تهران آمد، دوست دوجنسه ای یافت و با وی در یک منزل اجاره ای همخانه شد. تا اینکه در سال گذشته اتفاقی برای وی رخ داد. مهدی در تشریح این اتفاق می گوید:
« در تاریخ 16/10/1385 محمد و مرتضي آمده بودند تخت طاوس چون مي دانستند جاي دو جنسه ها آنجاست، آنجا، كريمخان، ونك و پارك دانشجو. گفتم که دو جنسه ام و نمي توانم با شما بيايم ولي مي خواهم به من از نظر مالي كمك كنيد. من را بردند به منزل مرتضي در را قفل كردند، من را داخل اطاق خواب بردند و تا ظهر من را مورد آزار و اذيت قرار دادند. من تا ظهر زجر مي كشيدم، پس از چند ساعت دست و پاي من را كه بسته بودند باز كردند. لباس های من را در آورده بودند. رفتم تا در را باز كنم ديدم بسته است، خواستم داد و فرياد كنم، يكي از آنها كه جثه بزرگی داشت من را كتك زد. يک چاقوي كوچك داشتم، چاقو را نشان دادم و گفتم اگر بيايي نزديكم و درب را باز نكني خودم را مي زنم. محمد كنار ايستاده بود ولي مرتضي بدتر حمله كرد من نفهميدم چي شد يك دفعه ديدم سرش را آورد پايين و ديدم سرچاقو خون آلود شده. او به برادرش زنگ زد. برادرش آمد، من را با يك قمه مرا تهديد كرد و گفت كه چيزي نگويم بعد مرا بردند كلانتري و دادسراي ارشاد و از آن زمان فرستادند به زندان.
از 23/10/85 وارد زندان شدم. من را در سوئيت انفرادي نگهداري مي كنند، اطاقي كه من هستم 9 متر است دستشويي و حمام هم داخل همانجاست. براي شام و نهار من را مي بردند بيرون، غذا مي دهند و در را مجدد مي بندند. نه هوا خوري مي برند و نه ملاقاتی دارم. رفتار مسئولين با من بد است. اكثر زنداني ها به من توهين مي كنند نمي دانم چه كار كنم در زندان به من زياد اهميت نمي دهند از زندان خسته شدم هيچ هم صحبتي ندارم .»
مهدی حاضر است به خاطر عمل جراحی و تغییر وضعیت خود کلیه اش را به فروش رساند . وی می گوید: « تا به حال هيچ كس و هيچ انجمني به من كمك نكرده ، الان تنها هستم، دوست دارم پس از نجات از این گرفتاری کار کنم، پولی تهیه کنم و خودم را معالجه کنم. خيلي دوست دارم ازدواج كنم و مثل يک مادر باشم. اما انگار اين آرزوها را بايد به گور ببرم. شبها تا صبح بيدارم و فقط فكر مي كنم. صبح تا ساعت 10 ميخوابم و بعد بيدار مي شوم سوئيت را نگاه مي كنم، گلهاي پرده را مي شمارم. ای كاش من را درك مي كردند.»
مهدی توسط شعبه 1088 دادگاه عمومی تهران به دوسال حبس و پرداخت دیه در حدود هجده میلیون و پانصد هزار تومان محکوم شده است با درخواست تجدیدنظر شعبه 36 دادگاه تجدیدنظر حبس وی را به ده ماه تخفیف داد. هم اکنون مهدی در زندان است و برای نجات وی از زندان نیاز است مبلغ دیه پرداخت شود.
محمد مصطفایی – وکیل مهدی ندامی
1387/1/4 تهران

21.3.08

فعالان حقوق بشر در ایران


فعالان حقوق بشر در ایران
حامد اکبری از بازداشت شدگان، طرح موسوم به ارتقای امنیت اجتماعی که در اردیبهشت ماه بازداشت شده بود، اعدام می شود.بنابرگزارشات رسیده، حامد اکبری که اتهامی چون توزیع مواد مخدر را در پرونده اش دارد به همراه 20 تن دیگر از بازداشت شدگان، از سوی دادگاه به اعدام محکوم شده است و قرار است حکم وی به زودی اجرا شود.اکبری، که از زمان بازداشت خود تاکنون هیچ ملاقاتی را با خانواده اش نداشته است، هم اکنون در بند 2- الف زندان اوین که تحت نظارت حفاظت اطلاعات سپاه است، نگهداری می شود. گفته می شود عدم اجرای حکم وی تاکنون، به دلیل حراج اموالش از سوی دادگاه بوده است، این در حالی است که طبق شواهد موجود و به ادعای افراد نزدیک به این زندانی ، اموال حامد اکبری ارثیه ی پدری او بوده است. با این حال دادگاه انقلاب با این استدلال که اموال این جوان 26 ساله از طرق غیرقانونی نظیر فروش و توزیع مواد مخدر در سطح شهر تهران بدست آمده است، تابحال قسمتی از اموال او را ضبط کرده است.همچنین به گفته ی منابع خبری، نیروهای امنیتی چندی پیش نامزد حامد اکبری را نیز بازداشت و به بند سپاه انتقال دادند. طبق بخشنامه حقوق شهروندی" تنها شخص متهم در مقابل مقامات قضایی پاسخگوست، و احضار یا جلب بستگان وی ممنوع است."دور اول طرح ارتقای امنیت اجتماعی که مقابله با اراذل و اوباش نام گرفت، از اردیبهشت ماه سال گذشته آغاز و در مرحله اول منجر به بازداشت حدود 1400 تن در استان تهران شد. انتشار تصاویری از مقابله پلیس با افراد موسوم به اراذل و اوباش، اعتراضات گسترده فعالان حقوق بشر و نهادهای حقوق بشری را در پی داشت. نیروهای انتظامی پس از بازداشت این افراد، آنها را به سوله کهریزک انتقال دادند که بنا به گفته ی شاهدان عینی، حدود 10 تن از بازداشت شدگان به دلیل شرایط نامناسب بهداشتی و همچنین شکنجه های وارده در این مکان، جان باختند.حامد اکبری به همراه هانی خواندار، از معدود افرادی هستند که با وجود گذشت حدود یکسال از زمان بازداشت، همچنان در سلول انفرادی و در شرایط بلاتکلیفی نگهداری می شوند.

20.3.08

پیام تبریک دکتر علوی زندانی سیاسی بمناسبت فرآ رسیدن عید نوروز

پیام تبریک دکتر علوی زندانی سیاسی بمناسبت فرآ رسیدن عید نوروز

نوروز 1387 از راه رسید ، سال 1386 را با همۀ فراز و فرودها ،تلخیها و شرینها ،کامیابیها و ناکامیها و با همۀ هیجان و هیاهویشپشت سر می گذاریم .ایستاده ایم بر داروازه نوروز تا با کوله باری از خاطره با سال کهنه وداع کنیم و سال نو که شادمانه از راه می رسد خوش آمد گویم.سایۀ کمرنک 1386 مرود تا آرام آرام از چشمانمان محو شود و قامت 1378 اکنون به تمامت در برابر مان پیدا است ، شاید این 2 دور خورشیدی که یکی رفت و یکی می آید برای هریک از ما رنک و بوی متفاوت داشته باشد. اما چون همه به یک بهانه زنده ایم ،می گوییم پشت سر امید بود روبرو نیز امید . سال 1386 با همه فراز و فرودش به پایان رسید و هر یک از ما فراخور آنچه که در این سال گذشت خاطراتی حک شد بر ذهنمان داریم تلخ یا شیرین اما برای وجودی بنام ایران نیز که خانۀ بزرک همۀ ما است این سال پر از خاطره بود . سالی پر از خبر ،سالی پر از خطر ،سالی پر از سئوال ،سالی پر از زندان و زندانی،سالی پر از اعدام و سنکسار ،سالی پر از بی قانونی ،سالی پر از تورم و گرانی ،سالی پر از بیکاری ،در یک کلام سالی سر شار از ظلم و ستم بی داد و استبداد
.

13.3.08

طبق اطلاع رسيده از چند تن از دانشجويان آزاد شده نيروهاي وزارت اطلاعات براي در هم شکستن روحيه دانشجويان زنداني و به منظور تحقير آنان و ايجاد اختلاف در


طبق اطلاع رسيده از چند تن از دانشجويان آزاد شده نيروهاي وزارت اطلاعات براي در هم شکستن روحيه دانشجويان زنداني و به منظور تحقير آنان و ايجاد اختلاف در ميان دانشجويان اقدام به برگزاري جشن تولد براي يکي از دانشجويان بزداشت شده کرده اند

AHMAD BATEBI:
در ميانه ي اين بهروز کريم زاده و پيمان پيران با چشمبند به ميان جمع برده شده اند اوضاع جسمي اين اين
دو فعال سياسي به حدي وخيم و ترحم انگيز بوده است که بسياري از حاضران را به گريه انداخته است

گوشت دست بهروز کريم زاده کاملا تکه تکه شده و منظره ي وحشتباري را به وجود آ ورده بود . ضمن آنکه چند تن از حضار متوجه شده اند گوش چپ بهروز کريمي زاده قدرت شنوايي خودرا از دست داده است بهروز کريمي زاده با خنده اي تلخ و کوتاه رو به دانشجويان گفته است : من نمي شنوم

AHMAD BATEBI:
از سويي ديگر پيمان پيران به جاي راه رفتن تقريبا بر روي زمين مي خزيده است به دليل صدمه به کف پا و زخمهاي ناشي از کابل پيمان پيران به جاي گام برداشتن پاي خود را روي زمين مي کشيده است .

12.3.08

تحریم نمايش انتخابات از سوی شماری از نیروهای ملی

اکنون که به شيوه های گوناگون مجال ورود به برگزيدگان واقعی ملت داده نشده است، مجلس را ديگر نمی توان خانه ملت ناميد و شرکت در چنين انتخاباتی نه تنها بی فايده بلکه به مسخره گرفتن ملت ايران است. ***
بيستم اسفند 1386از انتخابات در کشورهای آزاد جهان بعنوان اهرمی بنيادين در نيل به حاکميت ملت نام برده می شود ، بديگر سخن اعتبار هر همه پرسی به ميزان مشارکت و نقش آزادانه ی مردم در آن سنجيده می شود ، از نگاه ديگر اعتبار بين المللی هر نظام نيز به ميزان تحقق حاکميت ملت و نقش مردم در اداره جامعه ارزيابی ميشود. درست از اين زواياست که از انتخابات يا همه پرسی در نظامهای پارلمانی بعنوان مهمترين اهرم اداره ی ملت بدور از کردارهای خشن و خشونت آميز ياد می شود .
بنيادی ترين ويژگی سامان های مردمسالار را داشتن مجلسی ملی و نمايندگانی آگاه ، کارآمد تشکيل می دهد . برپايی چنين مجلس پر توان ، کثرت گرا می تواندخواسته های ملت و حقوق ملی را در تمامی ميدان های ملی و بين المللی نمايندگی و تضمين کند ، چنين پارلمانی اساسی ترين شرط های حاکميت دموکراسی است .
در کشورهای غير دموکراسی يا مدعی دموکراسی چون باور به مشارکت واقعی مردم نهادينه نشده و مردم تنها بصورت کميتی عددی برای تأييد صوری عملکردها و چهره مردمی دادن به رفتارها به ميدان آورده ميشوند ناچار از زور به عنوان ابزار اداره جامعه استفاده می شود ، در پاره ای از اين کشورها با تمهيداتی در مسير گزينش مستقيم مردم سد ايجاد کرده و به آن ظاهر قانونی هم داده می شود و انتخابات را از فلسفه وجودی آن کاملاً تهی و کشور را به کژ راهه می برند ، اين رفتارها باعث می شود ، انتخاب کنندگان از انتخاب فرد دلخواهشان محروم شده و مردم مجاز نباشند آزادانه نامزدهای خود را برگزينند ، بلکه از ميان چند نفر که حاکميت پس از عبور از صافی هايی نظير شورای نگهبان (نهاد نظارتی ) با آنها موافقت کرده است و مجبور به انتخابند.
هستند بسيار که شايستگی و لياقت مديريت جامعه را دارا می باشند ، ولی نهادی که مسئول نظارت بر جريان انتخابات است ، مانع اين امر می شود آنهم با دلايلی که تنها برای خود و در ساختار خود ساخته و تفسير کرده قابل دفاع است، نه ساختار دموکراسی های جهان، در کشور ما شهروندان را دو درجه کرده اند "خودی و غير خودی" و برای غير خودی هيچ حقی قائل نيستند اين اعمال مخاطره آميز بوده و به يگانگی ملی صدمه زده و ميزند. نتيجه آن اينست که روز به روز دامنه انتخاب شوندگان کم و کمتر شده به تبع آن از تعداد انتخاب کنندگان نيز کاسته می شود، بطوريکه در تهران 12 ميليونی در انتخابات شورای شهر تنها در صد کمی از حائزين شرايط در انتخابات شرکت جستند .اساسا منتخبين چنين روندی چگونه ميتوانند با چنين پشتوانه ای در راستای منافع جمع حرکت کند و مدافع منافع جمع باشد، جز اينکه در بهترين شرايط از منافع انتخاب کنندگان خود حمايت خواهند کرد ، حاکميت چون با بی تفاوتی يا مخالفت های مردم روبرو می شود ، ناچار از کاربرد ابزار زور است و اينگونه است که زور بعنوان راه حل نهايی مطرح خواهد شد . ادامه اين روش واکنش های بی شماری را بدنبال خواهد داشت که نتيجه آن بی تفاوتی بيشتر و سپس بريدن مردم از دستگاه حاکمه است و .....
در جامعه هايی که به رغم ادعای دموکراسی کار بدستانش توجهی به خواست و نياز ملت ندارند ، پديده ی اپوزيسيون نيز به رسميت شناخته نمی شود و در نتيجه در چنين تفکری اساسا اجازه مشارکت در پست های تصميم گيری را تنها حق افراد و گروههای خودی می دانند و هيچگونه حقی در اين زمينه ها برای غير خودی ها قائل نيستند ، جز نمايش رأی دادن . با اين ترتيب تمام قدرت در دستان شماری اندک بصورت گردشی خواهد چرخيد و جامعه در راستای دو قطبی شدن سرعت خواهد گرفت و ، عدالت اجتماعی ،امنيت ملی ،ثبات سياسی توازن معقول اقتصادی ، رفع تبعيض های قومی و جنسيتی و آزاديهای فردی و همگانی به زير پرسش مي روند .
آنگاه حکومتی که به هر وسيله و هر دليلی خود را از ملت و خواسته هايش جدا کرد ، برای حفظ خويش ناگزير به بحران سازی و دشمن افزايی روی می آورد . امروز ميهن ما با شرايطی روبروست که حاکی از نابسامانی و ناکارآمدی و نا هماهنگی در بخش های گوناگون و سياستگزاری ها در اداره امور داخلی و خارجی است.
به باور ما راه برون رفت از معضلات پيش روی ، باور راستين و تکيه بر نيروی لايزال ملت است تا سرزمين مان ، ملت شريفمان و آينده جوانانمان در جهانی که گرداگردمان متجاوزان در کمينند ، به منبع الهام تمامی رهبران بزرگ که ملتهايشان بودند روی آورند ، نه با رفتارهای خشن و ممنوعيت ها ، نه با ايجاد سد و مانع کردن ها ، نه با خشونت ، اين دور بايد پايان يابد .
برای الهام گرفتن از ملت بايد زمينه های گزينش راستين نمايندگانش را در انتخابی سالم فراهم آورد. آزادی گفتار و نوشتار برای همه تضمين شود، زندان سياسی و عقيدتی نداشته باشيم، هموطنان کوچ کرده به هر دليل به ديار بيگانه اجازه بازگشت يابند، در غير اينصورت مجلس را نميتوان خانه ملت دانست و ميزان رأی ملت نخواهد بود و در اين صورت حاکميت ملی ،استقلال ،منافع ملی ،رشد و توسعه ، عدالت همگانی و حقوق قوم ها ، زنان و کودکان در جامعه از ديدگاهی خاص و تنگ نظرانه مد نظر قرار خواهد گرفت .
آيا بدون رعايت حقوق شهروندان بنيان های حاکميت ملت سست، نخواهد شد؟ آيا توجه نمی کنند اتخاذ تصميمات جناحی و رفتار "سکتاريستی " حکومتگران ، اصل جمهوريت را بی رنگ و بی رنگ تر کرده است ؟ آيا تنها با دادن شعار آزادی می توان به ندای شهيدان پاسخ درست داد که خواستی جز سربلندی ميهن و ملت ، استقلال و آزادی و عدالت همگانی نداشتند .بايد متوجه بود که اگر ميزان رأی ملت نشد ، جامعه زمينه ساز رشد خودکامگی وظهور خودکامگان می شود و به دوران ملوک الطوايفی و خان و خانی برگشت خواهد کرد و از حاکميت ملی و استقلال جز نامی نخواهد ماند .
امروز پرسش بزرگ اينست آيا تغييری در اين روابط ايجاد شده است که بايد انتظار موفقيت از منتخب مردم و يا از مجلسی که با اين محدوديت ايجاد شده است داشته باشيم ؟ به باور ما تا مردم نتوانند بدور از بند و بست و محدوديتها و اعمال نفوذهای خلاف اراده ملی و بدور از پالايش و تصفيه، نامزدهای برگزيده ی راستين خود را انتخاب کنند، نه مجلس و نه دولت دارای اختياری حتی در حد همين قانون اساسی فعلی هم نخواهند بود ...
اکنون که به شيوه های گوناگون مجال ورود به برگزيدگان واقعی ملت داده نشده است، مجلس را ديگر نمی توان خانه ملت ناميد و شرکت در چنين انتخاباتی نه تنها بی فايده بلکه به مسخره گرفتن ملت ايران است.
اديب برومند ـ مهندس عباس امير انتظام ـ دکتر سعيد آل آقا ـ مهندس فريدون آقاسی ـ خانم دکتر لقا اردلان ـ بانو فرشيد افشارـ دکترداودهرميداس باوند ـ مهندس مرتضی بديعی ـ دکتر جهانشاه برومند ـ دکتر بهروز برومند ـ تيرداد بنکدارـ خانم گيتی پورفاضل ـ سرهنگ بازنشسته نصرالله توکلی ـ بيژن جانفشان ـ عيسی خان حاتمی ـمهندس اسماعيل حاج قاسمعلی ـ دکتر علی حاج قاسمعلی-مهندس حميدرضا خادم ـ دکتر پرويز دبيریـ جمال درودیـ آرش رحمانی ـ حسين راضی ـ دکتر علی رشيدی ـ مهندس اشکان رضوی ـ غلامرضا رحيم ـ مهندس کورش زعيم ـ مهندس محمود زنديان ـ خسرو سيف ـ, دکتر خسرو سعيدی ـ رشيد مظفری سردشتی ـ مهندس حسين شاه اويسی ـ حسن شهيدی ـ حسين شاه حسينی ـ دکترعباسعلی صحافيان ـ مهندس مجيد ضيايی-پيمان عارف -مهندس حسين عزت زاده ـ محمود گرکين ـ علی اصغر فنی پور ـ دکتر محسن فرشاد ـ سرلشکر بازنشسته ناصر فربدـ حسن قديانی ـ دکترباقر قديری اصلی ـ هرمز مميزی ـ منوچهر ملک قاسمی ـ دکتر مهدی مويدزاده ـ دکتر حسين موسويان ـ فرزين مخبر ـ دکتر محمد ملکی ـ مهندس محمدرضا مسيبيان ـ مهندس علی اکبر معين فرـ خانم سيمين مخبرـ خانم پريچهر مبشری ـ دکترعلی اکبر نقی پور ـ ابوالفضل نيمآوری ـ مهندس بهرام نمازیـ مهندس حبيب يکيتاـ

درگیری پلیس با مردم در جلفا

تبریز نیوز:سرویس سیاسی:پس از سخنرانی انتقاد آمیز انتخاباتی یک روحانی کاندیدا در جلفا ، که در بخشی از آن به انتقاد از برخی عملکردهای پلیس در ایران پرداخته شده بود درگیری بین مردم و پلیس رخ داد.
به گفته ده ها شاهد عینی ، یک افسر ارشد پلیس در شهرستان جلفا واقع در استان آذربایجان شرقی، با راننده این کاندیدای مجلس هشتم از مرند و جلفا ، درگیر شده و روحانی کاندیدا در دفاع از راننده ، خود را به محل رسانده و با این پلیس درگیر می شود.
در این میان برخی از مردم در چهارراه اصلی شهرستان مرزی جلفا به درگیری با پلیس پرداختند که چند تن نیز در اثر درگیری مجروح و بازداشت شدند.
پس از درگیری استقبال بیشتری از دیگر سخنرانی این کاندیدا صورت گرفته است.گفته می شود این کاندیدای مجلس هشتم از مرند و جلفا ، معاون ارتباطات حوزه ریاست قوه قضاییه در مجلس شورای اسلامی است

نقش بنگاه هاي خريد و فروش راي در نمايش انتخاباتي 24 اسفند افشا شد

سلام دمکرات : ديگر خريد و فروش راي به امري عادي در نمايش هاي به اصطلاح انتخاباتي حاكميت اسلامي در 3 دهه اخير تبديل شده است. در هر انتخاباتي شاهد آن هستيم كه جناح هاي مختبف حاكميت براي كسب كرسي هاي قدرت دست به هر گونه عملي مي زنند. يكي از این اعمال همين خريد و فروش راي است.
در طي روز هاي اخير كه به نمايش انتخابات مجلس حكومتي هشتم نزديك مي شويم بنگاه‌هاي خريد و فروش راي براي شركت در اين نمايش خود را آماده كرده اند. بنا بر شنيده ها اين بنگاه ها در اطراف محل صندوق‌هاي رأي بيش از جا هاي ديگر خودنمايي مي كنند.
در اين زمينه خحتي يكي از كانديدا هاي اين نمايش انتخاباتي گفته است افرادي در قالب تشکلهاي خاص اقدام به عقد قرارداد با برخي کانديداهاي مجلس براي فعاليتهايي در جهت اخذ آراي مردم بصورت "تضمين شده!" مينمايند. اين كانديدا كه گويا خود از نظر مالي توان اين كار را نداشته دست به افشاگري اين كار زده است. البته لازم به توضيخ است كه اين فرد خود در ليستي قرار دارد كه به احتمال قوي از آرایِ سازماندهي شده جدي برخوردار مي باشد.
وی در ادامه افزوده است: " در مراجعه ی برخي از اين افراد به ستاد انتخاباتي اينجانب با جواب منفي و انتقاد ستاد مواجه شدند ."
بر اساس گزارش های به دست امده خدماتی كه معمولا اين "بنگاه هاي تضميني آرا" به آن اشاره مي كنند موارد زير مي باشد:
1. اين بنگاه ‌ها با نام‌هايي از قبيل "دوستداران ... (نام يک استان)" داراي 40 هزار عضو مي‌باشند ليکن از وزارت کشور يا ارشاد يا نهاد و سازمان ديگري مجوّز نداشته و بنام هيأت مذهبي و از اين قبيل هویت های مجهول فعاليت مي‌کنند .
2. اين بنگاه ‌ها قادر هستند به نصب پوستر به صورت عادي و به صورت ويژه اقدام نمايند. نصب ويژه شامل اقدام به نصب پوسترها در 12 ساعت مانده به انتخابات و در حوالي و مسيرهاي صندوقهاي رأي و با تضمين عدم امحاء و پاکسازي پوستر ميباشد!
3. اين بنگاه ‌ها در روز انتخابات با جمع آوري کارگران ساختماني و افراد بيکار از تهران و حومه قادر هستند تا با اخذ مبلغ معيني آراي آنها را به نفع کانديداي داراي قرارداد به صندوق بريزند.
4. اين بنگاه ‌ها تعهد مينمايند که در اطراف محل هر صندوق رأي حداقل يک نفر با روپوش (کاور) داراي طرح خاص مستقر نمايند که فرد مورد نظر از سوي تشکل، تعداد از پيش تعيين شده اي از آرا را براي کانديداي مورد نظر تضمين مينمايد! اين تعداد رأي به نسبت شلوغ يا خلوت بودن صندوق ميتواند از 500 تا 3000 عدد متغير باشد.
5. در روز انتخابات، بازرسان موتور سوار اين تشکل‌ها که داراي بيسيم با مجوز مخابرات مي‌باشند بر کار افراد روپوش دار صندوقها به صورت گردشي نظارت مينمايند.
قابل ذکر است که اين افراد به عنوان تبليغ کار خود عنوان می نمایند که در حال انعقاد قراردادهاي متعدد با کانديداهاي مختلف هستند.
بر اساس گزارش هاي رسيده تاكنون بسياري از كانديدا هاي جناح هاي مختلف حاكميت از دو طيف اصلاح طلب و اصول گرا با صرف هزينه هاي هنگفت از اين بنگاه ها استفاده می کنند.

نگهداری یک زندانی سیاسی در بند مجرمان خطرناک

نگهداری یک زندانی سیاسی در بند مجرمان خطرناک

بنا بر گزارش های رسیده، صالح کهندل زندانی سیاسی که چندی پیش به زندان رجایی شهر کرج انتقال یافته بود، در بند 4 این زندان که محل نگهداری مجرمان با جرایم" قتل" و " مواد مخدر" می باشد، نگهداری می شود.

صالح کهندل که به اتهام ارتباط با سازمان مجاهدین خلق به تحمل 10 سال حبس تعزیری محکوم شده است، در حالی در میان مجرمان با جرایم خطرناک به سر می برد که آیین نامه سازمان زندانها، به صراحت بر اصل تفکیک جرایم در زندان تأکید کرده است.

گفتنی است در طی سال های گذشته، دادگاه انقلاب جهت اعمال فشار بیشتر بر متهمان سیاسی، آنان را به حبس در تبعید محکوم می نماید. هفته گذشته نیز هاشم شاهین نیا، دیگر زندانی سیاسی از زندان اوین به زندان بندرعباس منتقل شد.

لازم به یادآوری است، زندانیان سیاسی در زندان رجایی شهر کرج در سال های گذشته بارها به دلیل اعتراض به عدم رعایت اصل تفکیک جرایم در این زندان، دست به اعتصاب غذا زده اند.

کمیته دانشجویی گزارشگران حقوق بشر

3.3.08

آخرین اخبار از وضعیت دانشجویان چپ دربند

آخرین اخبار از وضعیت دانشجویان چپ دربند
وبلاگ دانشجویان چپ : - با گذشت بیش از 3 ماه از بازداشت های گسترده دانشجویی فعالان طیف چپ، تعدادی از بازداشت شدگان همچنان در بند 209 به سر می برند.
بهروز کریمی زاده دانشجوی اخراجی دانشگاه تهران و پیمان پیران فعال مرتبط با مسائل دانشجویی که در آذرماه از سوی نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت شده بودند، همچنان در زندان نگهداری می شوند و با وجود صدور قرار وثیقه برای پیمان پیران، وی به دلیل عدم توانایی در پرداخت آن امکان آزادی را نیافته است.
دادگاه انقلاب برای بهروز کریمی زاده که شب 11 آذرماه در منزلش بازداشت شده بود نیز، قرار وثیقه 300 میلیون تومانی صادر کرده است. وی که بنا بر گزارشات رسیده در دوران بازداشت تحت فشارهای شدید روحی و جسمی قرار گرفته است، هم اکنون در سلول های چند نفره بند 209 نگهداری می شود.
این در حالی است که به گفته ی خانواده ی وی، افرادی ناشناس طی هفته های گذشته اقدام به آزار و اذیت اعضای خانواده ی او نموده اند. به گفته برادر این فعال دانشجویی، این افراد یک بار با پاشیدن اسپری به صورت وی، او را داخل صندوق عقب ماشین انداخته و سپس با به انتقالش به کلانتری 148 خیابان انقلاب، او را مورد ضرب و شتم قرار داده اند.
برادر بهروز کریمی زاده می گوید:" پس از این اتفاق به کلانتری مراجعه و اعلام کردیم که امنیت جانی نداریم، اما آنها توجهی به گفته های ما نکردند. "
همچنین از بازداشت شدگان دی ماه نیز ،5 نفرکماکان در بازداشت به سر می برند . سروش دشتستانی، مرتضی خدمتلو، بهزاد باقری، مرتضی خدمتلو و علی کانتوری افرادی هستند که پس از گذشت 50 روز از زمان بازداشت، در شرایط بلاتکلیفی نگهداری می شوند.
بنا بر گزارش های رسیده، خانواده علی کانتوری نیز به مانند خانواده کریمی زاده در طی این مدت مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند. به طوریکه برادر وی بارها از سوی نهادهای امنیتی احضار و تحت بازجویی قرار گرفته است. این در حالی است که طبق بخشنامه حقوق شهروندی قوه قضائیه " تنها شخص متهم در مقابل مقامات قضایی، پاسخگوست، احضار یا جلب بستگان متهم اعم از بستگان دور یا نزدیک ممنوع است."
موج برخورد با دانشجویان طیف چپ، پس از انتشار فراخوان این دانشجویان برای برگزاری مراسم روز دانشجو در دانشگاه تهران آغاز شد، که طی آن حدود 50 فعال دانشجویی بازداشت و روانه سلول های انفرادی بازداشتگاه 209 شدند.
دانشجویان پس از آزادی از فشارهای شدید و شکنجه های جسمی اعمال شده بر خود، جهت تن دادن به اعترافات تلویزیونی خبر دادند. به گفته ی آزاد شدگان، برخورد های فیزیکی حتی دانشجویان دختر بازداشت شده را نیز شامل شده است.اخبار مربوط به شکنجه دانشجویان طیف چپ در شرایطی مطرح می شود، که پیشتر نیز دانشجویان بازداشت شده دانشگاه امیرکبیر از وجود شکنجه های شدید جسمی در بند 209 خبر داده بودند. با این حال دستگاه قضایی با رد ادعاهای دانشجویان اعلام کرد که مدرکی مبنی بر صحت گفته های آنان نیافته

2.3.08

کمیته دانشجویی گزارشگران حقوق بشر دوساله شد



كميته دانشجويي گزارشگران حقوق بشر جمعه گذشته، مصادف با دهم اسفند ماه جاري دومين سالگرد تأسيس خود را جشن گرفت.
در دومين سال فعاليت مجموعاً نزديك به دويست اطلاعيه، گزارش و بيانيه از سوي اين كميته منتشر شد. حوزه كاري اين كميته كه در ابتداي فعاليت تا حدي منحصر به اخبار زندانيان سياسي بود، با گذشت زمان به حوزه‌هاي زنان، دانشگاه، جامعه و كودكان گسترش يافت.
در سال دوم بطور متوسط شانزده اطلاعيه در ماه از سوي اين نهاد انتشار يافت كه 34 بيانيه، 23 گزارش و قريب به 150 اطلاعيه را شامل مي‌شود.
بيشترين تراكم در انتشار اطلاعيه‌ها مربوط به وخامت حال احمد باطبي در زندان(اسفند 85)، بازداشت اعضاي شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت در 18 تير 86 (ماه‌هاي تير و مرداد) و نيز دستگيري دانشجويان طيف چپ در آذر و دي‌ ماه امسال بوده است.
نيز در سالي كه گذشت دو تن از اعضاي كميته بازداشت و هر كدام از دو تا چهارماه را در بند 209 زندان اوين بسر بردند. ديگر اعضاي كميته نيز به دفعات به نهادهاي امنيتي احضار و مورد تهديد و بازجويي قرار گرفتند.
با پذيرش تمام نقايص و كاستي‌ها در اين مدت كوشيده‌ايم تا با اطلاع‌رساني سالم و موثر نقشي هر چند كوچك در بهبود حقوق انساني هم‌وطنانمان ايفا كنيم. كميته گزارشگران حقوق بشر علي‌رغم تمام محدوديت‌ها سعي در رعايت اخلاق حرفه‌اي، صحت در خبررساني و اطمينان از وثوق منابع خبري نموده است. اين كميته همان طور كه در مرامنامه آن تصريح شده تشکلی مستقل، عاري از وابستگي‌هاي حزبي و جناحي و فاقد ماهیت سیاسی است، چرا كه ماهيت حقوق بشر چنين است.
با تأكيد مجدد بر اعتقاد و التزام خود به منشور جهانی حقوق بشر در سال پيش رو كوشش خواهيم نمود تا با رفع كمبودها و تلاش بيشتر در راستاي بهبود وضعيت حقوق افراد در جامعه ايران بكوشيم.
همچون گذشته به اميد سالي كم‌كارتر، پربارتر و عاري از نقض حقوق بشر!
کمیته دانشجویی گزارشگران حقوق بشر